روزنامه اصولگرا: موسوی لاری به نیابت از کدام بخش اصلاحات به دولت حمله میکند؟
اقتصاد روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
موسوی لاری بهعنوان یکی از شخصیتهای برجسته جناح اصلاحطلب، همواره از موضعی جناحی به مسائل کشور نگاه کرده است. او در در گفتوگو با "جماران" نیز به وضوح مشخص است که بیشتر نقدهای او به دولت پزشکیان از دیدگاه منافع اصلاحطلبان رادیکال و فشار برای کسب قدرت بیشتر در دولت است. موسوی لاری به جای ارائه نقد دلسوزانه و ملی، تلاش میکند با ساختن اشتباهات برای دولت، فضا را برای اصلاحطلبان رادیکال باز کند. این رویکرد در تضاد با منافع ملی است و بیشتر جنبه رقابت سیاسی دارد. حجتالاسلام سید عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور پیشین دولت اصلاحات در گفتوگویی بار دیگر به نقطهضعفها و چالشهای دولت پزشکیان پرداخته است. لاری در این گفتوگو با اشاره به مفهوم «وفاق ملی» از آن بهعنوان یکی از نقاط ضعف دولت پزشکیان یاد کرد و درعینحال از نحوه انتصابات و سیاستهای کلی دولت انتقاد کرد؛ اما آنچه در تحلیل این اظهارات بیشتر به چشم میآید، رویکردی جناحی او است که بیشتر به رقابتهای سیاسی و سهمخواهی مربوط میشود تا نقدی اصولی و کارشناسانه.
پاشنه آشیل دولت: وفاق ملی یا حسادتهای سیاسی؟
موسوی لاری در بخشی از سخنان خود «وفاق ملی» را بهعنوان پاشنه آشیل دولت پزشکیان معرفی میکند و میگوید که این وفاق بیشتر به ائتلاف و سهمدهی به صاحبان قدرت تبدیل شده است. این ادعا در نگاه نخست شاید قابل تأمل به نظر برسد؛ اما با توجه به عملکرد دولت در این زمینه، به نظر میرسد که انتقاد لاری بیش از آنکه مبنای منطقی داشته باشد، ریشه در رقابتهای سیاسی و جناحی دارد. واقعیت این است که دولت پزشکیان در تلاش است با مدیریت شکافها و ایجاد همبستگی ملی، فضایی آرام و متحد را در کشور ایجاد کند؛ اما از سوی دیگر، برخی جناحهای سیاسی که خود را در این فرآیند به حاشیه رانده شده میبینند، به جای همکاری، سعی در تخریب این روند دارند.
موسوی لاری با اشاره به اینکه «وفاق ملی» نباید به معنی سهمدهی به اقلیت اصولگرا باشد، به نوعی ادعای خود را به این سمت میبرد که دولت در تلاش است از طریق این وفاق به اصولگرایان امتیاز دهد؛ اما این ادعا با واقعیتهای موجود فاصله زیادی دارد. دولت پزشکیان تاکنون گامهایی در جهت کاهش شکافهای اجتماعی و سیاسی برداشته و انتصابات اخیر نیز بیشتر در راستای تقویت همین روند بوده است، نه امتیازدهی به جناحهای خاص.گرچه در این میان اصلاح طلبان سهم فراوانی داشتند و در مناصب مختلف قرار گرفتند.
اقدام دولت در انتخاب استاندار اهل تسنن: حرکت به سوی وحدت ملی
یکی از نمونههای بارز تلاش دولت در راستای کاهش شکافها و ایجاد وفاق ملی، مراسمی است که اخیرا برای انتصاب استاندار جدید اهل تسنن در سیستان و بلوچستان برگزار شد. این مراسم که برای اولینبار بعد از دو سال و نیم با حضور مولوی عبدالحمید برگزار شد، نشاندهنده عزم جدی دولت در ترمیم روابط با اقلیتهای مذهبی و قومی است. دولت با انتخاب دو استاندار اهل تسنن برای کردستان و سیستان و بلوچستان، گامی مهم در جهت کاهش تنشهای قومی و مذهبی برداشت و تلاش کرد تا همبستگی ملی را تقویت کند.
بااینحال، موسوی لاری و دیگر منتقدان دولت، به جای حمایت از این اقدام مثبت، به دنبال تضعیف و تخریب آن هستند. این نوع انتقادات بیشتر از آنکه بر اساس منافع ملی و اصولی باشد، ناشی از رویکرد جناحی و رقابتهای سیاسی است. به نظر میرسد برخی از افراد و جناحهای سیاسی که نتوانستهاند در روند فعلی دولت نقشی برای خود بیابند، به هر شکلی سعی دارند اقدامات دولت را کماهمیت جلوه دهند و دولت را به سهمدهی به گروه های سیاسی متهم کنند.
