ایران پرسمان

آخرين مطالب

«نق‌نوازی»! انتقاد «وطن امروز» از موزیک ویدئوی شهرام ناظری اقتصاد روز

«نق‌نوازی»! انتقاد «وطن امروز» از موزیک ویدئوی شهرام ناظری
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
میلاد جلیل‌زاده| زیاد نیستند کسانی که جدیدترین اثر شهرام ناظری، خواننده پیشکسوت موسیقی سنتی ایران با عنوان «عمو نوروز» را شنیده باشند؛ یک موزیک تلخ و مأیوس با کلیپی سیاه و سفید که پر شده از چهره‌های تکیده و غمگین و شکست‌خورده؛ طوری که انگار عید امسال عزا بود. همه می‌دانند که نه‌تنها اوضاع اقتصادی جامعه ما خوب نیست، بلکه از جهات دیگر هم دچار چالش‌ها و تنش‌هایی هستیم که آزاردهنده است و خلاصی از آنها را آرزو می‌کنیم اما آیا در همین شرایط سخت، همین مردمی که تحت فشار هستند، سریال شاد «پایتخت» یا برنامه شادی مثل «هزار و یک» را بیشتر دیدند و پسندیدند یا موزیک غمگین و تلخ و مأیوس شهرام ناظری را؟ چرا این ترانه شنیده نشد؟ مگر قرار نبود در آن از زبان مردم و به زبان مردم درباره دغدغه‌ها، گرفتاری‌ها و غم‌های‌شان حرف ‌زده شود؟ پس چرا همین مردم این ترانه را سر دست نگرفتند و زمزمه‌اش نکردند و از تک‌مصرع‌هایش ضرب‌المثل نساختند؟
بازار
این ترانه در میان تمام آثاری که شهرام ناظری طی نیم‌قرن گذشته خوانده، یکی از عامیانه‌ترین نمونه‌هاست و در کلیپ تهیه شده برای آن هم تاکید ویژه‌ای روی عام و اجتماعی بودن موضوع و مخاطبش شده اما نوعی تعلیق و سردرگمی واضح بین کلیشه تلخ‌مزاجی روشنفکرانه و سخن گفتن به زبان توده مردم در آن دیده می‌شود که به معنای واقعی کلمه کار را به کاریکاتوری از غم تبدیل کرده است. در این ترانه، ناظری می‌خواند که تمام راه‌ها بسته و همه دل‌ها شکسته است و حتی خدا هم انگار چشم‌هایش را بسته. می‌گوید عمو نوروز حال خوشت کو؟ دایره و دمبک عاشق‌کشت کو؟ دردها را ببین، دست خالی مردها را ببین... تقریبا تمام این ترانه برون‌داد یک افسردگی فردی است و تنها جمله آن که قابلیت مصداق‌یابی جمعی دارد، همان جایی است که به دست خالی مردها اشاره می‌شود. این هم البته چیزی نیست که گفتنش هنر چندانی بخواهد و حتی هر از گاهی نظیر این عبارات را از زبان مسببین وضع موجود هم می‌شنویم. انگار با این جمله می‌خواسته‌اند یک نهیلیسم بی‌انتهای شعله‌ور شده در فردیت‌شان را جنبه اجتماعی بدهند تا با یافتن همصدا و همنوا، اندکی تسلی پیدا کنند اما چنین همصدایی پیدا نشد و این ترانه در برآوردن این ادعا که برای عموم مردم ساخته شده فرو ماند. مساله مهم‌تر اما شاید خود اعتراض باشد که این اثر مثل بسیاری از آثار هنری سال‌های اخیر با یک شکل کلیشه‌ای و بی‌ذوق سراغ آن رفته‌ است.
پرداختن به این موضوع که چرا موزیک عمو نوروز در جامعه ایران حتی حداقلی‌ترین استقبال عمومی را دریافت نکرد، شاید بتواند راه به فهم نکته‌ای مهم و کلان درباره هنر اعتراضی ببرد؛ مساله‌ای که نه‌تنها در وادی موسیقی، بلکه در ادبیات و سینما و تئاتر و سایر شاخه‌ها هم توجه به آن تعیین‌کننده و راهگشاست. اعتراض کار ساده‌ای نیست؛ هوش و فراست می‌خواهد، شناخت دیروز و امروز و آینده را می‌طلبد و اساسا می‌توان آن را هنری دانست که هر کسی بلد کارش نیست. در مقابل آن، نق زدن و ژست اعتراض را گرفتن، کار راحتی است که از هر کسی برمی‌آید. کلیشه‌های مأیوسانه‌ای از این دست که هیچی خوب نیست، همه راه‌ها بن‌بست است، همه حال‌شان بد است و ما نه‌تنها از چیزی راضی نیستیم، بلکه امیدی هم نداریم که تحت هر شرایطی بتوانیم اسباب کوچک‌ترین رضایتی را برای خودمان فراهم کنیم، چیزهایی نیستند که گفتن‌شان هنر چندانی بخواهد و کسی که روی این خط حرکت می‌کند، یا سعی باطلی دارد برای درآوردن ادای اعتراض و جلب توجهات به سمت خودش و یا واقعا دنیا را همین‌طور پوچ می‌بیند که در این صورت هم مساله‌اش فردی و روانی است و دینامیزم لازم برای تبدیل شدن به گزاره‌های جمعی را ندارد. اعتراض یک هنر والا است‌. همیشه هنرمندانی هستند که پیشرو و خلاقانه مسائل را می‌بینند