ایران پرسمان

آخرين مطالب

خوابگاه و زندگی زیر سایه ترس اقتصاد روز

خوابگاه و زندگی زیر سایه ترس
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فضای اطراف خوابگاه‌‏های مرکز شهر این دانشگاه، آنهایی که بین خیابان‌‏های وصال و قدس و در خیابان‏‌های فرعی قرار دارند، هنوز «شب‏‌مرده» و ناامن است. دانشجوها همیشه نگرانند که زورگیرها اطراف خوابگاه‏‌هایشان آنها را خفت کنند.
 سارا سبزی| ساعت 11 شب بود که علی از معجون‌فروشی به سمت خوابگاه برمی‌گشت و آن راکب موتور و سرنشین‌اش بعد از چندبار صدا کردنش، جلویش پیچیدند و از او نشانی تره‌بار را پرسیدند. فقط چند لحظه کافی بود که مرد ترک موتور، دست دور گردن او بیندازد و علی را در آن کوچه تاریک خفت کند. چند لحظه بعد، دانشجوی جوان وسط خیابان مولوی تهران ایستاده بود تا شاید کسی او را ببیند و نجاتش دهد. تا خوابگاه فاصله زیادی نبود، اما عابری هم در خیابان نبود، مغازه‌ای هم باز نبود و تاریکی شب او را از چشم‌ها دور نگه می‌داشت؛ یک خاطره مشترک بین دانشجوهای خوابگاه ناصرالاسلامی امیرکبیر و ده‌ها خوابگاه دانشجویی دولتی دیگر در تهران. 
بعد از قتل امیرحسین خالقی، دانشجوی 19 ساله دانشگاه تهران در بن‌بست جنت و نزدیک کوی دانشگاه، نام خوابگاه‌های دیگر هم به میان آمد و پرونده ناامنی آنها هم باز شد. وزیر علوم، حسین سیمایی‌صراف بعد از بازدیدش از خوابگاه‌های دانشگاه شریف، درباره وضعیت آنها هشدار داده بود. «متاسفانه اطلاع پیدا کرده‌ام که محله‌های اطراف دانشگاه شریف، امنیت لازم برای عبور و مرور دانشجویان را ندارد و پیش از این حوادثی چون خفت‌گیری و سرقت اموال برای دانشجویان رخ داده است.»
او قبل از این بازدید هم گفته بود که قرار است معابر حادثه‌خیز که به خوابگاه‌ها و دانشگاه‌ها منتهی می‌شوند، شناسایی و فهرست آن‌ها برای تأمین امنیت و تامین روشنایی مطلوب به فرمانداری تهران ارائه شود. 
تهدید به مرگ توسط همسایه‌ها
«در ساعت‌های پایانی شب و بعد از تعطیلی مغازه‌ها تردد نکنید. به‌دلیل وجود ساختمان‌های متروکه، روشنایی کم و تعداد بالای موارد خفتگیری در این ساعات اطراف خوابگاه تردد نکنید. اگر مجبور به تردد در این ساعات هستید، به هیچ‌وجه همراهتون لپ‌تاپ نداشته باشید! اگر لپ‌تاپ همراهتونه از اسنپ استفاده کنید. اگر موتورسوار یا عابر از شما تقاضای کمک در مسیریابی داشت، به او کمک نکنید، این شگردشان برای خفتگیری است.»
توصیه‌های مراقبت از خود در اطراف خوابگاه، برای دانشجوهای خوابگاه ناصرالاسلامی امیرکبیر مدام تکرار می‌شود تا جان‌شان در مسیر رسیدن به خوابگاه در دل خیابان مولوی تهران به خطر نیفتد. مسیری که حتی اگر با سرویس دانشگاه هم طی شود، باز هم خفتگیرها پای ون منتظر دانشجوها می‌مانند؛ مثل سه‌ماه پیش که دو نفر از دانشجوها بعد از پیاده شدن از سرویس خوابگاه، خفت شدند یا وقتی که یکی از آنها برای خرید آبمیوه، ساعت 11 شب با شیوه‌ای آشنا بین خفتگیرهای این خیابان روبه‌رو شد؛ پرسیدن یک نشانی، تهدید با چاقو و ربودن همه وسایل یک دانشجو که پناهی به‌جز ‌آن خوابگاه در دل کوچه‌های مولوی ندارد. 
