ممنوعیت علیه خاتمی؛ وفاق در جادهای یکطرفه؟
سیاست روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
وحیده کریمی| دولت پزشکیان با شعار وفاق ملی کار خود را آغاز کرد و تلاش دارد این گفتمان را به عنوان یکی از اولویتهای خود مطرح کند؛ گفتمانی که به دنبال تقویت همبستگی اجتماعی و کاهش تنشها و اختلافهاست. وفاق ملی میتواند به ایجاد آرامش و اعتماد عمومی کمک کند و زمینهساز توسعه و پیشرفت کشور باشد.
در همین راستا، پنجشنبه گذشته همایشی یکروزه در باب تبیین وفاق ملی برگزار شد که حواشی خاص خود را نیز داشت و نقدهایی نیز به گفتمان وفاق در فضای مجازی منتشر شد؛ زیرا تلاقی این همایش با ممنوعیت حضور سیدمحمد خاتمی در مراسم سالگرد مرحوم هاشمیرفسنجانی که حتی خود رئیسجمهور پزشکیان در آن حضور داشت و چهرههایی همچون سیدحسن خمینی، حسن روحانی و علیاکبر ناطقنوری هم در جمع حاضران بودند، منجر به شکلگیری گلایههای متعددی شد. در چنین مجلسی، حضور سیدمحمد خاتمی میتوانست نمادی عملی از تحقق وفاق ملی باشد، اما این فرصت هم سوخت تا نشان دهد هنوز باید با جدیت بیشتری در تبیین مفهوم عملیاتی وفاق تلاش کرد.
بهویژه که پیش از این، با تصاویری که از سفر سیدمحمد خاتمی به یزد در فضای مجازی منتشر شد، گمانهزنیهایی از کاهش محدودیتهای رئیس دولت اصلاحات مطرح شد که امید میداد در کنار وفاق دولت چهاردهم با جریانهای اصولگرایی، شاهد گسترش وفاق باشیم. آنهم در شرایطی که در هفته گذشته سیدمحمد خاتمی در پیامی به کنگره اخیر حزب اتحاد ملت، توصیههایی برای حل مسائل کشور طرح کرده بود که میتوانست نشان از گشایشهایی در فضای سیاسی امروز کشور و نوید شنیدهشدن همه نظرها در مدیریت کشور باشد.
این ممنوعیت درحالی رخ داد که سال گذشته سیدمحمد خاتمی در مراسم سالگرد فوت هاشمیرفسنجانی شرکت کرده و ممانعتی برای حضور در این مراسم نداشت. بنابراین با انتشار خبر ایجاد ممنوعیت برای حضور سیدمحمد خاتمی که توسط فاطمه هاشمی بیان شد، شاهد موجی از واکنشها به تداوم رویکرد سابق بودیم که بخش عمده انتقادها حول ضعفهای گفتمان «وفاق» بود.
مانند کنایهای که صادق زیباکلام به وفاق ملی زد و در حاشیه همایش گفتوگوی ملی درباره وفاق گفت: «وفاق ملی رئیسجمهور مسعود پزشکیان به طور کامل محقق شده است و به عنوان مصادیق آن به دیدار رئیسجمهور با میرحسین موسوی، رفتن بر سر مزار مهسا امینی و دیدار با زندانیان سیاسی اشاره کرد».
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب، نیز با بیانی انتقادآمیز به ماجرای ممانعت از حضور سیدمحمد خاتمی در مراسم افتتاح بیمارستان آیتالله هاشمیرفسنجانی پرداخت. او در این زمینه نوشت: همزمانی ممانعت آقای خاتمی برای شرکت در مراسم مرحوم هاشمیرفسنجانی با همایش وفاق ملی، بهترین دلیل است که حتی در سطح بزرگان کشور وفاق امکانپذیر نیست، وفاق با مردم پیشکش!
انتقادی که حسن روحانی هم چندی پیش به آن اشاره کرده بود و نیز حائز اهمیت بسیار است. او گفت: «هرکس در انتخابات تلاش کرده است، از این جناح یا آن جناح، همه باید به خاطر مشارکت جایزه بگیرند. یک جناح جایزه میگیرد و یک جناح تنبیه میشود. یک جناحی از اول ساختمان دیوارش کوتاه ساخته شده است. نمیدانم چگونه بوده است. اگر یک کسی خیلی هم تأثیرگذار باشد و برای تشویق جامعه تکرار کند که مردم پای صندوق رأی بیایند، نباید تشویق شود. یک عده باید تشویق شوند و یک عده باید تنبیه شوند. خب تنبیه و تشویق برای همین است. باید این مسیر را رها کنیم».
حتی محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور، نیز در همایش «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» تأکید کرده که وفاق به معنای شنیدن صدای مخالفان است و مردم اصل وفاق هستند. ظریف معتقد است وفاق به معنای تقسیم رانت و ایجاد شرکت سهامی نیست، بلکه به معنای پذیرفتن اختلافها و تفاوتها و آمادگی برای شنیدن و کنارگذاشتن پیشفرضهاست. ظریف همچنین به اهمیت گفتوگو و شنیدن نظرات مخالف اشاره کرده و گفته است: نشنیدن مردم یعنی راه غلط را ادامهدادن. او بر این باور است که مشکلات ادراکی، پایه مشکلات ماست و وفاق یعنی تلاش کنیم بفهمیم مشکل چیست و بدون مشارکت مردم نمیتوان توسعه پیدا کرد.
در همین راستا، عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب، معتقد است دولت در ماجرای وفاق ملی بازنده خواهد بود اگر نتواند وفاق را به موازنه قوا متکی کند. بنابراین عبدی تأکید میکند وفاق در سیاست باید براساس موازنه قوا باشد و نه یک امر اخلاقی.
ازاینرو، انتقادها به یکجانبهشدن وفاق مدتهاست مطرح شده و این آخر هفته به اوج خود رسیده است. برخی منتقدان معتقدند با شعار وفاق نمیتوان از مردم انتظار همراهی طولانیمدت داشت. بهویژه مخالفان دولت چهاردهم از جمله جریانهای رادیکال، علیرغم سهمخواهی بسیاری که از دولت داشته و در برخی موارد هم موفق شدهاند، اما به دلایل مختلفی با گفتمان وفاق ملی همراه نشدهاند؛ دلایلی همچون اختلاف ایدئولوژیک. برخی از این جریانها معتقدند گفتمان وفاق ملی با اصول و ارزشهای آنها همخوانی ندارد.
البته رادیکالها نگران تضعیف قدرت خود هستند و برخی از اعضای این جریانها نگراناند که همراهی با گفتمان وفاق ملی ممکن است به تضعیف قدرت و نفوذ آنها در ساختار سیاسی کشور منجر شود. این نگرانیها باعث شد این جریانها از همراهی با گفتمان وفاق ملی خودداری کنند. در این بین، از تضاد منافع هم نباید گذشت؛ زیرا برخی از اعضای جریان رادیکال معتقدند همراهی با گفتمان وفاق ملی ممکن است با منافع آنها تضاد داشته باشد. این مواجهه سیاسی با وفاق، تبیین وفاق ملی را با اماواگرهای زیادی همراه کرده است و به نظر میرسد اگر دولت نتواند چنین گرهی را از گفتمان خود باز کند، نمای وفاق شبیه جاده یکطرفهای میشود که فقط جریانهای رادیکال را دربر گرفته است؛ درصورتیکه این گفتمان باید هرچه زودتر همه طبقات اجتماعی را در بطن خود جای دهد تا توسعه با مسیر هموارتری به کار خود ادامه دهد.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1207557/