ظریف: هراسی برای مذاکره نداریم ولی طرف مقابل نباید بر کرسی مدعی بنشیند
سیاست روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - جماران / محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیس جمهور با تشریح شرایط کنونی مذاکرات هستهای اظهار داشت: کسی که به خودش اطمینان دارد، هراسی برای مذاکره ندارد. به شرطی که طرف مقابل آمادگی داشته باشد که از موضع برابر و با احترام متقابل وارد مذاکره شود.
محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیس جمهور و وزیر سابق وزارت امور خارجه کشورمان مهمان این هفته برنامه «حضور» بود و در گفت و گو با «محمدحسین رنجبران» علاوه بر واکاوی اندیشههای امام خمینی (ره) در عرصه روابط بینالملل، درخصوص نحوه آشنایی با اندیشههای امام راحل، مذاکرات برجام و برخی دیگر از مسائل روز سخن گفت.
ظریف با اشاره به خاطره نخستین دیدارش با حضرت امام خمینی (ره) اظهار داشت: اولین بار با انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا و در یک دیدار عمومی خدمت حضرت امام شرفیاب شدم. من آن زمان، حدود 21 سالم بود و این دیدار از معدود شرایطی بود که در یک ملاقات، شاید برایم پیش بیاید که احساس کردم لرزه بر اندامم افتاده است.
ماجرای عکس معروف دکتر ظریف در آمریکا
کارگرهای آمریکایی با چوب بیسبال آمده بودند ما را بزنند
وی با اشاره به عکسی که در آن روی ماشین ایستاده و مشغول سخنرانی است، گفت: آن ]عکس مربوط به[ روز قدس در ساکرامنتو بود. شاید دومین روز قدس بود؛ چون اولین روز قدس من ایران بودم؛ بعد از انقلاب به ایران آمده بودم که ازدواج کنم و روز قدس من همراه با همسرم که تازه عقد کرده بودیم، در اصفهان بودیم و در تظاهرات شرکت کردیم.
ظریف اضافه کرد: ما در دوران نامزدی در اصفهان در دعای ابوحمزه مرحوم آقای شیخ مهدی مظاهری بودیم که بعد از آن با هم به راهپیمایی روز قدس رفتیم. دومین تظاهرات روز قدس که فکر میکنم سال 59 بود ـ من دیگر سالها خیلی یادم نمیآید ـ ما از سانفرانسیسکو به ساکرامنتو که مرکز ایالت کالیفرنیاست، برای تظاهرات روز قدس رفتیم و فکر میکنم بعد از جریان لانه جاسوسی و گروگانگیری بود که خیلی سختگیری میکردند.
فعال دانشجویی زمان انقلاب بیان داشت: در آن عکسی که شما دیدید، اطراف ما کارگرهای ساختمانی آمریکایی با کلاه کارگری ساختمان و چوبهایی که با آن بیسبال بازی میکنند، مثل چماق در دستشان بود و دور ما جمع شده بودند که بچهها را بزنند؛ آن بلندگوی دستی هم که به ما داده بودند را به خاطر این دعوا قطع کردند ولی من از اول هم معمولا صدایم آنقدر بلند بود که به بلندگو احتیاج نداشتم.
علاقه من به امام خمینی از پیش از انقلاب شکل گرفت
وزیر سابق امور خارجه کشورمان درباره نحوه شکلگیری علاقه و ارادتش به امام خمینی (ره) اظهار داشت: من در مدرسه علوی درس میخواندم. دبیرستان علوی جمع تضادها بود. گروهی وقتی از دبیرستان خارج میشدند، طرفدار جریان چپ میشدند یا به مجاهدین میپیوستند؛ بعضیها پیکاری میشدند؛ بعضیها چپ میشدند؛ یک گروهی هم طرفدار انجمن حجتیه بودند. گروهی هم مثل ما از هر دو جناح استفاده میکردند، ولی از همان وقت، من به حضرت امام علاقه پیدا کردم.
