ایران پرسمان - اطلاعات / ««اضطرارگرائی» و مدیریت سیاسی ترامپ» عنوان یادداشت روز در روزنامه اطلاعات به قلم سید محمدکاظم سجادپور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
مدیریت سیاسی ترامپ در حوزههای داخلی و خارجی، با دیگر رؤسای جمهوری آمریکا متفاوت بوده و تقریباً روزانه، تکانههایی را به سامانههای سیاسی درونی و بیرونی آن کشور وارد کرده است که آخرین آنها، اعلام تعرفههای سنگین بر کالاهای وارداتی به ایالات متحده در 3 آوریل 2025 (14/1/1404) میباشد. آنچه که او «روز آزادی» در تجارت آمریکا نامید، در چند دقیقه اول پس از اعلام تعرفههای جدید، باعث شد که بازارهای سهام در کشورهای عمده صنعتی تا حد چند تریلیون دلار سقوط کنند و تکانه و زلزلهای که در سامانه تجارت جهانی ایجاد شد، بیتردید، کم سابقه است. آنچه که در مدیریت سیاسی ترامپ در پروندههای گوناگون و من جمله اعلام تعرفهها، حائز اهمیت میباشد، استناد او به «شرایط اضطراری» است. این استناد و ارجاع، گسترده و قابل ملاحظه میباشد.
و این به نوبه خود این پرسش را مطرح میسازد که چگونه میتوان پدیده «اضطرارگرائی» در شیوه مدیریت سیاسی ترامپ را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد؟ در پاسخ باید به نمودهای این اضطرارگرائی، ریشههای آن و پیآمدهای نهائی آن بر سپهر سیاسی ایالات متحده پرداخت .اضطرارگرایی، در مفهوم ساده و اولیه خود، بدین معناست که شرایط عادی نیست. وضعیت فوقالعاده و غیرمعمولی است و لذا، قوانین، هنجارها و کنشهای زمان عادی را باید کنار گذاشت و به شیوههای اضطراری روی آورد. شیوههای اضطراری و غیرعادی، ویژگیهای خاص خود را دارند که یکی از آنها، ایجاد حس و حالت امنیتی و اعلام در خطر قرار گرفتن امنیت ملی است. این به معنای استفاده از اختیارات ویژه قانونی و کنار گذاشتن رویههای عادی قانونگذاری در اتکا به پارلمان و جایگزین کردن دستورات و بخشنامههای قوه مجریه بهجای مصوبات مجلس قانونگذاری است.
دونالد ترامپ، تقریباً در همه عرصههای داخلی و خارجی، به نوعی به شرایط ویژه برای صدور دستورات اجرایی خود استناد کرده است. یکی از مهمترین اقدامات مدیریتی ترامپ، در مدت کوتاه زمامداری در دور دوم، بازگرداندن مهاجرین غیرقانونی است که بعضاً تخمین زده میشود تابحال صد هزار نفر از آنها بازگشت داده شدهاند. آنچه جالب است استناد دولت ترامپ به قانون موسوم به «بیگانگان دشمن» مصوبه 1798 در کنگره آمریکاست که به ریاست جمهور اختیارات ویژهای در برخورد با مهاجران را میدهد. دولت ترامپ با استناد به این قانون، تعدادی از مهاجران غیرقانونی اهل ونزوئلا را از آمریکا اخراج و به اردوگاههای مختلف اسکان مهاجرین غیرقانونی در برخی از کشورهای آمریکای لاتین گسیل داشت. بهانه دولت ترامپ این بود که این افراد عضو گروههای جنایتکارند و خالکوبی بدن را دلیل بر عضویت آنها در آن گروهها معرفی کرد اما یک قاضی فدرال، استناد به قانون بیگانگان دشمن 1798 را نادرست و دستور به متوقف کردن روند عودت داد. ماورای مباحثات و مجادلات حقوقی، آنچه حائز اهمیت میباشد، این حس اضطرار و شرایط فوقالعاده است.
