ایران پرسمان

آخرين مطالب

سرمقاله وطن امروز/ اقتصاد جدا از سیاست؛ نسخه‌ای برای شکست محتوم جهان ما

سرمقاله وطن امروز/ اقتصاد جدا از سیاست؛ نسخه‌ای برای شکست محتوم
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - وطن امروز / «اقتصاد جدا از سیاست؛ نسخه‌ای برای شکست محتوم» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم محمدامین حقگو است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
در روزهای اخیر، مناظره‌ای در «مدرسه آزاد» میان مسعود نیلی و احسان خاندوزی پیرامون اقتصاد ایران در دوران تحریم و مسیر دستیابی به رشد اقتصادی برگزار شد که بازتاب قابل توجهی در محافل دانشگاهی و رسانه‌ای داشت. این مناظره از چند جنبه حائز اهمیت است و می‌تواند منشأ بحث‌های جدی‌تر درباره آینده سیاست‌گذاری اقتصادی در کشور باشد. با این حال، رویکرد و نقطه‌نظرهای مسعود نیلی در این جلسه، بار دیگر بحث‌های همیشگی درباره جایگاه اقتصاد در ساختار کلان سیاست‌گذاری و ارتباط آن با حوزه‌های دیگر را داغ کرد. نوشتار پیش رو، نقدی بر دیدگاه‌های مطرح‌شده از سوی ایشان است که حداقل 3 محور عمده را در بر می‌گیرد. این 3 محور نشان می‌دهد چرا نسخه‌ها و توصیه‌های ایشان، نه‌تنها با واقعیت‌های ایران همخوانی ندارد، بلکه منجر به شکست می‌شود و عدم می‌شود‌ و حتی از منظر فهم تحولات بین‌المللی و چرایی وقوع تحریم‌ها نیز ناکارآمد به نظر می‌رسد.
* محور اول: نگاه تخصص‌زده و جدایی اقتصاد از سیاست، روابط بین‌الملل و قدرت
یکی از مبانی فکری دکتر نیلی این است که اقتصاد را علمی مجزا و منقطع از سیاست، قدرت، جنگ‌های منطقه‌ای، مسائل اجتماعی و تحولات بین‌المللی می‌بیند. از نظر ایشان، اقتصاددان تنها باید درباره متغیرهای اقتصادی اظهار نظر کند و بحث قدرت‌های جهانی، معادلات بین‌الملل، جنگ‌ها و نحوه تعامل کشورها با یکدیگر را به متخصصان آن حوزه واگذار کند. ظاهر این حرف، نوعی ادعای «تقسیم کار تخصصی» است اما در عمل، چنین نگاهی در دنیای واقعی همواره منجر به شکست سیاستی می‌شود. چگونه می‌توان بدون درک ریشه‌های تحریم و چرایی قرار گرفتن ایران در فهرست تحریم‌ها، نسخه‌های اقتصادی کارآمدی برای دوران تحریم ارائه کرد؟ چگونه می‌توان بدون تحلیل رقابت‌های فناورانه و صنعتی آمریکا و چین، یا پیامدهای جنگ روسیه و اوکراین بر نظام تأمین انرژی جهان، راهکاری برای توسعه صنعت و رونق صادرات کشور تدوین کرد؟