وی ادامه داد: خانواده ما مقلد مرحوم آیتالله العظمی خویی بودند و رسالهای که در خانه ما بود، رساله آیتالله خویی بود و ما از بچگی احکام و اینها را از آن رساله یاد گرفته بودیم. آن زمان چون رساله امام ممنوع بود، یک رسالهای به فروش میرفت به نام رساله «مُحَشی» یا «رساله 9 حاشیهای» که فتاوای مرحوم آیتالله العظمی بروجردی بود و 9 تا یا هفت تا از علما بر آن حاشیه زده بودند یعنی هر فتوای آیتالله بروجردی را مثلاً وسطش داخل پرانتز نوشته بود شین که منظور مرحوم آیتالله شریعتمداری بود یا نون مرحوم آیتالله نجفی مرعشی بود؛ خ مرحوم آیتالله خویی بود یا ح مرحوم آیتالله حکیم بود و بعد پرانتز باز پرانتز بسته و وسطش خالی که یعنی مرحوم امام و ما از روی آن رساله در منزل تقلید کردن از حضرت امام را شروع کردیم.
در خانه تلویزیون نداشتیم
ظریف گفت: پدر و مادر من بسیار متدین بودند. ما در خانه تلویزیون نداشتیم. رادیو در یک کمدی بود که قفل میشد و فقط سحرهای ماه رمضان برای اینکه وقت اذان معلوم شود، بیرون میآمد. منزل ما تمام اعیاد یعنی تولد همه ائمه مهمانی میدادند. از علمایی که پدرم با آنها محشور بود. البته پدرم بازاری بود ولی با گروهی از علما محشور بود که متأسفانه هیچ کدامشان انقلابی نبودند. به همه آنها مهمانی میداد و غذای مفصلی.
دعای دکتر ظریف در حق کسانی که به پدر بزرگش تهمت ساواکی بودن زدند
وی در سخنانش به پدربزرگ مادریاش، مرحوم آقا میرزا علینقی کاشانی نیز اشاره کرد و بیان داشت: خدا از تقصیرات کسانی که به ایشان تهمتهای ناشایسته زدند بگذرد؛ به خاطر اینکه مرا بزنند، به یک فردی ]تهمت زدند[ که بخش اعظم مسجد اعظم قم با هزینه ایشان ساخته شده، مسجد هامبورگ را ایشان ساخته و از نزدیکان مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی بوده. ایشان خیلی در امور مذهبی و خیریه مخصوصاً در کنار آیتالله العظمی بروجردی فعال بود. خدا آنهایی که به خاطر خراب کردن من به بزرگوارانی مثل پدربزرگم و مرحوم پدرم که 75 سال نماز شبش ترک نشد و به او تهمت ساواکی بودن زدند، هدایت کند.
مسئول برگزاری همهپرسی جمهوری اسلامی در کنسولگری ایران بودم
وزیر سابق امور خارجه با اشاره به نحوه آغاز فعالیتش در لنسولگری ایران در آمریکا، توضیح داد: انقلاب که شد، من سانفرانسیسکو بودم و از کسانی بودیم که کنسولگری را اشغال که نه، بلکه کنسولگری را گرفتیم چون کنسولگری خودمان بود. تا آن وقت کنسولگری شاهنشاهی بود که بعد شده بود کنسولگری جمهوری اسلامی و ما رفتیم داخل کنسولگری.
وی ادامه داد: من آن موقع 19 سالم بود و با دوستان دیگری در کنسولگری مستقر شدیم. بنده هم از آنها بودم که از حوزه برکلی در کالیفرنیا در کنسولگری مستقر شدیم و همهپرسی جمهوری اسلامی را برگزار کردیم. من عکسی دارم با کت چرمی که روی دستم زده سکیوریتی انتظامات و مسئول این کار بودیم.
خاطره دکتر ظریف از روزی که روابط ایران و آمریکا قطع و کنسولگری ایران تعطیل شد
ظریف افزود: بعد از آن مرحوم دکتر یزدی که وزیر امور خارجه شدند، یکی از دوستان را از شیکاگو برای سرکنسول در سانفرانسیسکو فرستادند و من به عنوان نماینده انجمن اسلامی به صورت داوطلبانه در کنسولگری شروع به خدمت کردم و فکر میکنم تا زمانی که کارتر کنسولگری را بست یعنی روابط قطع شد، آنجا بودم.