خوابگاه میان کوچه‌ رشیدثانی، بین خیابان وحدت اسلامی و ولیعصر است؛ ساختمانی نوساز با 36 سوئیت و ظرفیت 400 دانشجو، خوابگاه دانشجویان امیرکبیر که همه ساکنانش ترم هشت دانشگاه را تمام کرده‌اند و دانشگاه تصمیم گرفته است که آنها را به دورترین خوابگاه خود بفرستد؛ جایی بین موتورسازی‌ها، مکانیکی‌ها، لوازم‌یدکی‌ها، خانه‌های متروکه، موادفروش‌ها، بوی مخدر و تهدید به مرگ توسط همسایه‌ها.
ساختمان خوابگاه موقوفه است و سال 99 تاسیس شد و دانشگاه، دانشجوها را بعد از پایان سنوات‌شان برای کنترل ظرفیت به این خوابگاه می‌فرستد و حالا به خوابگاه «تبعیدی‌ها» تبدیل شده است. از همان روز اول که روشن شد اینجا به خوابگاه دانشجویان پسر مجرد تبدیل می‌شود، واکنش‌ همسایه‌ها شروع شد؛ مثل تهدید به مرگ یا قمه چرخاندن آن همسایه روبه‌روی خوابگاه که هر چندوقت یک‌بار نیمه‌برهنه، با قمه‌ای در دست و عربده‌کشان دانشجوها را تهدید می‌کرد و با همان قمه روی خودرویشان می‌کوبید و آنها را تهدید می‌کرد که «بالاخره شما را گیر می‌آورم.»
همسایه‌ها هر چندشب یک‌بار روبه‌روی خوابگاه جمع می‌شدند و از چیزی شکایت می‌کردند که کار دانشجوها نبود و به آنها تهمت مزاحمت می‌زدند؛ کسانی که ساکن این کوچه نبودند و کسی نمی‌داند که چرا دانشجوی خوابگاهی، خاطرشان را آزرده است؟ روزهای اول بعد از تاسیس خوابگاه، چند نفر از همین همسایه‌ها، دانشجوها را تا داخل لابی خوابگاه دنبال کرده و آنها را کتک زده بودند، تا جایی که حراست خوابگاه هم با آنها درگیر شد. نزدیک‌ترین مترو، ایستگاه مهدیه است که 15 دقیقه تا خوابگاه فاصله دارد، هم‌اندازه با فاصله آن تا متروی محمدیه. مشکل از بعد غروب آفتاب و تعطیل شدن مغازه‌ها و خلوت شدن خیابان آغاز می‌شود؛ وقتی دانشجوها از ایستگاه مترو پیاده و با کوله و لپ‌تاپ به سمت خوابگاه راه می‌افتند و باید از مسیری با روشنایی و رفت‌وآمد کم و دور از چشم پلیس، خودشان را به خوابگاه برسانند. اینجا خفتگیرها روش مشابهی دارند و از تو نشانی می‌پرسند، اما وقتی بالای سر موتور برسی، یقه‌ات را می‌گیرند، چاقو را می‌گذارند زیر گلویت و وسایلت را خالی می‌کنند. 
ساعت از 8 شب که بگذرد، خیابان مولوی کاملاً خلوت می‌شود، زمانی که دانشجوها از سرکار به خوابگاه برمی‌گردند. پایین‌تر از کوچه رشیدثانی، چند مغازه است اما بالاتر از آن دیگر مغازه‌ای نیست و بعد از تاریکی هوا کسی جرأت خارج‌شدن از رشیدثانی به‌سمت وحدت اسلامی را ندارد. «من در این دوسالی که در خوابگاه زندگی می‌کنم، هیچ‌وقت از روی این پل هوایی رد نشده‌ام؛ چون معتادان روی همین پل، شب‌ها تزریق می‌کنند. مصرف مواد کنار خیابان هم به‌راحتی دیده می‌شود.