نقد موسوی لاری: از دغدغههای جناحی تا فشار برای کسب مناصب
در بخش دیگری از گفتوگو، موسوی لاری به انتصاب استانداران و عملکرد دولت در این زمینه اشاره میکند. وی مدعی است که دولت به نیروهای اصیل اصلاحطلب میدان نمیدهد و روند انتصابات بر مبنای سهمدهی به جناحهای مقابل صورت میگیرد. این ادعا نیز به وضوح ریشه در رقابتهای جناحی دارد. این در حالی است که دولت چهاردهم بسیاری از استانداران را مانند وزرا از اصلاح طلبان انتخاب کرده است.
لاری همچنین به انتصاب استاندار کردستان اشاره میکند و با تعجب از کنار گذاشتن یک چهره اصلاحطلب برای این منصب، دولت را به سهمدهی به جناح رقیب متهم میکند. درحالیکه دولت با انتخاب یک استاندار اهل تسنن برای این منطقه، نشان داد که به دنبال رفع تنشها و تقویت همبستگی ملی است، نه پرداختن به سهمدهی سیاسی. لاری به جای حمایت از این اقدام مثبت دولت، همچنان از منظر جناحی به موضوع نگاه میکند و انتصابهای دولت را به شکل سهمدهی به جناحهای رقیب تعبیر میکند. این نوع نگاه، به وضوح نشاندهنده آن است که برخی از نیروهای اصلاحطلب تنها به دنبال کسب مناصب و پستهای سیاسی برای خود هستند و کمتر به مصالح ملی توجه دارند.
وفاق ملی: ضرورت همگرایی در مقابل شکافهای سیاسی
یکی از نکات برجستهای که در انتقادات موسوی لاری مشاهده میشود، نوعی تلاش برای تضعیف مفهوم «وفاق ملی» است. درحالیکه دولت پزشکیان با هدف کاهش شکافهای اجتماعی و سیاسی و ایجاد همبستگی ملی پیش میرود، منتقدانی مانند لاری این تلاشها را بهعنوان نقطه ضعف معرفی میکنند. واقعیت این است که توافق سیاسی یک ضرورت در شرایط کنونی کشور است و هرگونه تخریب این روند، تنها به افزایش تنشها و اختلافات داخلی منجر خواهد شد.
درحالیکه دولت به دنبال تقویت وفاق ملی و همگرایی بین گروههای مختلف است، برخی از جناحها با مطرح کردن انتقاداتی که ریشه در منافع شخصی و جناحی دارند، سعی در تضعیف این روند دارند. موسوی لاری به جای ارائه راهکارهای سازنده برای تقویت وفاق ملی، بیشتر به دنبال تخریب این مفهوم است و از آن بهعنوان پاشنه آشیل دولت یاد میکند. این در حالی است که دولت در راستای همین وفاق ملی، برخی گامها را برداشته و توانسته است شکافهای اجتماعی و سیاسی را تا حدودی کاهش دهد. در این میان اصلاح طلبان هم در بطن انتصاب ها هستند.
غر زدن برای پستهای سیاسی: واقعیت یا توهم؟
یکی از انتقاداتی که موسوی لاری مطرح میکند، عدم استفاده دولت از نیروهای اصلاحطلب در مناصب کلیدی است. وی مدعی است که دولت به نیروهای اصیل اصلاحطلب میدان نمیدهد و به جای آن از نیروهای جناح مقابل استفاده میکند. در واقع، موسوی لاری و دیگر منتقدان دولت، به جای تحلیل منطقی و ارائه راهکارهای سازنده، بیشتر به دنبال کسب مناصب و پستهای سیاسی برای خود هستند. این نوع انتقادات بیشتر به غر زدنهای سیاسی شبیه است تا نقدهای اصولی. دولت پزشکیان تاکنون توانسته است با مدیریت هوشمندانه خود، نیروهای کارآمد را در مناصب کلیدی به کار گیرد و از فشارهای جناحی و سهمخواهیها دوری کند.
تحلیل لحن و ادبیات انتقادات: تند یا سازنده؟
لحن و ادبیات موسوی لاری در این گفتوگو بهویژه در بخشی که به وفاق ملی و سهمدهی به جناح مقابل اشاره میکند، لحنی تند و تخریبی است. این نوع ادبیات به جای ترویج همگرایی، تنشها را تشدید میکند. استفاده از ادبیات تقابلی بیشتر به جای همگرایی، نشانی از رقابتهای جناحی است که لاری در کلام خود دنبال میکند.
تحلیل اثرات انتقادات بر اعتماد عمومی
اظهارات موسوی لاری ممکن است منجر به افزایش بیاعتمادی عمومی نسبت به دولت شود. در شرایطی که دولت سعی در بهبود وضعیت کشور و کاهش تنشها دارد، اینگونه انتقادات تند و جناحی میتواند به افکار عمومی القا کند که دولت ناتوان از مدیریت است. این امر باعث کاهش اعتماد مردم به دولت میشود و فضای سیاسی را ملتهبتر میکند.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1182310/