وی گفت: بعد از تعطیلی کنسولگری ایران، به خاطر اینکه من دانشجو بودم با ویزای دانشجویی به صورت افتخاری و داوطلبانه کار میکردم. آقای خرم که سرکنسول بودند و داشتند برمیگشتند مسئولیت جمع کردن اموال کنسولگری را به من دادند. ما کلی پاسپورت ایرانیها در اختیارمان بود که باید پس میدادیم و دیگر اموال کنسولگری. ما یک خانه ملکی داشتیم در سانفرانسیسکو و یک دفتر استیجاری که باید دفتر را خالی میکردیم و در خانه جا میدادیم تا آمریکاییها آنجا را تحویل گرفتند و مهر و موم کردند که این کار را هم به عهده بنده گذاشتند.
پیرو حمایت امام، در حمایت از اشغال لانه جاسوسی آمریکا سخنرانی کردم
ظریف در پاسخ به این سوال که آیا هیچ وقت از خودتان نپرسیدید که اصلا این چه کاری بود که سفارت آمریکا را اشغال کردند، گفت: چرا ولی وقتی امام حمایت کردند، دیگر ما هم حمایت کردیم و من در حمایت از دانشجویان خط امام سخنرانی کردم و عکسش هم هست.
برخورد سخت دادگاه آمریکا با دانشجویان ایرانی بعد از لغو ویزاها
معاون راهبردی رئیس جمهور بیان داشت: بعد از این اتفاق، دولت آمریکا ویزای همه دانشجویان ایرانی را باطل کرد و ما دیگر نمیتونستیم از آمریکا خارج شویم. گروهی هم بودند که تخلف کرده بودند یعنی مثلاً دانشجوی تمام وقت نبودند یا کار میکردند چون کار کردن برای کسانی که با ویزای دانشجویی آنجا بودند، ممنوع بود. اینها را هم دادگاهی و اخراج کردند. آن زمان چون رشته من حقوق بینالملل و روابط بین الملل بود به همراه یکی دو تا وکیل آمریکایی از طرف کنسولگری، در سانفرانسیسکو به دادگاه میرفتیم و از اینها دفاع میکردیم.
وی با اشاره به برخورد سخت دادگاه آمریکا با دو دانشجوی ایرانی گفت: یک پدر و مادر بودند که فکر میکنم هر دو نفرشان دانشجوی دکتری و طرفدار انقلاب بودند ولی خانم، بیحجاب بود و یک بچه 6 ماهه داشتند. به قاضی گفتند که بچه ما اینجا به دنیا آمده و شهروند آمریکاست؛ اجازه بدهید ما از بچهمان پرستاری کنیم. قاضی گفت اگر زیادی حرف بزنید، دستور میدهم که بچه را از شما جدا کنند و شما را بدون بچه به ایران بفرستند و هر دو را اخراج کرد و وکیل ما هم نتوانست کاری برای اینها انجام دهد.
احساس کردم موظفم دائم فرمایشات و نگرشهای امام را دنبال کنم
ظریف درخصوص نحوه آشنایی با اندیشه و نظرات حضرت امام در حوزه دیپلماسی و بینالملل خاطرنشان کرد: من از سال 59 که دبیر تبلیغات انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا و کانادا بودم، یعنی همان سالی که آمدیم ایران و خدمت امام رسیدیم و از آنجا که مسئول انتقال پیام ایرانِ انقلابی به فضای آمریکایی بودم، احساس میکردم که موظفم به طور دائمی فرمایشات و نگرشهای امام را دنبال کنیم تا بتوانیم به یک زبانی که برای مستمعین آمریکایی قابل فهم باشد، این را ارائه دهیم.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر چون هم زبانم خوب بود و هم اینکه رشته من رشتهای بود که با این چیزها ارتباط پیدا میکرد، در واقع مسئول برقراری ارتباط با غیر ایرانیها شدم و شروع کردم به تبیین اندیشههای امام. همچنین جلساتی با اساتیدی مثل دکتر حامد اَلگار که از ایران شناسان برجسته است؛ یا مرحوم امام عبدالعلی موسی که از سیاهان مسلمانشده بود جلسه برگزار میکردیم.