اگر در این مسیر اتفاقی برای دانشجو بیفتد، هیچ‌کس خبردار نمی‌شود و رفت‌وآمدی نیست که کمک کنند. دانشگاه اگر با کمبود بودجه روبرو شود از تعداد سرویس‌ها کم می‌کند. دو، سه سرویس صبح برای رفت به دانشگاه و برگشت به آن اختصاص می‌دهد و برای باقی ساعت‌ها باید خودتان تردد کنید. اسنپ هم هزینه دارد و مجبور می‌شویم که همین مسیر را تردد کنیم. سرویس‌ها‌، بی‌نظمی هم دارد. بارها سابقه داشته که نیاید یا ساعت دیگری بیاید و درنهایت مجبور می‌شویم خودمان رفت‌وآمد کنیم.»
نیما تعریف می‌کند که پلیس نمی‌تواند بابت آزار همسایه‌ها کاری انجام دهد و دوستان و هم‌اتاقی‌هایش بارها تهدید شده‌اند. بسیاری از مغازه‌ها سال‌هاست متروکه مانده‌ و به‌غیر از دوربین جلوی خوابگاه، دوربین دیگری در این مسیر نیست. «خوابگاه‌های دیگر ظرفیت دارد اما به هیچ‌وجه حاضر نیستند ما را در آنجا اسکان دهند. دانشگاه در جریان جزئیات این موضوع قرار دارد و هیچ پاسخی نمی‌دهد.» 
خوابگاه از ساعت 12 شب تا شش صبح، منع تردد دارد و باز شدن یا نشدن درهای آن به‌روی دانشجویی که در این ساعت به خوابگاه برمی‌گردد، به نگهبان برمی‌گردد و ممکن است یکی از آنها در را باز نکند. مثل اتفاقی که برای نیما رخ داد: «یک‌بار ساعت پنج صبح رسیدم خوابگاه و تا شش صبح، پشت در کوچه ماندم. اگر اتفاقی می‌افتاد کسی نمی‌توانست به من کمک کند و نگهبان هم در را باز نمی‌کرد. چون یک نگهبان دارند، می‌گویند اختیار دارند که در را باز نکنند. به ما می‌گویند اگر بلیت دارید، باید از قبل از حراست نامه بگیرید و بگویید که چه ساعتی وارد خوابگاه می‌شوید.»
یک جنت دیگر اطراف خوابگاه‌های دانشگاه تهران
خیابان جنت، نزدیک بزرگراه جلال آل‌احمد تهران، دیگر بن‌بست نیست و یک کیوسک پلیس در آن مستقر شده و یک مسیر 200 متری هم از سمت خوابگاه دانشجویان به دانشکده فنی باز شده تا بخشی از مسیر آنها از داخل دانشکده بگذرد. حالا ماشین هم در این خیابان تردد می‌کند و دوربین و چراغ روشنایی دارد؛ بعد از قتل امیرحسین خالقی و ازدست‌رفتن جانش و برخلاف وضعیت اطراف خوابگاه‌های دیگر این دانشگاه. 
فضای اطراف خوابگاه‌های مرکز شهر این دانشگاه، آنهایی که بین خیابان‌های وصال و قدس و در خیابان‌های فرعی قرار دارند، هنوز «شب‌مرده» و ناامن است. دانشجوها همیشه نگرانند که زورگیرها اطراف خوابگاه‌هایشان آنها را خفت کنند. آنها باید برای امن رسیدن به خوابگاه کاری کنند؛ با دوستی تماس بگیرند یا وانمود کنند کسی در خیابان منتظرشان مانده تا آن کسی که در خیابان به آنها چشم دوخته و منتظر فرصت است، بداند که او تنها نیست.