و می‌نمایانند اما تعداد خیلی بیشتری از اهالی همان فن، صرفا کلیشه‌پردازی‌ دم‌دستی می‌کنند. ملت ما از مشروطه به این سو در فرازهای مختلف تاریخی بارها طبع خود را در هنر اعتراض آزمود و بالای یک قرن تمرین کرد تا بتواند الگویی از رفتار دادخواهانه را متناسب با نیازها و سلیقه فرهنگی خودش پدید بیاورد. از همین رو است که ما، هم نمونه‌های خلاقانه‌ای از اعتراض را در تاریخ معاصرمان سراغ داریم، هم کلیشه‌هایی از نق زدن‌های همیشگی که سعی داشتند ژست اعتراض بگیرند. هم فرهاد مهراد در ترانه‌ای که درباره نوروز خوانده به سمت هنر اعتراضی رفته و هم شهرام ناظری در عمو نوروز تلاش کرده پرداختن به موضوع عید سال نو را دستمایه اعتراض قرار بدهد. موزیک فرهاد رو به آینده است. او در انتظار بوی عیدی، بوی کاغذ رنگی، بوی ماهی‌ دودی و خلاصه تمام چیزهایی است که قرار است از راه برسند و به امید آنها زمستان را سر می‌کند اما شهرام ناظری می‌گوید «از هر طرف که می‌رویم راه‌مان بسته است». ناظری که خودش روزگاری در جمع بهترین گروه از هنرمندان معترض و اجتماعی ایران قرار گرفته بود، حالا طوری انتخاب‌هایش را انجام می‌دهد که انگار بلد نیست از میراث هنر اعتراضی ایران بهره ببرد و درگیر کلیشه نق زدن شده و اگر کسی به او یا ترانه‌سرای او بگوید جای امید در کلام شما خالی است، احتمالا پاسخ خواهد شنید که این حرف‌ها پروپاگاند حکومتی هستند؛ حال آنکه اتفاقا اعتراض بدون امید چیزی جز نق زدن نیست و همین حکومت هم مولود یکی از هنرمندانه‌ترین فرازهای اعتراضات ملت ایران در تاریخ خودش بوده که شهرام ناظری در بخشی از آن میان بهترین‌های آن دوران حضور داشت. ارتباط میان اعتراض و امید، خود نکته ظریفی است که توجه به آن تعیین‌کننده است. وقتی همه در حال تلاش برای این هستند که در تنگنای هوای آزاد، لابه‌لای خس‌خس‌های‌شان کمی هوا برای ریه‌های‌شان بدزدند، آن کسی که به نوری در روزنه‌ای دور خیره می‌شود، یک معترض واقعی است. او است که به این وضعیت نه می‌گوید، چون می‌تواند وضعیت بهتری را متصور شود و امید دارد. یعنی معترض واقعی کسی است که به وضعیت فعلی نه بگوید و به دنبال وضع بهتر باشد وگرنه همه می‌دانند که دارند به سختی نفس می‌کشند و همه بلدند این وضعیت را توصیف کنند و به عبارتی همه بلدند نق بزنند و تاکید کنند که همه راه‌ها بسته است. کسی که بگوید «همه راه‌ها بسته است» در حقیقت در برابر وضع موجود تسلیم شده و به آن آری گفته است.
این است که همین مردم، ترجیح می‌دهند به جای شنیدن موزیک شهرام ناظری یا تماشای فیلم‌ها و سریال‌هایی که همین حال و هوا را دارند، در نوروز امسال پیگیر آثار شاد و صمیمانه دیگری شوند و در کنار آن هنر اعتراض که میراث چند دهه‌ای پدران و مادران و اجدادشان است را در موج به راه افتاده برای سفر یکی از بلندپایگان دولتی به قطب جنوب نشان دهند و دست آخر از این اعتراض‌شان نتیجه هم بگیرند. آنها راه را از هر طرف بسته ندیدند و اعتراض کردند و نتیجه هم گرفتند؛ حال آنکه عباراتی مثل «انگار خدا هم چشم‌هایش را بسته»، هیچ توصیه‌ای جز نشستن و بیشتر از قبل در احساس اندوه غوطه‌ور شدن ندارد.
نه‌تنها هنر اعتراضی جایگاه والایی دارد، بلکه خود اعتراض هم یک هنر است. تکنیک را خیلی‌ها ممکن است یاد بگیرند اما همه نمی‌توانند چنانکه بایسته است درباره اینکه امروز باید از چه بگویند، چگونه بگویند و از چه زاویه‌ای به ماجرا نگاه کنند، بهترین انتخاب را داشته باشند. چیزی که کار هنری و کارنامه یک هنرمند را برجسته می‌کند و مومیای جاودانگی تاریخی بر تن آن می‌کشد، قبل از هر چیز تیزهوشی در مرحله «انتخاب» است؛ انتخاب اینکه امروز باید درباره چه چیزی سخن گفت و چگونه باید گفت. همه اما اهل انتخاب نیستند و خیلی‌ها سراغ کلیشه می‌روند و اصلاً به همین دلیل است که عده‌ای در عالم هنر برجسته و ماندگار می‌شوند و عده‌ای دیگر از یاد می‌روند. یعنی آنهایی که از فرمول‌های آماده، به شکل سطحی و دم‌دستی تقلید می‌کنند و مثل حباب محو می‌شوند.

لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1237816/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

عباس عبدی: هزینه‌ها و وام‌های تشویقی برای فرزندآوری اتلاف منابع است

رشد 58 هزار واحدی شاخص کل بورس

مدیرعامل توانیر: محدودیتی برای برق صنایع در نظر گرفته نشده است

شعبده باورنکردنی میز شناور، درست مقابل چشمان تماشاگران!

زیمنس اکسزلیبری؛ بازگشتی به دوران موبایل‌های خاص و کلکسیونی

فوران عظیم آتشفشان «کانلااون» در فیلیپین

باغ شازده ماهان در کرمان

علی دهباشی از بیمارستان مرخص شد

قهرمان پور: امکان دارد برخلاف انتظارها توافق حاصل شود

واکنش طنزآمیز نمایندگان مجلس به شعرخوانی پیمان فلسفی؛ به‌به! احسنت!

معاون اسبق وزیر نفت: حمله آمریکا به ایران مردم آنها را به کف خیابان‌ها می‌کشاند

چهره نتانیاهو پس از صحبت‌های ترامپ درباره مذاکره با ایران سوژه شد

توقیف شناور حامل سوخت قاچاق توسط نیروی دریایی سپاه

بلایی که مقاومت بر سر استارت‌آپ‌های اسرائیلی آورد

حبس سردبیر نشریهٔ آلمانی به‌خاطر شوخی با وزیر

سرمقاله همشهری/ مدیریت مغفول در بحران آب

زلزله خبر مذاکره غیر مستقیم در بازارها؛ ریزش وحشتناک بازار طلا

فرزین: تثبیت نرخ ارز سیاست ارزی بانک مرکزی شده است

رئیس مجلس: می‌توانیم بحران مسکن را طی برنامه هفتم حل کنیم

صحنه‌های عجیب از عبور نورهای قطبی از دید ایستگاه فضایی

سوخت گیری اولین هواپیمای نظامی رادارگریز جهان

چرا تقریباً تمام موجودات زنده اکسیژن تنفس می‌کنند؟

سروده بهاری حداد عادل با طعم غزه و فلسطین

توصیه‌های عراقچی به مرضیه افخم پیش از عزیمت به محل مأموریت

رایزنی فرزانه صادق با الهام علی‌اف در باکو

واکنش سفیر ایران در اسپانیا به مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا

پیکر پدر علم مدیریت راهبردی ایران تشییع شد

دیدار نوروزی روحانی با حضور نوبخت، همتی زنگنه و ظریف

توضیح مهاجرانی درباره تکذیب سفر معاون پارلمانی رئیس جمهور

ترامپ پیشنهاد تعرفه‌ای اتحادیه اروپا را رد کرد

دلیل احضار نتانیاهو به کاخ سفید از نظر رسانه صهیونیستی

سرمقاله اعتماد/ چرخه تکراری انقلاب و استبداد در خاورمیانه-1

سرمقاله کیهان/ کلید رمز تهدیدات آمریکا علیه ایران چیست؟

زلزله خبر مذاکره غیر مستقیم در بازارها؛ رشد خیره‌کننده بورس و ریزش وحشتناک بازار طلا

قابی زیبا از ال شالتن در آرژانتین

برخورد یک خودرو با عابران در لس‌آنجلس

نمایی زیبا از باغستان های قزوین

ابداع مدل جدیدی برای درک انبساط جهان

دیدگاه مولانا پیرامون جهان ظاهر و جهان معنا

روایت فارس از شایعه‌سازی‌ جدید دشمن با ترور خیالی سردار حاجی‌زاده!

شاهچراغی از قالیباف حُکم گرفت

چین: از حل‌وفصل دیپلماتیک مسئله هسته‌ای ایران استقبال می‌کنیم

توصیه‌های عراقچی به سفیر جدید ایران در سازمان‌های بین‌المللی

ایران و آمریکا در عمان؛ آیا توافقی برد-برد در راه است؟

اولین نشست سخنگوی دولت در سال 1404؛ از کالابرگ و مذاکرات تا برکناری دبیری و پیامک‌های حجاب

سرمقاله آرمان ملی/ چرا ترامپ دنبال جنگ نیست؟

بی‌بی؛ نئوکان‌ دوآتشه

لیست مهم‌ترین رقیب‌های گوگل دیسپلی ادز

صادرات خرما مجاز شد

عارف: امسال شاهد ناترازی برق نخواهیم بود