امام یک دهه از متفکرین روابط بینالملل جلوتر بود
دیپلمات برجسته کشورمان با بیان اینکه امام یک قدرت معنایی را در عرصه بینالملل ایجاد کرد، گفت: از دیدگاه رئالیستها یک مفهومی به اسم «قدرت نرم» وجود دارد که مربوط به دهه 90 میلادی است و امام حدود یک دهه از متفکرین روابط بینالملل که وارد این حوزهها شدند، جلوتر بود. پیامی که امام به گورباچف میدهد نشاندهنده این است که ایشان درباره یک چیزی به باور رسیده است.
وی گفت: یک وقتی من یک جملهای گفتم و خیلی به من حمله کردند. بعدا 5 ـ 6 جمله از حضرت امام آوردم که عین همان را گفتند که این سلاح ما نیست که ما را پیروز میکند؛ بلکه این ایمان و مقاومت مردم ماست که ما را پیروز میکند. واقعا آنچه که انقلاب اسلامی را به منطقه فرستاد و پیامی که باعث شد مقاومت شکل بگیرد، قدرت ایمان و باور داشتن مردم است.
مقاومت اسلامی با پیام انقلاب شکل گرفت
ظریف یادآور شد: در سال 61 و در حالی که ما در حال جنگ بودیم و شرایط خودمان بسیار نابسامان بود و التماس میکردیم کسی به ما موشک بدهد که بتوانیم در برابر جنایات صدام از خودمان دفاع کنیم، در آن شرایط شما میبینید که این مقاومت اسلامی شکل میگیرد.
وی با تأکید بر اینکه مقاومت اسلامی مثل حزبالله، حماس و جهاد اسلامی با پیام انقلاب شکل گرفت، افزود: این همان خودباوری بود که امام در همه ما ایجاد کرده و گفت که خون بر شمشیر پیروز است؛ شما مردم میتوانید مقاومت کنید و مردم میتوانند استقلال داشته باشند و مقهور قدرتها نشوند. پیامهای مهم و ارزشمندی که منطقه را تکان داد و کماکان هم میتواند یک دیدگاه جدیدی را در دنیا مطرح بکند.
مبنای قدرت در منظر امام مردم هستند نه کلاهک هستهای و تانک
ظریف تصریح کرد: ما به این «قدرت معنایی» میگوییم. یعنی شما قدرت دارید و گفتمان برای شما قدرت ایجاد میکند؛ استقلال برای شما قدرت ایجاد میکند؛ هویت برای شما قدرت ایجاد میکند؛ مردم برای شما قدرت ایجاد میکند و من فکر میکنم هیچکس به خوبی امام این را درک نکرد. همین بود که به امام این جرأت را میداد که به گورباچف نامه بنویسد.
وزیر سابق امور خارجه بیان کرد: امام میدانستند که این تعداد کلاهک هستهای یا تعداد تانک نیست که آینده جهان را تعیین میکند؛ بلکه یک چیزی فراتر از اینهاست و این را امام میدید؛ اگر این را امام نمیدید، انقلاب هیچ وقت پیروز نمیشد؛ یعنی آن باوری که امام به مردم به عنوان مبنای قدرت داشتند و بارها فرمودند مردم ولی نعمت ما هستند و میفرمایند که حواستان باشد اگر مردم از ما جدا شوند ما هیچی نیستیم.
