بزرگنمايي:
ایران پرسمان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی ملکی| الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت با بیان اینکه «ما همین دیشب تا ساعت 3 صبح درحال رفع دو موضوع بودیم؛ یکی بحران در وزارت نیرو و دیگری موضوع موسیقی در بوشهر»، قصد داشت تلاش بیوقفه دولت برای حل مسائل کشور را ترسیم کند. اما این سخنان نهتنها اعتماد عمومی را جلب نکرد، بلکه پرسشهای جدی درباره عملکرد دولت برانگیخت. حضرتی بر لزوم شفافیت و دیالوگ با مردم تأکید کرد، اما رویکرد دولت در همین دو موضوع، با شفافیت و گفتوگوی واقعی فاصله دارد. نادره رضایی، معاون وزارت ارشاد شبانه از لغو فستیوال کوچه در بوشهر خبر داد؛ اما ساعاتی بعد وزارت ارشاد مجوز برگزاری آن را تأیید کرد. درباره ناترازیهای انرژی نیز باتوجهبه حساسیت موضوع و تجربه تلخ اعتراضات سال 98، ضرورت دارد برنامههای اصلاحی و توسعهای بهصورت دقیق و شفاف به مردم ارائه شود. اما کلیگوییها و هشدارهای مبهم، افکار عمومی را در شرایط حساس کنونی به این پرسش وا میدارد که آیا دولت در مسیر اقناع مردم و حل ریشهای مشکلات گام برمیدارد یا در دام ناهماهنگی، واکنشهای شتابزده و تلاش برای دستاوردسازی گرفتار شده است؟
ناهماهنگی نتها در کوچه
جشنواره موسیقی کوچه در بوشهر، آیینی در فرهنگ جنوب ایران فرصتی برای تقویت هویت فرهنگی و ایجاد نشاط اجتماعی است. موسیقی محلی از بوشهر تا کردستان و خراسان، میتواند همبستگی اجتماعی را تقویت و فشارهای اقتصادی و اجتماعی را کاهش دهد. این رویداد ابتدا با استقبال روبهرو شد و ایده گسترش آن به دیگر مناطق برای توسعه گردشگری مطرح شد، اما در سالهای اخیر گرفتار حواشی ناشی از اختلافنظرهای فرهنگی و ضعفهای مدیریتی شده و از فرصتی فرهنگی به چالشی برای دولت تبدیل شده است.
برخی این رویداد را مغایر ارزشهای مذهبی میدانند و برخی آن را بخشی از هویت فرهنگی ایران میشمارند. این تنشها، همراه با ناکارآمدی سازماندهی، فستیوال را به مناقشهای فرهنگی بدل کرده است. دولت بهجای حل ریشهای این اختلافات، به واکنشهای شتابزده روی آورده است. در ماجرای اخیر نادره رضایی، معاون وزارت ارشاد ابتدا از لغو آن خبر داد اما پس از جلسات طولانی اعلام شد که مسئله حل شده و رویداد برگزار میشود. الیاس حضرتی نیز این را نمونهای از تعهد دولت دانست. اما فقدان شفافیت درباره مشکل و راهحل، این اقدام را به نمایشی برای دستاوردسازی شبیه کرده است.
نادره رضایی، معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ابتدا از لغو فستیوال خبر داد؛ اما سپس اعلام شد که پس از جلسات طولانی تا نیمهشب، مسئله حل شده و رویداد برگزار خواهد شد. الیاس حضرتی نیز در سخنان خود به تلاشهای شبانهروزی دولت برای رفع این حاشیه اشاره کرد و آن را نمونهای از تعهد دولت به حل مسائل دانست. اما این ماجرا بیش از آنکه نشانهای از مدیریت موفق باشد به نمایشی برای دستاوردسازی شبیه بود. برای تبدیل فستیوال کوچه به فرصتی برای نشاط اجتماعی، دولت باید حاشیهسازیها را کنار بگذارد و با گفتوگوی فرهنگی، تدوین دستورالعملهای شفاف، اطلاعرسانی دقیق و تقویت زیرساختهای فرهنگی اعتماد عمومی را جلب کند. آموزش مدیران محلی نیز به مدیریت بهتر این رویدادها کمک خواهد کرد. اما این تنها اقدام اخیر دولت در راستای تحریک افکار عمومی نبود.