خوابگاه‌های قدس، رودکی، بهنام و 13 آبان بین خیابان‌های قدس و وصالند و بعد از قتل دانشجوی این دانشگاه به‌دست زورگیرها، هنوز تغییری در شرایط امنیت آنها رخ نداده است. ساکنان خوابگاه‌ها می‌گویند، انگار دانشگاه منتظر است که اتفاقی مشابه خیابان جنت رخ دهد و بعد دست به کار تامین امنیت آن شوند. آنها بارها بابت وضعیت امنیت خوابگاه‌ها به حراست تذکر داده و پیگیری کرده‌اند و حتی بسیج دانشجویی هم سال 1402 درباره این موضوع نامه‌ای نوشت که این نقاط ناامن است، اما این تذکرها یا نادیده گرفته می‌شود، یا وعده پیگیری می‌دهند یا به گردن شهرداری و کلانتری می‌افتد.
محمد محمدی، دبیر انجمن علمی مطالعات شهری دانشگاه تهران است و ساکن کوی این دانشگاه. او می‌گوید پلیسی شدن فضا فقط مدت کوتاهی به حفظ امنیت کمک می‌کند و کسانی که در حوزه شهری کار می‌کنند، اعتقاد دارند رویکردهای دیگری در دنیا برای امن‌تر شدن فضاهای شهری وجود دارد که ماندگارتر است، همسو با جامعه محلی است و رویکردهای فرهنگی و اجتماعی را دنبال می‌کند. مثل تاثیر معماری و زیرساخت‌های اجتماعی، شهرسازی و مدیریت شهری.
«سال 1401 قرار بود کافه‌هایی در این محدوده شکل بگیرد که اگر این اتفاق رخ می‌داد، می‌توانست تا حدی این فضا را از حالت بی‌دفاعی خارج کند، اما شنیدیم که دانشگاه با این موضوع مخالفت کرده است. یک درمانگاه و یک سوپرمارکت هم می‌تواند این خیابان را احیا کند. محدوده کوی دانشگاه تهران در سیطره ده‌ها ارگان دولتی است که بعد از ساعات کاری خلوت و به فضای مرده شهری تبدیل می‌شود. حالا که کانکس پلیس گذاشته شده، اما خون دانشجو که رنگین‌تر نیست، این اتفاق در نقاط دیگر شهر هم رخ می‌دهد و نمی‌شود همه‌جا پلیس مستقر کرد. خود پلیس می‌گوید، تعداد نیروهایش در تهران کافی نیست. طراحی کالبدی و داشتن رویکرد چندوجهی، اتفاق مثبتی برای فضاهای بی‌دفاع شهری است. صرف پلیسی‌شدن در بلند‌مدت تاثیری ندارد و حتی هزینه ایجاد می‌کند؛ چون رویکردهای کنترلی برای شرایط فعلی دیگر پاسخگو نیست.»
او بارها دیده است که در اطراف خوابگاه‌های دانشگاه تهران، گوشی هم‌خوابگاهی‌هایش سرقت شده و زورگیرها وسایل‌شان را برده‌اند. 
در طرح «شهر دانش» که در اطراف دانشگاه تهران رخ داد، بسیاری از زمین‌های اطراف دانشگاه توسط خود دانشگاه خریداری یا به نهادهای دولتی واگذار شد. براساس مصوبه شورای عالی معماری و شهرسازی در سال 1384، حدود 52 هکتار درون محدوده‌ای منتهی به بلوار کشاورز در شمال، خیابان وصال در شرق، خیابان کارگر در غرب و خیابان انقلاب در جنوب به محدوده توسعه دو دانشگاه معین اضافه و هر ساخت‌و‌سازی غیر از فضاهای مرتبط با دانشگاه در آن ممنوع شد. اتفاقی که تردد را در ساعت‌های غیراداری کمتر کرده و امنیت خوابگاه‌ها را به‌خطر انداخته است.
دانشجویان می‌گویند اگر نزدیک این خوابگاه‌ها دوربین هم کار گذاشته شود، نتیجه‌ای ندارد؛ چون دزد و خفتگیر با ماسک، صورتش را می‌پوشاند و یکی از کم‌اثرترین راه‌ها برای تامین امنیت خوابگاه‌هاست و شاید تامین روشنایی تاثیر بیشتری داشته باشد. 