امام خمینی سالها پیش از اندیشمندان دنیا به نقش «مردم» رسمیت بخشید
وی با تأکید بر اینکه امام خمینی خیلی قبلتر از دنیا مردم را به رسمیت شناخت، توضیح داد: اواخر دهه 80 برای اولین بار دولت آمریکا در وزارت خارجهاش اداره دیپلماسی عمومی ایجاد میکند و در دهه 90 میلادی مردم به عنوان یک کنشگر در صحنه بینالمللی به رسمیت شناخته شدند و کلمه «دیپلماسی عمومی» در سال 1968 میلادی توسط دانشگاه فلچر ابداع شد؛ این یعنی برای مردم یک شخصیت در دیپلماسی قائل است و مردم را طرف دیپلماسی میداند و این اتفاق 10 سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی افتاد.
هر قدر از مردم ایران فاصله بگیریم، از مکتب امام دورتر شدیم
ظریف با بیان اینکه نباید نقش برجسته مردم را در انقلاب فراموش کنیم، بیان داشت: ریچارد فالک نویسنده معروف آمریکایی که بسیار طرفدار فلسطین است در مقالهای در کتاب «پایان حاکمیت» مینویسد که انقلاب ایران یک حرکت و یک صفحه جدیدی است؛ به خاطر اینکه این انقلاب یک حزب پیشرو نداشته است؛ این مردم بودند که این انقلاب را به پیروزی رساندند و این یک تجربه جدید است. واقعیت این است که در انقلاب اسلامی مردم بودند که پیشرو بودند و امیدوارم ما هیچ وقت نقش برجسته مردم را فراموش نکنیم چرا که هر قدر ما از این مردم بزرگوار ایران فاصله بگیریم، از مکتب امام دورتر شدیم.
امام و مقام معظم رهبری نسبت به ایران بسیار غیرت دارند
وی با نقد برخی دیدگاهها که نگاه امام را ملیگرایانه میدانند، اظهار کرد: امام نسبت به ایران بسیار غیرتمند بود، همانطور که مقام معظم رهبری هم نسبت به ایران بسیار غیرت دارند؛ امام نسبت به ایران غیرت داشت، اما با ظلم هیچ وقت کنار نمیآمد. وقتی من در نمایندگی نیویورک بودم تلکسها را میدیدم که ما اعتراض کرده بودیم به مقامات شوروی که چرا شما از عراق حمایت میکنید و به عراق موشک میدهید. آنها میگفتند شما حمایتتان از مخالفین ما در افغانستان را متوقف کنید و امام اجازه ندادند. حتی پاکستان حاضر شد با شوروی در ژنو در مذاکرات افغانستان حضور پیدا کند، اما امام اجازه ندادند ما در مذاکره با اشغالگر حضور پیدا کنیم.
مخالفت با اشغالگری به معنی نیروی نیابتی داشتن در برابر اشغالگر نیست
معاون راهبردی رئیس جمهور با تأکید بر اینکه نگاه امام نسبت به اشغالگری کاملا مشخص بود، تأکید کرد: برخی این مخالفت همیشگی با اشغالگری به معنی نیروی نیابتی داشتن در برابر اشغالگری تصور کردند. در حالیکه شما در برابر اشغالگری نیروی نیابتی نیاز نداری چون مردمی که سرزمینشان اشغال شده، نیاز ندارند کسی به آنها نیابت بدهد و مخالف اشغالگری هستند.
میخواهند مبارزه علیه اشغال را به دعوای ایران و اسرائیل تبدیل کنند
وی خاطرنشان کرد: اینها میخواهند بازی را از مبارزه علیه اشغال، به یک دعوا بین ایران و اسرائیل تبدیل کنند. این دعوا بین ایران و اسرائیل نیست؛ ما با اسرائیل مخالفیم به خاطر اینکه سرزمین دیگران را اشغال کرده؛ ما از آنهایی که برای آزادی سرزمین خودشان تلاش میکنند حمایت میکنیم؛ نه اینکه ما آنها را وادار کرده باشیم و نیروی نیابتی ما باشند. بعضی وقتها هم بعضی از ما اشتباه میکنیم و خیال میکنیم آنچه که اسرائیل دارد تبلیغ میکند، دارد به نفع ما تبلیغ میکند اما اسرائیلیها با قدرت دروغگویی توانستند تصویر کاملاً دروغینی بسازند.
