پشت پرده سیگنالهای متناقض در حوزه سیاست خارجی چیست؟!
سیاست روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
با گذشت بیش از 4 ماه از آغاز دولت چهاردهم، در پس وقایعی(از جمله تحریمهای جدید اروپا بر علیه کشتیرانی و هواپیمایی ایران، قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام و...) که در هفتههای اخیر به وقوع پیوسته، بحث مذاکرات و نوع تنظیم ارتباط ایران با غرب، بیش از پیش به کانون توجه رسانهها و صاحبنظران تبدیل شده است.
در این دوران کوتاه، شاهد سیگنالها و مواضع متناقض از سوی افراد مختلف در دولت درباره بحث ارتباط با غرب در دوران جدید هستیم.
در همین راستا، درست در زمانی که عباس عراقچی در مصاحبه با العربی جدید، هرگونه مذاکره با آمریکا را در دوران کنونی رد میکند، ظریف در یادداشت خود در فارن افرز، کشور را مشتاق مذاکره معرفی میکند، موضعی که از سوی رسانههای زنجیرهای نیز به «چراغ سبز ظریف» تعبیر شد. در همین راستا بعضاً شاهد این هستیم که در زمانی که وزیر امور خارجه مواضع درستی را مبتنی بر اصول کلی نظام و توصیههای رهبر معظم انقلاب اتخاذ میکند، دیگر ارکان دولت در مواضعی متناقض با سیاستهای کلی نظام در حوزه مذاکرات رفع تحریمها و سیاست خارجی کشور، به روند مواجهه دستگاه دیپلماسی با طرف اروپایی و همچنین سیاست منطقهای ایران آسیب میزنند.
تکرار مواضع تأملبرانگیز رئیسجمهور در حوزه سیاست خارجی از نیویورک تا گفتوگوی ویژه تلویزیونی شامگاه دوشنبه، بیش از هر چیز ناشی از تسلط برخی از افراد بر وی در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی دارد.
پزشکیان در راستای همین مواضع تأملبرانگیز شامگاه دوشنبه عنوان داشت: «ما به دنبال این هستیم که به اروپاییها ثابت کنیم که به دنبال جنگ و ناآرامی نیستیم»، فارغ از این موضوع که ایران همواره منادی صلح جهانی و منطقهای بوده و در این رهگذر از هیچ تلاشی دریغ نکرده، چه نیازی به اثبات صلحطلبی ایران برای کشورهایی است که علیرغم تکذیب ارسال موشک به روسیه توسط رئیسجمهور اوکراین بر موضع غیر منطقی خود اصرار داشته و در طی 15 ماه طی شده از جنگ غزه در مواجهه با سیل اعتراضات مردمی در کشورهایشان نیز، حتی کوچکترین موضعی در مقابل اسرائیل اتخاذ نکردند.
به نظر میرسد مسئله سیگنالها و مواضع متناقض در درون دولت به نوبه خود میتواند اثرات زیانباری را بر کشور و بیش از همه به خود دولت وارد سازد.
این مسئله علاوهبر اینکه به واسطه مشتاق نشان دادن کشور به مذاکره و القای حس ضعف، دست دستگاه دیپلماسی را در هر مذاکرهای خالیتر میکند، این نکته را به اذهان متبادر میسازد که به واسطه تسلط افراد بر رئیسجمهور، اختیار پیگیری سیاست خارجی کشور تنها در دست دستگاه دیپلماسی قرار ندارد. جدای از این، سیگنالهای مبتنی بر ضعف و اشتیاق در دورانی که هر دو دولت بایدن و ترامپ کوچکترین پاسخ مثبتی را به این دست مواضع اتخاذ نکردند شائبه تکرار رویکرد اشتباهی که در ابتدای مذاکرات برجام در دولت یازدهم دنبال شده بود را پر رنگ میکند. تحریمهای جدیدی که دولت بایدن در روز سهشنبه علیه 35 شرکت ایرانی به دلیل ادعای ناوگان سایه صادرات نفت ایران صادر کرد، نمونهای جدید از پاسخ منفی غرب به پالسهای مثبتی است از داخل کشور ارسال میشود.
بهتر این است که رئیسجمهور محترم، با رعایت حیطهبندی و تعریف وظایف برای ارکان دولت، از نقشآفرینیهای غیر ضرور افرادی که هنوز خود را مسئول دیپلماسی میدانند در حوزه سیاست خارجی ممانعت به عمل آورده و به این ترتیب دستگاه دیپلماسی را در مسیر تلاش برای هر اقدام و سیاستی تقویت کند.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1193486/