امکان تردد برای خوابگاه‌های کوی دانشگاه و دانشجویان ارشد و دکترا 24 ساعته است، اما درهای خوابگاه‌های دیگر از ساعت 10 بسته می‌‌شود و تا شش صبح ادامه دارد. تا حدود سه سال پیش دانشجوها اجازه ورود بعد از این ساعت را نداشتند و گاهی مجبور می‌شدند از راه‌های مختلف حتی بالا رفتن از نرده، خودشان را به داخل خوابگاه برسانند؛ چون اگر نگهبان آنها را به داخل راه نمی‌داد، باید شب را در خیابان می‌گذراندند مثل آن دانشجوی حقوق که یک‌شب تا صبح را در خیابان روبه‌روی خوابگاه و در جوی آب، سر کرد یا دانشجوهای دیگری که به پارک پناه بردند. 
دانشجوها از ترس گزارش نگهبان به حراست دانشگاه، گاهی ترجیح می‌دادند که بیرون از خوابگاه بمانند؛ در آن کوچه‌های ناامن و تاریک اما در آخر هم تعداد زورگیری از آنها آنقدر شدت پیدا کرد که به نگهبانان خوابگاه‌ها گفته شد که دانشجو را حتی بعد از ساعات محدودیت تردد، راه دهند.
خوابگاه دختران دانشگاه تهران هم چند ایستگاه بالاتر از کوی دانشگاه است و وقتی هوا تاریک می‌شود، دانشجوها ترجیح می‌دهند به‌تنهایی از آن بیرون نروند. روایت‌های خفتگیری و آزار و اذیت جنسی در این محدوده بین دانشجوها دهان‌به‌دهان می‌چرخد و می‌گویند در دوره کرونا که رفت‌وآمد دختران با تاکسی‌های اینترنتی بیشتر شده بود، تقریباً رانندگان آنها هم اینجا را شناختند و حالا می‌دانند خوابگاه دختران است و بعضی از آنها با اطلاع از خلوت‌بودن، برای آزار جنسی یا حتی خفتگیری می‌آیند. نزدیک خوابگاه کیوسک پلیس نیست اما دم خوابگاه اتاقک نگهبان است که 24 ساعته باید آنجا حضور داشته باشد ولی تقریباً حضورش تاثیری روی احساس امنیت دانشجوها ندارد.
خانم «ک» ساکن همین خوابگاه است و آن روز را به‌یاد می‌آورد که یکی از دانشجویان نزدیک خوابگاه با زورگیرها درگیر شد و آنقدر فریاد زد که دو نفر دیگر به کمکش آمدند تا بالاخره آن دزد فرار کرد؛ دقیقاً همانجایی که خلوت است و یک دقیقه با ورودی خوابگاه فاصله دارد. 
زمین‌های متروکه در مسیر خوابگاه
28 بهمن‌ماه امسال وزیر علوم همراه رئیس دانشگاه صنعتی شریف از مسیر خوابگاه‌های این دانشگاه در منطقه طرشت بازدید کرد. منطقه‌ای پر از بافت قدیمی، باغ‌ها و زمین‌های خالی و رها شده که دانشجویان خوابگاهی می‌گویند، کار را برای خفتگیرها راحت و برای رفت‌وآمد آنها سخت کرده است. مسیر رفت‌وآمد از متروی طرشت به سمت خوابگاه تاریک و اطراف آن باغ است و در قسمتی از آن، دانشجوها برای رسیدن به مترو باید از زیرگذر هم عبور کنند و بین دو اتوبان قرار دارد. روبه‌روی خوابگاه پسرانه طرشت 3، باغ بسیار بزرگی است که دانشجوها بارها دیده‌اند به پاتوق معتادان تبدیل شده است؛ به‌غیر از خانه‌ای خرابه که کسی نمی‌داند انتهای آن به کجا می‌رسد. 