جریان نیروی نیابتی را سلطهگران به راه انداختند
ظریف اضافه کرد: وقتی آمریکاییها بیروت را اشغال کردند و اسرائیلیها تا حاشیه بیروت را گرفتند، لبنانیها در سال 1982 پایگاه تفنگداران دریایی در بیروت را منهدم کردند اما بعد از انفجار پایگاه تفنگداران دریایی آمریکا، ایران را در لیست تروریسم قرار دادند. شما در قلب بیروت، کشور را اشغال کردید و متحدت از جنوب لبنان تا بیروت را اشغال کرده و توقع داشتی مردم لبنان بشینند و شما را نگاه کنند و بگویند خیلی متشکریم؟! ؟! اینها تصورات غلطی است که سلطهگران ایجاد کردند و گفتند اینها نیروهای نیابتی ایران هستند.
حفظ تمامیت ارضی ایران بعد از انقلاب را مرهون امام و رهبری هستیم
وی با بیان اینکه کار انقلاب این بود که به مردم، این توان را داد که فکر کنند میتوانند بایستند، افزود: انقلاب ما این انگیزه را به آنها داد و الگو شدیم و این الگو را میتوانیم ادامه بدهیم. ببینید در 220 سال گذشته، ایران همواره اشغال میشد. از بعد از آقا محمدخان قاجار هرچه هست، کوچک شدن و اشغال ایران و تحمیل به ایران است. در دو تا جنگ جهانی اشغال ایران و قحطی اجباری و از بین رفتن تعداد قابل توجهی از مردم ایران به خاطر جنایاتی که توسط انگلیسها انجام گرفت و قحطی بر آنها تحمیل شد.
این دیپلمات برجسته کشورمان گفت: همه اینها یک وضعیت نگرانی از خارج را در ما ایجاد کرده بود، چون همیشه از خارج تهدید میشدیم. در همه حکومتها هم از قاجار گرفته تا پهلوی ما سرزمین از دست دادیم حتی در دوران شاه و در دوران رضاشاه که حسابی علیرغم اینکه وابستگی داشتند؛ اما در جمهوری اسلامی با وجود اینکه همه در جنگ تحمیلی در برابر ایران ایستادند، یک وجب از خاک ایران را از دست ندادیم و این را مرهون رهبری امام و مقام معظم رهبری و در واقع ایثار مردم و نیروهای مسلح هستیم.
امروز میتوانیم بدون نیاز به هیچکس از خودمان دفاع کنیم
وی ادامه داد: یعنی بعد از 220 سال که 150 سال آن، ایران مدام اشغال میشده الان ایران میتواند سرش را بلند کند و بگوید ما میتوانیم در برابر بزرگترین قدرتهای دنیا بدون نیاز به هیچکس از خودمان دفاع بکنیم. ما دیگر احساس تهدید نمیکنیم؛ حضرت آقا فرمودند رژیم صهیونیستی در حدی نیست که بتواند تهدیدی برای ایران باشد؛ یعنی ما وضعیتی پیدا کردیم که الان به خودمان مطمئنیم و مردم ما به خودشان مطمئنن هستند چون میدانند که کسی در برابر این مردم نمیتواند کاری بکند.
ظریف با بیان اینکه اکنون وقت پرش است، گفت: با این اعتماد به نفس بیایم مبانی امنیت که اعم از اقتصاد و معیشت و ارتباطات خوب باشد و دیدن همه چیز به عنوان فرصت را تقویت کنیم. ما دیگر نیاز نداریم نگران اینترنت باشیم؛ نگران خانمها باشیم؛ اینها همه برای ما فرصت هستند. ایرانیهای خارج از کشور برای ما فرصت هستند. منطقه برای ما فرصت است. اینها دیگر تهدید نیست.