نمود دیگر، همین اعلام تعرفههای تجاری بر کالاهای تجاری چند ده کشور در واردات به ایالات متحده است. دولت ترامپ به قانون «قدرت اضطراری آمریکا و بینالمللی» مصوب 1977 کنگره آمریکا استناد کرده است. این قانون بر مورد تهدید قرارگرفتن امنیت ملی آمریکا تاکید دارد. جالب آنکه نیویورک تایمز 4 آوریل (15/1/1404)، در گزارشی تحقیقاتی روشن میکند که بهیچرو، امنیت ملی آمریکا، در حوزه تجاری، مورد تهدید قرار نگرفته و استناد دولت ترامپ را مورد چالش جدی قرار میدهد.در خصوص ریشههای استناد به شرایط اضطراری توسط دولت ترامپ بحثهای فراوانی وجود دارد، ولی بیتردید باید در پی دلائل ترکیبی و آلیاژی بود. در چنین چشماندازی، حداقل سهدسته دلیل، قابل شناساییاند. دسته اول، شرایط بینالمللی آمریکاست. آمریکا چندین دهه است که با بحران و چالش حفظ جایگاه هژمونیک خود روبروست و عدم تطابق بین واقعیت قدرت آمریکا و انتظارات آن کشور پدیدهای جدی است. دسته دوم، دلائل داخلی است. در آمریکای دو قطبی شده اینکه میلیاردها، مانند ترامپ و ماسک، بتوانند، بر ثروت خود بیافزایند، باید حس غیرعادی بودن را اشاعه دهند تا در پرتو آن دستور کار عمدتاً اقتصادی خود را دنبال کنند اما آنچه پیش از همه جالب است، دسته سوم داخلی میباشد که عمدتا به شخص ترامپ برمیگردد و آن تمایل و برنامهریزی او برای به قدرت رسیدن برای دور سوم است.
بازار
![]()
بر اساس اصلاحیههای قانون اساسی آمریکا، یک نفر نمیتواند، بیش از دو بار، به مقام ریاستجمهوری در این کشور برسد. فقط در شرایط اضطراری است که چنین امکانی، وجود دارد. روزولت، بخاطر شرایط اضطراری جنگ جهانی دوم، توانست سه دور ریاستجمهوری را به عهده بگیرد. جالب آنکه ترامپ، تمایل خود را برای دور سوم ریاست جمهوری اعلام کرده است. تحقق چنین تمایلی مستلزم ایجاد شرایط پیوسته اضطراری به صورتهای مختلف و تفسیر قوانین و آئیننامهها است. پیآمدهای شیوه تمرکز بر اضطرار در مدیریت سیاسی ایالات متحده در پروندههای داخلی و خارجی متعدد اما متنوع در عین حال، غیرقابل اندازهگیری دقیق است. اما آنچه روشن است این است که هر کنش سیاسی، در هر سطحی، واکنش خاص خود را به دنبال دارد و واکنشها، بعضاً غیرقابل پیشبینی و کنترل میباشند. نقداً، استناد به شرایط اضطراری، باعث شده که دوگانه قوه مجریه و «دادگاهها»، مسیر برخی از تصمیمات دولت ترامپ را دگرگون سازند. در کمتر برههای، این تعداد، تصمیمهای قضات فدرال و همچنین تشکیل پروندههای قضائی توسط ذینفعهای مختلف علیه دولت سابقه داشته است. در سطح خارجی هم، واکنشها به همه تصمیمهای اضطرارمحور دولت ترامپ، آنقدر جدی و گسترده است که میتوان گفت روابط بینالمللی جدیدی در حال شکلگیری است.هر چه هست، توجه به اضطرارگرائی دولت ترامپ، پدیدهای درخور توجه و تعمق بود و این اضطرارگرائی، پدیده بحرانزایی را به همراه داشته که چند لایه و چند سطحی و شایسته دقت تحلیلی و عملی است .
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/1237683/سرمقاله-اطلاعات--«اضطرارگرائی»-و-مدیریت-سیاسی-ترامپ