ایران پرسمان
روزنامه خراسان نوشت: دو روی سکه مذاکره با ترامپ
شنبه 25 اسفند 1403 - 13:09:41
ایران پرسمان - خراسان / چرا نامه ترامپ دام جنگ است؟ استراتژی ایران در مقابل این دام چیست؟ ایران اگر مذاکره نکند پس برای اقتصاد چه می‌کند؟
اگر کسی بخواهد با سکه آقای ترامپ برای کشور تصمیم بگیرد، خوب است براساس داده‌های آشکار پاسخ مثبت به مذاکره را برای خود شبیه‌سازی کند.

ایران پرسمان

1. فکت‌شیت: ترامپ در حالی یک نامه برای مذاکره فرستاده است که قبل از آن سندی در سایت کاخ سفید رسما تحت عنوان فکت‌شیت «رئیس جمهور دونالد جی‌ترامپ فشار حداکثری را بر ایران بازمی‌گرداند» منتشر کرده است. از مواردی که فکت‌شیت اعلام می‌کند این است که ایران باید از سلاح‌های متعارف خود محروم شود، رابطه ایران با متحدین منطقه‌ای خود قطع شود و سوم این که وزارت خزانه‌داری فشار حداکثری علیه ایران را اعمال کند.

ایران پرسمان

2. سر اختاپوس: در کنار این فکت‌شیت نتانیاهو و رژیم بارها اعلام کرده‌اند که باید برای حل مسائل منطقه‌ای‎شان سراختاپوس یا سر محور مقاومت را بزنند.
 حالا آن‌ها احساس می‌کنند در غیاب سید حسن، سنوار و محمد ضیف و ماجرای سوریه جولانی این فرصت را پیدا کرده‌اند که از دل خطر و بحران طوفان‌الاقصی که «بازدارندگی» آن‌ها را به خطر انداخته است؛ با حمله به ایران خود را بازیابی کنند و بر انتقادهای درون اسرائیل فائق آیند. جدیدا نتانیاهو بعد از دریافت 1800 بمب 2000 پوندی از آمریکا در ملاقات با وزیر خارجه ترامپ گفته بود که ما خواهیم توانست کار ایران را به پایان برسانیم.
بازار


با توجه به این شرایط، اگر ایران مذاکره را بپذیرد وارد یک دوراهی می‌شود. اگر شروط فکت‌شیت را بپذیرد وارد پروسه خلع‌سلاح می‌شود. اگر نپذیرد تجربه نشان داده که فشار‌ رسانه‌ای و فضاسازی بین‌المللی آغاز می‌شود. این که «ما خواستیم و نشد»، این که «ایران مذاکرات را به بن‌بست کشاند» و... که به دلیل دست برترشان در رسانه موجب غلبه آن‌ها بر افکار عمومی می‌شود. این غلبه بر افکار عمومی هر اقدام نظامی علیه ایران را توجیه می‌کند. ایرانی که در فضای رسانه‌ای و دستکاری شده در افکار عمومی «مذاکرات را به بن‌بست کشانده است.»
 تجربه تاریخی نه چندان دور نشان می‌دهد الگوی اولی می‌شود عاقبت #اوکراین و #لیبی که با پذیرش خلع سلاح خود مقدمات جنگ علیه خودشان را انجام دادند و کشورشان را وارد جنگ کردند.
سرنوشت دومی هم می‌شود جنگ عراق در سال 2003م که به دروغ اعلام کردند که عراق به تعهدات خود عمل نکرده و سلاح‌های کشتار جمعی را پنهان کرده است و در نهایت آمریکا حتی بدون تصویب قطعنامه‌ای جدید از سوی شورای امنیت سازمان ملل، در مارس 2003م به عراق حمله کرد.
در واقع نامه ترامپ دام جنگ است. به همین تجربه روی دیگر این سکه ترامپی، جنگ است و نه اجتناب از جنگ.
اما استراتژی ایران در مقابل این دام چیست؟
ایران به تجربه به این باور رسیده است که با این ترامپ باید «راهبرد نه جنگ نه مذاکره» را دنبال کرد. این همان ایرانی است که از مذاکره هیچ وقت ابایی نداشته است و حتی این اواخر با دولت بایدن مذاکرات غیرمستقیم عمان را در همین سال 1403ش دنبال می‌کرده است.
اما برای ترکیب ترامپ-نتانیاهو راهبرد دیگری لازم است:
تجربه پیشین: ایران تجربه فشار حداکثری ترامپ را یک بار از سر گذرانده است. ترامپ بعد از پوستری شبیه‌سازی شده از گیم‌آوترونز که از خودش منتشر کرد، به صورت کلی چند کار برای به صفر رساندن فروش نفت انجام داد.
 ابتدا نفتکش ایران را در تنگه جبل‌الطارق دزدیده و توقیف شد. دوم عربستان به جبران کاهش صادرات نفت ایران در بازار انرژی، آرامکو را مسئول جبران کاهش کرد. سوم از منشأ نامعلومی نفتکش‌های ایران مورد حملات نظامی قرار گرفت تا حلقه محاصره نفتی ایران تنگ بشود. ایران آن زمان در پاسخ به این اتفاقات، کشتی‌ انگلیسی را توقیف کرد و تا کشتی ایران از جبل‌الطارق خارج نشد؛ کشتی‌ آن‌ها را رها نکرد. در جنگ نفتکش‌ها وقتی منشأ حملات شناسایی شد در اقدام متقابل 12 کشتی اسرائیلی روی آب زیر آتش قرار گرفتند تا این که اسرائیل اعلام کرد دیگر در جنگ نفتکش‌ها مشارکت نمی‌کند و در نهایت آرامکو به تیر‌های غیب یمنی و رزمندگان مقاومت به آتش کشیده شد تا این که فرصت فروش نفت به ایران برگشت. هرچند در سال‌های آخر منتهی به 1400ش التفات دولت وقت به این فرصت زیاد نبود اما در دولت بعد فروش نفت و درآمدش حتی از توقع بودجه 1402 هم گذشت. حالا امروز طراحان فشار حداکثری دیگر در شرایط پیشین نیستند، بازیگران فشار حداکثری در موقعیت پیشین نیستند و ایران هم با تجربه در این مواجهه قرار دارد.