ناترازی با هشدار درست نمیشود
الیاس حضرتی در همان جلسه به موضوع ناترازیهای انرژی پرداخت و با تأکید بر لزوم مدیریت مصرف انرژی، هشدار داد که بدون کنترل مصرف، افزایش تولید نیز بیاثر خواهد بود. او به هزینههای هنگفت واردات بنزین اشاره کرد؛ 4 میلیارد دلار در سال گذشته، با پیشبینی 6 میلیارد دلار در سال جاری و احتمالاً 8 میلیارد دلار در سال آینده. حضرتی همچنین از طرح دولت برای کنترل ناترازیها از طریق مدیریت مصرف برق و گاز خبر داد و وعده داد که این طرح بهصورت کامل برای مردم توضیح داده خواهد شد. ناترازی انرژی در ایران نتیجه سالها سوءمدیریت، قیمتگذاری غیرواقعی و کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهاست. تحریمها و مشکلات اقتصادی نیز توانایی دولت برای نوسازی بخش انرژی را محدود کرده است. در این شرایط طبق صحبتهای حضرتی، دولت چهاردهم سیاستهایی را در پیش گرفته که ایده اصلی آنها، حذف یارانههای غیرهدفمند و توزیع مستقیم منابع مالی میان مردم است و بحث اجرای این طرحها با مشکلات جدی همراه است.
ذبح افکار عمومی پیش پای دستاوردسازی
اولین مشکل، اصل پرداختن به این موضوع در شرایط فعلی کشور است. مذاکرات ایران و آمریکا از فردا (چهارشنبه) وارد مرحله کارشناسی میشوند و هیئت مذاکرهکننده امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند آرامش و پشتیبانی همهجانبه برای تمرکز بر روند رایزنیهاست. حالا در این شرایط چرا باید موضوعاتی مثل انرژی و یک رویداد موسیقی توسط عناصر دولتی تبدیل به دغدغه و مسئله شوند و بعد هم بدون هیچ توضیح اضافهای بگویند توانستیم مشکل را حل کنیم؟ ثمره این رفتار چه چیزی جز ذبح افکار عمومی پیش پای دستاوردسازی دولت است؟
وعده نه؛ فقط با مردم حرف بزنید
دومین مشکل، فقدان گفتوگوی واقعی با افکار عمومی است. حضرتی در سخنانش بر لزوم دیالوگ با مردم و اقناع آنها بر پایه حقیقت تأکید کرد، اما آنقدر که حرف از ناترازیها و کمبودهازده میشود، اذهان مردم درباره راههای پیش رو توجیه نمیشود. تجربه افزایش قیمت بنزین در سال 1398 که به اعتراضات گسترده منجر شد، نشان داد که اصلاحات اقتصادی بدون جلباعتماد عمومی میتواند به بحران اجتماعی بدل شود. بااینحال، دولت کنونی هم در همان مسیری قدم میگذارد که مسئولان آن زمان در پیش گرفتند و شکافهای اجتماعی را تعمیق کردند. مسیری که طراحان آن نیازی نمیدیدند برنامه روشنی برای حمایت از اقشار آسیبپذیر یا بهبود زیرساختها ارائه کنند. حضرتی وعده داده که طرح مدیریت مصرف انرژی «کامل توضیح داده خواهد شد»، اما این وعده زمانی معنا دارد که پیش از اجرا، گفتوگویی شفاف با مردم صورت گیرد، نه پس از مواجهه با مقاومتهای اجتماعی.
مواجههای که صدای نزدیکان دولت را هم درآورد
سومین مشکل، برمیگردد به خام و نپختهبودن سیاستهایی که حتی برخی کارشناسان نزدیک به دولت، این رویکرد را فاجعهبار میدانند. حذف یکباره یارانهها، بدون ایجاد بسترهای لازم مانند بهبود حملونقل عمومی، حمایت از اقشار کمدرآمد یا نوسازی زیرساختهای انرژی، به شوک اقتصادی و اجتماعی منجر شده است.
عدم اقناعسازی در توزیع منابع یارانهای
چهارمین مشکل، عدم شفافیت در توزیع منابع حاصل از حذف یارانههاست. حضرتی به هزینههای بالای واردات بنزین و کالاهای اساسی اشاره کرد، اما دولت تاکنون گزارش روشنی درباره نحوه استفاده از منابع آزادشده ارائه نکرده است. این عدم شفافیت، اعتماد عمومی را تضعیف و شائبههای فساد را تقویت میکند. اگر قرار است مردم در مدیریت مصرف انرژی مشارکت کنند، باید مطمئن شوند که منابع حاصل از اصلاح یارانهها به بهبود زیرساختها، حمایت از اقشار آسیبپذیر یا توسعه خدمات عمومی اختصاص مییابد.