امیرحسین در چهار سالی که ساکن این خوابگاه بود، از ساعت 9-8 شب به‌بعد در این مسیر پیاده رفت‌وآمد نکرد؛ دلیلش همان محیط تاریک و باغ‌های اطراف است. «اطراف خود دانشگاه هم ناامن است. یک‌بار نزدیک پارکینگ شریف، یکی از هم‌ورودی‌های خودمان خفت شد و با اینکه نخواست مقاومت کند، دزدها با قمه زدند توی سرش و وسایلش را بردند. یک‌بار هم جلوی در آزادی، وسایل یکی از دانشجوها را دزیدند و یک‌بار دیگر هم در کوچه محمدی اتفاق افتاد که خوابگاه در آن قرار دارد. حتی صندوق ماشین یکی از بچه‌ها را هم در اطراف خوابگاه خالی کردند. این دغدغه دو، سه نسل از ورودی‌های دانشگاه است.
در دو، سه سال اخیر شورای صنفی خوابگاه طرشت 3 به حد نصاب نرسید که بخواهد تشکیل شود و غیر از آن هم ردصلاحیت‌های زیادی داشته است و همین روند بزرگترین ضربه را به خوابگاه زده است. صنف خود دانشگاه، پیگیر این موضوع بوده و برایمان کارگاه‌های مقابله با زورگیری می‌گذاشتند. مثلاً می‌گفتند، در ساعت‌های خاصی تردد نکنید، یا هندزفری نگذارید.» 
او می‌گوید، اگر این محله توسعه یا ساخت‌وساز داشته باشد، کمی تجاری‌تر باشد و باغ‌ها از بین برود، باعث می‌شود اتفاقات کمتری رخ ‌دهد؛ چون همه می‌دانند که دانشجو حتماً لپ‌تاپ دارد. او درباره دزدیده شدن وسایل یکی از دانشجوها شنیده بود که در فاصله بیرون آوردن هندزفری از گوشش که بشنود چرا کسی از پشت سر او را صدا می‌کند، یا حتی شنیده بود که همان اطراف دانشگاه در خیابان آزادی جلوی در یکی از دانشجوها را با اسلحه گرم تهدید کرده بودند. «راه‌حل آن سروسامان دادن باغ‌های اطراف خوابگاه و تامین روشنای مسیر رفت‌وآمد و خیابان‌های اطراف است.»
او تعریف می‌کند که برای پسران دانشجوی خوابگاهی، سرویس فقط در روزهای امتحانات برقرار است. سیمایی‌صراف در بازدید خود از خوابگاه‌های این دانشگاه تاکید کرده بود که دو دستگاه ون برای مسیر تردد دانشجوها اضافه شود. تا وقتی سوپرمارکت‌ها باز باشند، امن است، اما وقتی مغازه‌ها تعطیل می‌شوند ناامنی هم شروع می‌شود. دانشجوها تا دیروقت در آزمایشگاه می‌مانند یا درس می‌خوانند و معمولاً تا ساعات 10-9 جمعیت زیادی دانشجو مخصوصاً خوابگاهی در دانشگاه می‌مانند. به‌غیر از ساعات دیروقت، ساعت‌های دیگر هم آن کوچه محمدی نزدیک خوابگاه که در خیابان اصلی نیست، خطرناک است و در همین کوچه هم چندبار خفتگیری شده است و این یعنی دانشجویان هم به‌شدت در معرض خطر خفتگیری‌اند. من به‌خاطر رفت‌وآمد مجبور شدم موتور بخرم.»
امیرحسین می‌گوید، یکی از بهترین کارها بیمه کردن وسایل دانشجو است که اگر مورد خفتگیری قرار گرفت، برای نگه داشتن آن مقاومت نکند و جانش را از دست ندهد؛ او از یکی از دانشجوهای خوابگاهی شنیده بود که اگر دزد جلویم را بگیرد، هرکاری کند لپ‌تاپش را نمی‌دهد «چون این همه‌چیزی است که من دارم و تا جایی که می‌توانم مقاومت می‌کنم.»