در واقع، یکی از دلایل ناکامی ایده‌ها و پیشنهادهای ایشان و همفکران‌شان در سال‌های اخیر این است که نسخه‌های اقتصادی ارائه‌شده،‌ غالباً فارغ از بستر سیاسی و اجتماعی پیچیده کشور و محیط جهانی شکل می‌گیرد. اگر قرار بر اجرای سیاستی مثل افزایش قیمت بنزین باشد، نمی‌توان صرفاً با تکیه بر منطق اقتصادی-حسابداری گفت «قیمت بنزین باید به سطح بین‌المللی نزدیک شود» و از زمینه‌های اجتماعی، روانی و امنیتی جامعه غفلت کرد. نتیجه چنین بی‌توجهی، اتفاقات دردناک آبان 98 بود که تنها به فاجعه و فرسایش اعتماد اجتماعی انجامید. همچنین سیاست آزادسازی نرخ ارز یا اجرای سیاست‌های توصیه‌شده از سوی نهادهای بین‌المللی زمانی موفقیت‌آمیز خواهد بود که در نظر بگیریم ایران کجای معادلات قدرت در منطقه و جهان قرار دارد و چه موانعی پیش روی روابط تجاری و مالی ما با دنیاست.
بازار
بسیاری از کشورهای جهان، بویژه قدرت‌های بزرگ، دقیقاً به دلیل پیوند وثیق اقتصاد و سیاست است که از ابزارهای اقتصادی برای رسیدن به اهداف ژئوپلیتیک و استراتژیک استفاده می‌کنند. جنگ روسیه و اوکراین روی بازارهای انرژی، غلات و نرخ تورم در سراسر دنیا اثر گذاشت، یا رقابت چین و آمریکا جنبه‌های مختلفی از جمله فناوری 5G، تولید تراشه و کنترل زنجیره تأمین را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین نمی‌توان ادعا کرد یک اقتصاددان موفق باید تنها به معادلات ریاضی و مدل‌های کلاسیک توجه کند. به بیان دیگر، بدون شناخت دقیق تحولات سیاسی و بین‌المللی، اقتصاددان ناچار است برای تبیین پدیده‌ها و ارائه راهکار، آنها را ساده‌سازی کند و این ساده‌سازی نهایتاً به شکست منجر می‌شود.
* محور دوم: نگاه غیرواقع‌بینانه نسبت به جامعه و تاریخ ایران
دومین نقد مهم به دیدگاه‌های دکتر نیلی، نداشتن رویکردی واقع‌بینانه نسبت به تاریخ، جامعه و فرهنگ سیاسی ایران است. ایشان اصرار دارد «چرا ایران نتواند کشوری عادی و نرمال مثل مالزی، عربستان یا امارات باشد؟» و برای اصلاح اقتصاد کشور، مرتب مثال‌هایی از مدل‌های توسعه این کشورها ارائه می‌کند. حال آنکه میان هویت تاریخی - فرهنگی ایران و کشورهای یادشده، شکافی ژرف وجود دارد. ایران یک تمدن دیرینه با تجربه‌های بی‌شمار سیاسی، جنگ‌ها، تعاملات مذهبی و گفتمان قدرت است. این هویت، روی سیاست داخلی و روابط بین‌الملل ما اثر عمیق گذاشته است.
نمی‌توان به ایرانی‌ها گفت «اماراتی شوید»، همچنانکه نمی‌توان به آمریکایی‌ها گفت «سنگاپور را الگوی خودتان کنید»، چرا؟ زیرا جامعه آمریکا، به عنوان نمونه، انتخاب ترامپ را شاهد بود که نمودی از نگرانی بخشی از جامعه از اضمحلال جایگاه‌شان در نظام جهانی بود. آمریکایی‌ها بخوبی می‌دانند توسعه، قدرت و بهره‌مندی از منابع انرژی یا بازارهای جهانی، مستلزم دست بالا داشتن در سیاست‌های فناورانه و نظامی است؛ برای همین با دنیا وارد انواع جنگ‌های تجاری شده‌اند اما امارات یا سنگاپور نه جامعه تاریخی بزرگ و متکثر دارند و نه هزینه‌های سنگین برای جایگاه بین‌المللی‌شان متحمل شده‌اند. آنها کشور‌هایی کوچک با جمعیت محدود هستند که بیشتر با تکیه بر سرمایه‌گذاری خارجی و «اجاره‌دادن موقعیت ژئوپلیتیک» توانسته‌اند پیشرفت کنند؛ در حالی‌ که ایران (و بسیاری قدرت‌های میان‌قاره‌ای یا جهانی) مسیر پیشرفت‌شان پیچیده‌تر از صرفاً «عادی‌سازی روابط» یا «پذیرش هنجارهای بین‌المللی غرب» است.