برای عبور از بحران ناترازیهای انرژی دولت باید رویکردی جامع و مبتنی بر اعتمادسازی اتخاذ کند. اصلاحات بهجای شوکدرمانی و حذف یارانهها بدون اقناعسازی قبلی، باید تدریجی و همراه با برنامههای حمایتی باشد. برای مثال، یارانههای نقدی هدفمند، بهبود حملونقل عمومی و سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر میتواند فشارهای اقتصادی را کاهش دهد. همچنین گفتوگوی شفاف با مردم و نخبگان از طریق رسانهها و جلسات عمومی میتواند مقاومتهای اجتماعی را کم کند. اطلاعرسانی دقیق درباره برنامههای دولت و نتایج آنها، نهتنها اعتماد عمومی را تقویت میکند، بلکه مشارکت مردم در مدیریت مصرف را تسهیل میکند. ناترازیهای انرژی چالشی ساختاری است که راهحلهای نمایشی و کوتاهمدت نمیتواند آن را حل کند؛ آنچه نیاز است برنامهریزی دقیق، شفافیت و از همه مهمتر همکاری واقعی با جامعه است.
لزوم عملگرایی در کنار روایتسازی
الیاس حضرتی در سخنان خود بهدرستی به «جنگ روایتها» و اهمیت اقناع افکار عمومی اشاره کرد. او تأکید کرد که سکوت دولت میتواند حقیقت را به تحریف بدل کند و دیالوگ با مردم باید بر پایه صداقت و شفافیت باشد. این سخنان در تئوری قابلتحسیناند، اما در عمل، عملکرد دولت حداقل در همین دو موردی که حضرتی در صحبتهایش به آنها اشاره کرد با موضع اتخاذشده فاصله دارد. ماجرای جشنواره کوچه بوشهر نمونهای از این تناقض است؛ جایی که یک مسئله فرهنگی به نمایشی برای دستاوردسازی تبدیل شد، بدون آنکه شفافیت لازم درباره فرایند حل مسئله ارائه شود. در مقابل، مسائل کلانی مانند ناترازیهای انرژی که نیازمند اصلاحات ساختاری و گفتوگوی مؤثر و شفاف است، با شتابزدگی و عدم جلباعتماد عمومی پیش میرود. حضرتی از روابطعمومی دستگاهها خواست تا با اخلاق و فروتنی، دستاوردها را به مردم ارائه کنند، اما روایتسازی زمانی مؤثر است که با اقدامات ملموس همراه باشد. وقتی مردم با قطعی برق، افزایش هزینهها و حاشیههای فرهنگی مواجهاند، روایتهای خوشبینانه بدون پشتوانه عملی، نهتنها اعتمادساز نیست، بلکه بیاعتمادی را بهحداعلا میرساند.
دستکاری روان مردم خروجی مطلوبی ندارد
مواجهه دولت با مسائل کشور، از جشنواره کوچه بوشهر تا ناترازیهای انرژی، نشاندهنده چالشهایی عمیق در مدیریت بحران و اطلاعرسانی است. این جشنواره، بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی ایران، میتواند با مدیریت صحیح و گفتوگوی فرهنگی، به فرصتی برای نشاط اجتماعی بدل شود. ناترازیهای انرژی نیز، بهعنوان چالشی ساختاری، نیازمند اصلاحات تدریجی، شفافیت و همکاری با مردم است. سخنان الیاس حضرتی درباره لزوم دیالوگ و روایتهای درست، اگرچه در تئوری امیدوارکننده است، اما در عمل با موانعی مانند شتابزدگی، عدم شفافیت و تمرکز بر دستاوردسازی مواجه شده است. برای عبور از این چالشها، دولت باید بهجای نمایشهای مقطعی، به اصلاحات ساختاری و گفتوگوی واقعی با مردم روی آورد. این گفتوگو نباید به وعدههای مبهم محدود شود، بلکه باید با اقدامات ملموس، مانند حمایت از اقشار آسیبپذیر، سرمایهگذاری در زیرساختها و اطلاعرسانی دقیق، همراه باشد. تنها در این صورت میتوان امیدوار بود که مسائل کشور بهجای تبدیلشدن به بحرانهای جدید، به فرصتهایی برای توسعه و پیشرفت بدل شوند و روان مردم برای موضوعات کوچک و بزرگ دستکاری نشود.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1243989/