سرمقاله وطن امروز/ آرزویی که با کارتر دفن شد
سیاست روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - وطن امروز / «آرزویی که با کارتر دفن شد» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم مهدی بختیاری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
جیمی کارتر در میان روسای جمهوری آمریکا درباره ایران یک ویژگی داشت و آن اینکه پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57 در حالی رخ داد که کارتر در آمریکا در مسند قدرت بود.
کارتر یکی از مهمترین حامیان سلطنت پهلوی بود و تا جایی که در توان داشت به حمایت از رژیم محمدرضا ادامه داد، چرا که ایران در آن زمان یکی از مهمترین متحدان استراتژیک آمریکا در منطقه خلیجفارس محسوب میشد.
حمایت نظامی و اقتصادی از شاه، به رغم نارضایتی گسترده مردم، اگر چه توانست برای مدتی محمدرضا را در قدرت نگه دارد اما در نهایت موجب تشدید مخالفتهای مردمی و سقوط حکومت او شد.
جالب آنکه کارتر در اظهاراتی مشهور، تنها چند ماه مانده به پیروزی انقلاب، ایران (یعنی حکومت پهلوی) را «جزیره ثبات در یکی از پرآشوبترین نقاط جهان» نامید؛ ثباتی که در عمل مشخص شد بسیار شکننده است.
تنها چند روز پس از سخنان کارتر، راهپیماییهای عظیم مردمی علیه رژیم شاه
- بویژه بعد از انتشار مقاله موهن ارتجاع سرخ و سیاه در روزنامه اطلاعات - به راه افتاد و قیام 19 دی و سلسله قیامهایی که در چهلم شهدا در شهرها برگزار میشد، حرکت پرشتاب انقلاب را نشان داد که یک سال بعد به ثمر نشست.
کارتر و دولتش نتوانستند ماهیت انقلاب مردم ایران و شدت نارضایتی جامعه نسبت به رژیم پهلوی را بدرستی درک کنند و در کنار آن، از تأثیر گسترده رهبری حضرت امام خمینی و جنبه مردمی و دینی انقلاب نیز غافل بودند و در این اشتباه، تحلیلهای نادرست اطلاعاتی و ضعف سفارت آمریکا در ارائه گزارشهای واقعی به واشنگتن نقش بزرگی ایفا کرد.
اما آنچه کارتر را به بزرگترین ناکام آن مقطع و رئیسجمهور تکدورهای حزب دموکرات در ایالات متحده مبدل کرد، ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران و متعاقب آن، عملیات نظامی ناکام آمریکاییها در صحرای طبس بود.
ناکامی کارتر در مواجهه با انقلاب ایران به دلیل ترکیبی از حمایت از شاه، درک نادرست از تحرکات داخلی ایران و ناکارآمدی در مدیریت بحرانهای پس از انقلاب، تأثیرات دیرپایی بر روابط ایران و آمریکا گذاشت و زمینهساز چالشهای بزرگتری مانند قطع روابط دیپلماتیک و تحریمها شد.
در واکنش به این بحران، کارتر اقداماتی را برای اعمال فشار بر تهران انجام داد که شامل تحریمهای اقتصادی و دیپلماتیک بود.
مسدود کردن داراییهای ایران: نوامبر 1979 کارتر دستور مسدود کردن 12 میلیارد دلار از داراییهای ایران در بانکهای آمریکا را صادر کرد. این اقدام به عنوان یکی از نخستین و مهمترین تحریمهای اقتصادی علیه ایران شناخته میشود.
قطع روابط دیپلماتیک: آوریل 1980 کارتر روابط دیپلماتیک با ایران را قطع و تحریمهای بیشتری را علیه کشورمان اعمال کرد. این اقدامات شامل ممنوعیت واردات نفت ایران به آمریکا و محدودیتهای تجاری دیگر بود.
فشارهای بینالمللی: رئیسجمهور وقت آمریکا تلاش کرد حمایت بینالمللی را برای فشار بر ایران جلب کند. او از متحدانش نیز خواست اقدامات مشابهی را علیه ایران انجام دهند، هرچند موفقیت این تلاشها محدود بود.
تلاش برای آزادی گروگانها: تحریمها و فشارهای اقتصادی بخشی از استراتژی کارتر برای وادار کردن ایران به آزادی گروگانهای آمریکایی بود. با این حال، این اقدامات تا زمان پایان دوره ریاستجمهوری او به نتیجه نرسید و گروگانها در نهایت پس از استقرار رونالد ریگان (رئیس جمهور بعدی از حزب جمهوریخواه) در کاخ سفید آزاد شدند. اقدامات کارتر بویژه تحریمها تأثیرات بلندمدتی بر روابط ایران - آمریکا داشت. بدعت کارتر زمینهساز تحریمهای گستردهتری شد که در دهههای بعد نیز ادامه یافت و تاکنون نیز ادامه دارد. در واقع روسای جمهور آمریکا در طول 4 دهه بعد از ریاست جمهوری کارتر همین مسیر را با یک هدف مشخص دنبال کردند و آن هم براندازی نظام جمهوری اسلامی بود.
از میان 8 رئیسجمهور آمریکا پس از انقلاب اسلامی، 3 نفر دیگر در این دنیا نیستند (کارتر، ریگان و بوش پدر) و 5 رئیسجمهور بعد نیز هر آنچه در توان داشتند برای تحقق هدف براندازی در ایران به کار گرفتند اما هیچ کدام تا امروز به نتیجه نرسیده است.
کارتر بنیانگذار و آغازگر روند خصمانه با نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران بود و در حالی پس از 100 سال زندگی، این آرزو را با خود به گور برد که ژستهای مخالفتش با جنگ و تلاشش برای تبدیل شدن به یک فعال سیاسی صلحطلب، مخالف جنگ و حامی حقوق بشر هم نتوانست نگاه مردم ایران به او و سیاستهای ظالمانه آمریکا را تغییر دهد.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1203733/