خودباوری متکی به خدا؛ راز ماندگاری اندیشه امام خمینی
وی خاطرنشان کرد: ما اگر واقعا به مبانی فکری امام و رهبری اعتقاد داشته باشیم، میبینیم که آنچه ما را سرپا نگه داشته، همین خودباوری بوده و این خودباوری خیلی مهم است. یعنی اگر من بخواهم امام را با یک کلمه تعریف بکنم، میگویم خودباوری و آن هم خودباوری که متکی به خداست؛ یعنی شما بخاطر اینکه «لا موثر فی الوجود الا الله» میبینید دیگر برای دیگران خیلی ارزش و اعتباری قائل نیستید؛ میگویید من با اعتماد به خدا و با توکل به خدا میتوانم.
هراسی برای مذاکره نداریم ولی طرف مقابل نباید بر کرسی مدعی بنشیند!
مسئول تیم مذاکرهکننده کشورمان در برجام در بخش دیگری از سخنان خود با تشریح شرایط کنونی مذاکرات هستهای اظهار داشت: کسی که به خودش اطمینان دارد، هراسی برای مذاکره ندارد. به شرطی که طرف مقابل آمادگی داشته باشد که از موضع برابر و با احترام متقابل وارد مذاکره شود؛
وی با بیان اینکه غربیها چیزی ندارند که مدعی باشند، گفت: غرب چگونه میتواند به خودش اجازه بدهد که در مقام مدعی ظاهر شود؟ اینها کسانی هستند که مانع آتش بس شدهاند. آتش بسی که میتوانست جان بچهها را نجات بدهد. غربیها دارند از کسی که در دیوان بینالمللی کیفری متهم به جنایت جنگی شده، دفاع میکنند. از اسرائیل که 15 ماه است جز زن و کودک نکشته است.
ظریف بیان کرد: برای مذاکره باید طرف مقابل از صندلی خیلی بلند مرتبهای که خودش را در آن احساس میکند، پیاده شود و روی زمین قرار بگیرد. آن وقت بیاید شروع کند به مذاکره. البته ما خیلی ادعاهای بزرگتری داریم. آنها خیلی جنایت علیه ما کردند. آنها بودند که برجام را رعایت نکردند و به اقتصاد ایران و به مردم ایران ضربه زدند. پس چرا ما ادعاهاشان را باور کنیم که اینها طرفدار مردم هستند! اما این به معنی این نیست که مذاکره نکنیم؛ این به معنی این است که اگر میخواهیم با آنها مذاکره کنیم، بگوییم شما در جایگاهی نیستید که ما را موعظه کنید.
وی با ذکر خاطرهای از دوران مذاکرات برجامی افزود: روز اولی که من مذاکره با وزرای 5 به اضافه یک را شروع کردم، در اتاق مذاکرات غیررسمی ملل متحد، به آنها گفتم تحریمهای شما و قطعنامههای شورای امنیت غیرقانونی است. آقای فابیوس وزیر خارجه فرانسه در آن زمان، گفت که تو چه رویی داری؟ آمدی پشت در شورای امنیت و به ما و اعضای دائم میگویی که تحریمهای شما غیر قانونی است؟ گفتم من بیشتر از این خواهم گفت؛ شما باید به مردم ایران خسارت بدهید.
ظریف ادامه داد: به او گفتم فرانسه به عراق ]موشک[ اگزوست و هواپیمای میراژ داد. انگلیس به عراق تانک چیفتن داد. آلمان به عراق بمب شیمیایی، روسیه به عراق میگ و موشک اسکاد، چین به عراق موشک سیرک فورم و آمریکا هواپیماهای آواکس در اختیار عراق گذاشت و تشویقش کردند که شهروندان ما را بزند. لذا اینجا از اینکه شما بر اساس قوانین بینالمللی و قواعد بینالمللی با من میخواهید صحبت کنید، صحبت نکنید؛ پیاده شوید با هم جلو برویم.
لطف رهبر انقلاب به مذاکرهکنندگان برجام سپر ما در برابر فشارها شد
وزیر سابق امور خارجه کشورمان با اشاره به سخنان حضرت آقا در مورد مذاکرات شرافتمندانه و حمایت ایشان از جریان مذاکرات برجام اظهار داشت: اگر آقا به ما لطف نمیکردند که دوستان نمیگذاشتند یکی از ما در خیابانهای تهران راه برویم. الان هم بدشان نمیآید.