بعد از قتل امیرمحمدخالقی در نزدیکی کوی دانشگاه تهران، صندوق رفاه دانشجویان اعلام کرده بود که برنامه‌ای برای بیمه کردن لپ‌تاپ و تلفن همراه دانشجویان در دست اجرا دارد تا در صورت بروز هرگونه حادثه، خسارات مالی وارده جبران شود.
نزدیک‌ترین کلانتری به خوابگاه طرشت 3، کلانتری 113 ستارخان است. چند کانکس پلیس در این مسیر قرار دارد و مدتی مامور در آن حضور داشته، اما بعد از کرونا و حضوری‌شدن کلاس‌ها حالا خبری از کیوسک پلیس نیست. دانشجوها می‌گویند، شاهراهی که ممکن است دزد در مسیرشان قرار بگیرد، ابتدای کوچه محمدی است و اگر یک کیوسک داخل این کوچه و یک کیوسک دیگر در مسیری که به سمت مترو می‌رود، مستقر شود بخش زیادی از این مشکل حل می‌شود. اگر بچه‌های خوابگاه پارکینگ هم داشته باشند، مشکل دزدی از خودروهایشان هم حل می‌شود. چون خودروی پلاک شهرهای دیگر اطراف یک خوابگاه دانشجویی به‌راحتی توجه دزد را به خودش جلب می‌کند.
امیرحسین تعریف می‌کند که موضوع امنیت خوابگاه‌شان بارها به او خوابگاه‌ها گفته شده اما واکنش منفعلانه‌ای داشته است. «خود دانشگاه هم تا زمانی که اتفاقی در حریم آن رخ ندهد پیگیر این موارد نمی‌‌شود. تنها کاری که کرده این است که بعضی از درهای ورودی دانشگاه را باز کرده است که دور تا دور دانشگاه امن‌تر باشد و مسیر رسیدن به دانشگاه طولانی‌ نباشد.»
خوابگاه دخترانه دانشگاه شریف هم در محدوده خیابان آزادی است و بیشتر خفتگیری‌ها در مسیر خوابگاه دختران در قسمتی از مسیر رخ می‌دهد که یک پیچ نزدیک این زمین بزرگ رها شده با دیوارهای کاهگلی وجود دارد؛ خلوت و بدون نور مناسب. در فاصله خوابگاه تا دانشگاه به‌خصوص بعد از غروب آفتاب و شروع تاریکی، احتمال آزار، دزدی و خفتگیری بیشتر می‌شود.
دلیل؟ تاریکی مسیر در شب، نبودن مسیر پیاده‌روی مناسب و البته امنیت است. بسیاری از دخترها به‌دلیل ناامنی مسیر سعی می‌کنند پیاده به خوابگاه برنگردند و بسیاری دیگر هم تجربه خفت‌شدن دارند. به غیر از آن هم مسیر خوابگاه تا متروی استاد معین هم نه روشنایی کافی دارد، نه در دید عابران و خودروهاست و پای گشت پلیس هم به آن نمی‌افتد. کوچه‌ها و محل گذرهای طویل و بدون راه در رو هم فضا را برای دانشجویان دختر ناامن‌تر می‌کند.
خفتگیری و اتفاقات تلخ برای دانشجویان آنقدر رخ داده که دانشگاه را بارها در جریان آن قرار داده‌اند و در کانال‌های صنفی و دانشگاهی هم درباره آن نوشته‌اند. مائده، یکی از دانشجویان ساکن خوابگاه خیابان آزادی است و تعریف می‌کند که دانشگاه چندبار برای ایجاد امنیت بیشتر در مسیر خوابگاه‌های دخترانه و پسرانه فعالیت‌هایی انجام داده اما تاثیری نداشتند یا اقدامات در بلندمدت به قدرت هفته‌های اول ادامه پیدا نکردند.
در مسیر خوابگاه تا دانشگاه هم تعداد مغازه‌ها با رفت‌وآمد کم است و بخش قابل‌توجهی از مسیر هم مسکونی است. در این مسیر کافه و درمانگاه وجود ندارد.
بازار

لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1231208/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

9 شهید در تجاوز آمریکا و انگلیس به یمن/ انصارالله: پاسخ می‌دهیم

تناقض‌گویی رسانه‌های حامی دولت درباره افزایش قیمت ارز

سال سخت؟!

جعبه شگفتی‌های تلگرام

رئیس مجلسی که می‌خواهد رئیس جمهور باشد

فارن پالیسی: چرا پکن ناگهان برای مذاکرات هسته‌ای پیش‌قدم شد؟

سال «بی‌آبی»

از بنگاه‌داری به بنگاه‌سازى؛ چرا خروج از تصدی‌گری بانکی برای ایران حیاتی است؟

قابی زیبا از تخت جمشید

دوندگی عجیب بز کوهی روی صخره عمودی!

9 شهید و 9 زخمی در تجاوزات آمریکا و انگلیس به یمن

حماس: توپ در زمین اشغالگران است

ترامپ: دستور حمله به یمن را صادر کردم

جهاد اسلامی: هدف تجاوز آمریکا به یمن پشتیبانی از رژیم صهیونیستی است

انصارالله: به حملات آمریکا پاسخ می‌دهیم

19 کشته و زخمی در انفجار لاذقیه

زلنسکی: روسیه تنها مانع دستیابی به صلح است

عبور متوسط قیمت مسکن از متری 100 میلیون تومان

فرار دسته جمعی علویان از دست نظام جولانی به لبنان

ابرپروژه امنیتی ترکیه در منطقه

سنگ تمام ترامپ برای ماسک

داستان 61 تن طلای گمشده چیست؟

تعیین حداقل دستمزد سال 1404 احتمالا چند درصد بالاتر از تورم

پیش بینی قیمت دلار 26 اسفند 1403

عرضه سیب و پرتغال ایام عید از چه زمانی و با چه قیمتی خواهد شد؟

بازگشت خوش‌بینی به بورس؟

تحلیلی از کناره‌گیری شورای رقابت در قیمت‌گذاری خودرو؛ آزادسازی بازار یا خیانت به مصرف‌کننده؟

افزایش قیمت دلار با پتروشیمی‌ها چه کرد؟

سقوط یک فروند جت جنگنده چینی در پرواز آموزشی

گوناگون/ هیچ کس جرات باز کردنش را ندارد؛ معمای مومیایی 2300 ساله

شهرداری که سردار ایران شد

استوری/ ماه علی(ع)نمایان شد

محافظت عقاب سرسفید از جوجه‌هایش در برابر طوفان شدید

هله بیکم یا زوار ابوقاسم

استوری/ و هوالکریم ای عشق من

استوری/ زهرا پسر آورده، قرص قمر آورده

ذکری برای رفع اندوه

تولدت مبارک آقای امام حسن (ع)

10 روز در حالت بی‌وزنی دراز بکشید، 4100 پوند پول بگیرید!

کشف گنج کیهانی؛ الماسی غول‌آسا در فضا!

شاعرانه/ گل ز خجالت آب شد پیش رخ نگار من

در ستایش تربیت نکردن

واکنش زیدآبادی به موضع‌گیری جدید نبویان درباره قانون حجاب

هاآرتص: بن سلمان و بن زاید، کانال ارتباطی ایران و آمریکا خواهند شد که نتانیاهو را دور می‌زند

الجزیره جزئیاتی از پیشنهاد فرستاده ترامپ و پاسخ حماس و اسرائیل به آن را منتشر کرد

کوچ اجباری اهالی «جنین»؛ گام عملی پروژه الحاق کرانه باختری

دولت ترامپ «صدای آمریکا» را تعطیل کرد؟

هشدار رئیس کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران از بحران بیکاری ارادی!

عرضه گسترده میوه شب عید تا 15 فروردین

واریز سود سهام عدالت از فردا