ایران پرسمان - تسنیم / شدت حملات هوایی آمریکا به یمن درچهارچوب استراتژی«شوک و هراس» درحال انجام است ولی این استراتژی با توجه به محدودیت های جغرافیایی و اطلاعاتی در یمن با چالش مواجه است.
حملات هوایی آمریکا به یمن شب گذشته نیز ادامه یافت و دراین حملات یک نفر به شهادت رسید و 12 تن نیز زخمی شدند. آمریکا در روزهای اخیر حملات هوایی گسترده ای به یمن ترتیب داده بطوری که این حملات از زمان اشغال عراق تاکنون بی سابقه توصیف می شود.
جنگنده های آمریکایی جمعه شب 77 بار شهر صنعا را بمباران کردند و یک روز قبل از آن نیز 40 بار پایتخت یمن را بمباران کردند. برای بسیاری حملات فرورین امسال یادآور حملات سنگین هوایی آمریکا به بغداد در فروردین 1383 بود.
آمریکا این عملیات هوایی را در چهارچوب استراتژی موسوم به «شوک و هراس»( shock and awe) از 19 مارس در سال 2003 (29 اسفند 1383) انجام داد که آغاز آن، عملیات هوایی گسترده شهر بغداد با عنوان عملیات شوک و هراس بود. این انتخاب اسم برای عملیات مذکور در واقع اشاره مستقیم به استراتژی نظامی آمریکا در مدلی از حملات هوایی بود که در دهه نود میلادی توسط استراتژیست های نظامی این کشور تبیین گردید.

در چهارچوب استراتژی شوک و هراس نیروی هوایی آمریکا با استفاده از مقدار زیاد آتش نظامی به دنبال به دست آوردن سریع کنترل میدان جنگ با هدف دستیابی سریع به یک پیروزی قاطع قبل از اینکه طرف مقابل بتواند به طور مؤثر پاسخ دهد.
نکته کلیدی در این استراتژی جنگی تاثیر روانی آن با هدف تضعیف روحیه رهبری، نیروهای نظامی و جمعیت دشمن است تا منجر به فروپاشی اراده آنها برای مبارزه شود.
همانطور که اشاره شد مهمترین آوردگاه تجربه این استراتژی جنگ عراق در سال 2003 بود و در دوره جدید هم حملات هوایی گسترده رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان در طی نبرد طوفان الاقصی در تابستان 2024 در این چهارچوب قابل ارزیابی است.
با این حال در ارتباط با یمن موضوع با توجه به عرصه نبرد کمی متفاوت است؛ در وهله اول این استراتژی جنگی نیازمند پروازهای متعدد و گسترده است که چنین امری نیازمند استقرار بمب افکن‌های راهبردی در نزدیک هدف است. آمریکا در جنگ عراق و رژیم صهیونیستی در نبرد با حزب الله در این چهارچوب توانستند حملات متعدد هوایی انجام دهند.
اما در ارتباط با یمن با توجه به مخالفت کشورهای متحد آمریکا در منطقه از اقدام علیه انصارالله، این کشور مجبور به استقرار در جزیره دیگو گارسیا و همچنین عملیات از روی ناو شده که این دو اجرای درست استراتژی شوک و هراس را دشوار می نماید.
دومین نکته داشتن بانک اهداف گسترده است که چنین امری مستلزم داشتن اطلاعاتی گسترده از هدف است. این درحالی است که به اذعان مقامات غربی چنین بانک اهدافی در یمن در اختیارشان قرار ندارد و این کشور به دلیل سال ها محاصره عرصه ای برای تردد مستمر جاسوسان و استقرار دستگاه های اطلاعاتی متخاصم نبوده است.
علاوه براین تجربه جنگ طوافن الاقصی برای مقاومت باعث شده که انصارالله طی یکسال گذشته اقدامات ضد اطلاعاتی گسترده ای را به کار گیرد تا مانع از نفوذ دشمن شود. در این چهارچوب براساس گزارش روزنامه شرق الاوسط تمام کادر رهبری انصارالله استفاده از گوشی و دیگر ابزار هوشمند را کنار گذاشته اند.

براساس این گزارش کاغذ و قلم تنها ابزار ارتباط در یمن در سطوح نظامی و امنیتی و حتی سیاسی محسوب می شود تا قابل رهگیری توسط جاسوسان نباشد، تجربه ای که در غزه توسط گردان های عزالدین قسام و شهید یحیی السنوار بکارگرفته شد.
علاوه براین یکی از ابعاد اساسی کارآمدی استراتژی شوک و هراس ایجاد وحشت از این حملات در جمعیت هدف است و این درحالی است که یمنی ها 8 سال توسط سعودی و امارات بمباران شدند. طی این یکسال هم آمریکا حملات مستمری بر این کشور داشته ولی هیچکدام از این حملات منجر به عقب نشینی این ملت از آرمان دفاع از فلسطین نشده است.
از این رو می توان ادعا کرد که استراتژی شوک و هراس در ارتباط با یمن تاکنون موفق نبوده و در آینده نیز در صورت عدم تغییر وضعیت فعلی در میدان(ورود مستقیم کشورهای خلیج فارسی یا آغاز عملیات زمینی گروه های مسلح یمنی) نمی تواند موفق شود.