وی با بیان اینکه معتقدم همه باید آزادانه نظرشان را بگویند و انتقاد کنند، گفت: من مخالفم با کسانی که میگویند دکترین هستهای ما میتواند تغییر بکند ولی اگر میخواهند نظرشان را بگویند، بگویند. برای اینکه اگر جلوی این نظر را بگیریم جلوی آن نظر را که میگوید مثلاً لایحه یا قانون عفاف و حجاب قابل اجرا نیست را هم باید گرفت. یا مسئله فیلترینگ؛ اینها مسائلی است که مردم باید درباره آن نظرشان را بگویند. من هیچ مخالفتی ندارم که با برجام مخالفت کنند اما در یک محیط سازنده؛ دروغ هم نگویند و بلندگوی آمریکا و اسرائیل هم نباشند.
انتقاد ظریف از جریان برسازی ذلت در دوران مذاکرات برجام
نظر شهید سیدحسن نصرالله درباره برجام چه بود؟
ظریف با انتقاد از جریان برسازی ذلت در دوران مذاکرات برجام بیان داشت: در برجام ما برسازی ذلت میکردیم. من این مثال را چند جا زدم. یک روز در یک زیارت در حرم حضرت اباعبدالله (ع)، داخل حرم بودم که یک رزمنده لبنانی که یک پایش را هم از دست داده بود، آمد و میخواست دست مرا ببوسد. شانه مرا بوسید و گفت ما از شما تشکر میکنیم که شیعه را در دنیا سربلند کردید. از در داشتم خارج میشدم که یک فرد ملبس ایرانی، رویش را کرد به ضریح حضرت اباعبدالله و گفت خدا به حق امام حسین ذلیلتان کند که ما را ذلیل کردید. چه کسی این ذلت را برساخته؟ چرا آن کسی که تلویزیونهای خارجی را نگاه کرده، برداشتش این بوده که ما ایران را عزیز کردیم. چرا مرحوم شهید سید حسن نصرالله میگوید من به این کار افتخار میکنم.
روایت ظریف از دوراندیشی رهبران حزبالله برای حفظ جبهه اتحاد اسلامی
وی با اشاره به خاطرهای از دوران مذاکرات آزادسازی گروگان ها من با شهید سید حسن نصرالله از سال 70 رفیق هستم. از زمانی که معاون مرحوم شهید عباس موسوی بود. در زمان مذاکرات مربوط به آزادی گروگانهای آمریکایی که ما به دبیرکل ملل متحد کمک میکردیم، من در سفارت ایران در سوریه بودم و مرحوم شهید سید عباس موسوی و شهید حسن نصرالله تشریف میآوردند دمشق و آنجا گفتگو میکردیم که آنها بروند با گروههای لبنانی صحبت کنند. چون گروگانها در اختیار حزبالله نبود؛ در اختیار گروههای لبنانی بود و یک کار پیچیدهای بود.
ظریف ادامه داد: ما با سازمان ملل کار میکردیم و از سازمان ملل برای لبنانیها امتیاز میگرفتیم. همیشه هم یادم هست که هم مرحوم سیدحسن و هم مرحوم سید عباس اصرار داشتند که ما زندانی فلسطینی هم آزاد کنیم و فقط زندانی لبنانی آزاد نکنیم. واقعاً با معرفت بودند و با اندیشه و با قضاوت درست؛ با دوربینی و دورنگری میگفتند ما باید این اتحاد اسلامی را حفظ کنیم تا خیال نکنند که شیعه دارد فقط برای خودش کار میکند.
وی در پایان گفت: من هم در شهادت شهید سلیمانی و هم در شهادت شهید نصرالله خیلی احساس غبن کردم و احساس کردم جهان دو شخصیت بسیار ارزشمند و بزرگوار را از دست داد. شهادت هر دوی اینها خیلی سخت بود. چون من به هر دو خیلی نزدیک بودم و هر دو به من خیلی لطف داشتند.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1207283/