در حقیقت، موقعیت جغرافیایی، تاریخ تمدنی و ساختار درونی جامعه، ملت‌ها را به گونه‌ای متفاوت شکل می‌دهد. چین نمی‌تواند نظام اقتصادی کاملاً آزاد آمریکایی را اجرا کند، چون مقامات چینی همواره دغدغه ثبات نظام سیاسی و انسجام داخلی را دارند؛ از سوی دیگر، آمریکا نمی‌تواند مدل بسته چینی را در پیش بگیرد، چرا که لیبرالیسم اقتصادی و ارزش‌های اجتماعی، بخش جدایی‌ناپذیر فرهنگ سیاسی و سنت تاریخی آمریکایی است. این تفاوت‌ها، ناشی از روندهای تاریخی و پویش‌های واقعی ملت‌هاست، نه صرفاً یک تصمیم یا نسخه اقتصادی. بنابراین توصیه‌ای نظیر اینکه «ما هم مثل دیگران با دنیا عادی باشیم تا تحریم نشویم و شکوفا شویم» اگرچه در کلام جذاب است اما در عمل، نتیجه‌ای جز برخورد با مقاومت‌های داخلی و بین‌المللی ندارد و در بسیاری مواقع صرفاً به رؤیاپردازی ختم می‌شود.
حتی فراتر از این، ایده «جهان نرمال و عادی» که بعضی سیاست‌گذاران و اقتصاددانان از آن سخن می‌گویند، در تضاد با ماهیت پویای روابط قدرت و رقابت در جهان است. مگر نه اینکه نمونه‌های متعددی از جنگ و تحریم طی همین 2 دهه اخیر، قدرت اقتصادی و نظامی را به رخ کشیده؟ مگر ایالات متحده با ایجاد موانع تعرفه‌ای و وضع انواع تحریم‌های یک‌جانبه، نشان نداده جهان نه‌تنها عادی و باثبات نیست، بلکه پر از تنش و رقابت سخت بر سر منابع و فناوری است؟ مرحوم آیت‌الله رفسنجانی زمانی گمان کرد «دوران موشک به پایان رسیده است» و اگر آن سیاست در ایران جدی گرفته می‌شد، امروز ایران در میانه تهدیدهای نظامی و موشکی منطقه‌ای، دست خالی بود. نتیجه آنکه جهان هرگز کاملاً عادی نشده و برای پیشرفت، ناچار از کسب توانمندی دفاعی، فناورانه، صنعتی و دیپلماتیک هستیم.
* محور سوم: اقتصاد چیزی فراتر از توزیع منابع محدود از پیش تعیین‌شده است
پس از پذیرش اهمیت 2 محور پیشین – که اقتصاد نه جدا از سیاست و قدرت است و نه می‌توان از واقعیت‌های تاریخی و جایگاه ژئوپلیتیک کشورها چشم پوشید – محور سوم نقد به دیدگاه‌های مسعود نیلی این است که در دستگاه فکری ایشان، اقتصاد به گونه‌ای ترسیم می‌شود که انگار منابع به صورت ثابت و از پیش تعیین‌شده وجود دارند و فقط باید «توزیع بهینه» انجام داد، در حالی که تجربه قدرت‌های بزرگ و حتی برخی کشورهای نوظهور نشان می‌دهد مرزهای دسترسی به منابع و بازارها نه‌تنها قابل جابه‌جایی است، بلکه اغلب در دل رقابت، پیشرفت فناوری و تحولات امنیتی - نظامی گسترش می‌یابد.
