شاعرانه/ گفت بیرون ز جهان است جهان تو، که نیست!
خردنامه
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - آخرین خبر /آن که حق است گمانش به گمان تو، که نیست
گفت بیرون ز جهان است جهان تو، که نیست!
هر که پنداشتی از خویش به جای تو نشاند
چه توان داد نشانی ز نشان تو که نیست؟
تا چنین هر چه مرا بود و توان نیز افزود
همه از آن تو شد، چیست از آن تو که نیست؟
از تن زنده روان است روان تو، که گفت
بی تن زنده روان است روان تو؟ که نیست!
گفت عالم همه در بندگی شیطاناند
گفتم ای زاهد خودبین به زیان تو که نیست!
ره به معنی نبرد آن که به صورت نگرد
سایه گفتند که صوفیست، به جان تو که نیست!
هوشنگ ابتهاج
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1177970/