نگاهی به سیاست‌های انرژی آمریکا و روسیه نشان می‌دهد آنها چگونه منابع جدید را کشف می‌کنند، چاه‌های نفت شیل را توسعه می‌دهند، روی گاز مایع سرمایه‌گذاری می‌کنند و عملاً شیوه‌ها و منابع انرژی در بازار جهانی را بازتعریف می‌کنند. این یعنی اقتصاد، پدیده‌ای پویا و تحت تأثیر تسلیحات فناوری و جایگاه ژئوپلیتیک است. اگر کشوری چنین قدرت و ابتکار عملی نداشته باشد، نمی‌تواند انتظار داشته باشد سهم خود را از بازار حفظ کند یا ارتقا بخشد. از این چشم‌انداز، اقتصاد صرفاً علمی درباره «به‌کارگیری منابع کمیاب» نیست، بلکه فرآیندی خلاقی است که ملت‌ها و دولت‌ها با دانش، فناوری، دیپلماسی و حتی قدرت نظامی خود می‌توانند آن را وسعت دهند یا محدود کنند.
به همین دلیل، اگر قرار است از «توسعه اقتصادی» سخن بگوییم، باید توجه داشته باشیم توسعه در دنیای واقعی همواره در دل منازعه، رقابت راهبردی و چه‌بسا برخوردهای امنیتی شکل می‌گیرد. چنین نگاهی، سیاست‌گذار را وامی‌دارد برای تقویت صنعت و نوآوری فناورانه، به فکر بنیان‌های نظامی، علمی و آموزشی کشور نیز باشد و در مسیر تقویت قدرت چانه‌زنی بین‌المللی ایران گام بردارد. بدون چنین زاویه دیدی، صحبت از بهینه‌سازی توزیع منابع یا پیروی از دستورالعمل‌های اقتصاد کلان سازمان‌های بین‌المللی، راه به جایی نخواهد برد.
خلاصه آنکه 3 نقد عمده به رویکرد دکتر نیلی را می‌توان اینگونه جمع‌بندی کرد: نخست، تصور جداانگاری اقتصاد از سیاست و تحولات بین‌المللی که منجر به ساده‌سازی و شکست سیاستی می‌شود، دوم، تلقی غیردقیق از ساختار و بافت تاریخی-فرهنگی ایران که نسخه‌های تقلیدی و بدون توجه به تفاوت‌های بنیادین ملی و منطقه‌ای را در پی دارد و سوم، تعریف محدود از اقتصاد به مثابه توزیع «منابع از پیش‌تعیین‌شده» که پویایی خلق منابع جدید و نقش عنصر رقابت راهبردی را نادیده می‌گیرد.
بنابراین شاید مهم‌ترین پیام مناظره اخیر این باشد که اقتصاد ایران برای عبور از چالش‌های فعلی، نیازمند رویکردی جامع‌تر است. باید اقتصاد را در بستر جامع امنیت ملی، قدرت نظامی، فناوری‌های نوین، دیپلماسی فعال و شناخت دقیق از ماهیت رقابت‌های جهانی فهمید. هر راهکار و سیاستی که این عناصر را نبیند یا دست‌کم بگیرد، لاجرم به همان سرنوشت تلخ سیاست‌های نیمه‌تمام و شکست‌خورده گذشته دچار می‌شود. به بیان دیگر، اگر هدف اصلاح اقتصادی واقعی است، چاره‌ای جز تلفیق رویکردهای علمی اقتصاد با بصیرت سیاسی، درک عمیق از تحولات اجتماعی و مهارت دیپلماتیک نداریم. بنابراین اقتصاددان اگر نخواهد درباره پرسش‌های بنیادین سیاست و قدرت بیندیشد، دست ‌آخر در دنیای ذهنی خود راهکارهایی می‌سازد که در مواجهه با حقایق پیرامونی – از تحریم گرفته تا جنگ‌های منطقه‌ای و بحران انرژی – فرو خواهد ریخت.

لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1240187/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

ادعایی درباره میزان بدهی دولت سابق

پزشکیان حُکم داد

رئیس جمهور به معاون برکنار شده‌اش نامه نوشت

عارف: گزارش‌های دستگاه‌ها باید «دقیق» و «معتبر» باشد

نیکی هیلی: آمریکا برای در اختیار داشتن هیچ سطحی از تولیدات هسته‌ای به ایران اعتماد ندارد

قائم‌پناه: پزشکیان سال 1367 در گزینش رد شد

اینجا بمب‌ها را می‌شناسند...آنجا خودروها را...

آمریکا بیش از همه از این موشک‌ها می‌ترسد

جنگنده اسرائیلی دهکده صهیونیستی را بمباران کرد!

چه کسی لیبی را به حضیض رساند؟

لحظه شکار کردن تک‌تیرانداز اسرائیلی توسط مقاومت در غزه (زیرنویس فارسی)

جنوب تشنه؛ درباره سواحل و جزایری که از توسعه بازمانده‌اند

ترکیه در مسیر استبداد؟

ارزیابی «تحلیلگر اسرائیلی» از شطرنج هسته‌ای آمریکا و ایران

پیش بینی قیمت طلا و سکه 27 فروردین 1404

واریز اعتبار گام سوم از مرحله دوم کالابرگ الکترونیکی دهک‌های چهار تا هفت از فردا

لحظاتی از بارش تگرگ امروز در حرم امام رضا (ع)

سیستم چرخ هواپیمای بوئینگ 737 مکس

طوفان شدید شن در بصره عراق

زلزله 6 ریشتری در کالیفرنیا آمریکا

روش صحیح استفاده از پرچم صهیونیست‌ها

تصاویری از شهر لس‌آنجلس که شاید تا امروز ندیده‌اید!

علم نور است!

کدام افراد مشهور تا کنون با بلواوریجین به فضا رفته‌اند؟

شعرخوانی زیبا از مهران مدیری

عصبانیت نتانیاهو از گزارش منتشر شده در سایت رهبر انقلاب

شبی که گنبد آهنین جاماند

کار ظریف رسما با دولت تمام شد؛ پیام پزشکیان

کاخ سفید: ترامپ خواهان گفت‌وگو با ایران است

برنامه فکری القاعده به روایت مفتی پیشین این گروه

شوک جدید آمریکا به اوکراینی ها!

جنگ تعرفه ها؛ آمریکایی ها به کدام کالاهای چینی وابسته هستند؟

سودان؛ بزرگ‌ترین بحران انسانی جهان

هگست: چین می‌تواند تمام ناوگان هواپیمابر آمریکا را ظرف 20 دقیقه غرق کند

مذاکرات اخیر ایران و آمریکا؛ دیپلماسی با حفظ عزت و منافع ملی

ناگفته‌های مدارس خیرساز

رفع فیلترینگ مشمول مرور زمان نشود

پیام ویدئویی گردان‌های قسام برای خانواده‌های اسیران اسرائیلی (زیرنویس فارسی)

دریافت علی‌الحساب شهریه برای پیش‌ثبت‌نام مدارس طبق تعرفه سال گذشته

«یک تهران» زمین مسکونیِ رها شده

بازار سهام در انتظار تغییر سیاست‌های کلان اقتصادی؛ تحلیلی بر بورس تهران در روزی که گذشت

هشدار جدی به مالکان خانه‌: مستاجر می‌تواند از شما شکایت کند

مهندس اوحدی: خدمت‌رسانی به ایثارگران و خانواده‌های شهدا در دوره جدید پویاتر شده است

خط تولید غیر بهداشتی چوب و قاشق بستنی

کتابخانه‌‌ای با تِم صخره‌ نوردی!

چگونه بینی فوک‌ها از ورود آب به ریه ها جلوگیری می کند؟

سرقت لباس با روشی متفاوت در ترکیه

بازگشت زمستان به بهار ارسباران

شروع بارش برف در هریس استان آذربایجان شرقی

تاکسی رولزرویس در قطر!