 اقدامات عملیاتی: ایران به دنبال این است تا نظام محاسباتی اسرائیل و آمریکا را واقع‌گرا کند. صحبت‌های رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان مبنی بر این که محور مقاومت متکی به افراد نیست و مقاومت بعد از شهادت سید حسن و سنوار اقدامات بزرگی انجام داد، یادآوری این موضوع است. دوم این که ایران تلاش می‌کند تا معادلات منطقه را به خود وابسته کند. مثلا این که به کشورهای عربی یادآوری کند هر نقطه مهاجم به ایران، خاک دشمن شناسایی می‌شود و آن‌ها هم آسیب جنگ را خواهند دید یا این که اگر امنیت انرژی ایران به خطر بیفتد امنیت انرژی کل منطقه به خطر می‌افتد. 
خلاصه اگر آتشی بلند شود، گریبان همه منطقه و ذی‎نفعان آن را خواهد گرفت و این یعنی درگیر شدن منافع چین، عربستان، قطر، امارات و کل بازار انرژی در این ماجرا. سوم این که محور مقاومت به عنوان یک بازیگر فعال در حال اقدام، بعد از آتش‌بس لبنان و فلسطین در حال انجام دادن اقدامات جدید است تا موازنه قدرت را تثبیت کند. اقدامات مجدد یمنی‌ها در بستن تنگه باب‌المندب، فعال‌شدن سوریه غربی و... مواردی است که انسان در رسانه به عنوان خبر مشاهده می‌کند که این اخبار، چند برابرش در لایه‌های سری و امنیتی بین دو جبهه در حال رد و بدل است. این گونه است که راهبرد نه‌جنگ-نه مذاکره به دنبال تامین منافع ملی است.
 ایران اگر مذاکره نکند پس برای اقتصاد چه می‌کند؟
ایران صحنه را این گونه می‌بیند. اقتصاد ایران از دو جهت دچار اشکال شده است. جهت بیرونی آن نظام تحریمی و تهدید خارجی است. حالا با گرفتار شدن اسرائیل در میانه طوفان‌الاقصی و شکست طرح‌هایی مثل کریدور ای‌مک که قرار بود مسیرهای ترانزیتی بین‌المللی را در منطقه، تحت نفوذ اسرائیل در بیاورد موجب تضعیف قدرت مانور اسرائیل در منطقه شد. بحران‌های داخلی‌ اسرائیل، رکود پیش روی آمریکا و اختلافات داخلی‌ درون آن نتایج جدیدی را در حال رقم زدن است. از جمله این نتایج، ضعیف شدن اراده عوامل فشار تحریمی مثل برخی همسایگان عربی است. آن‌ها که روزگاری خود جزئی از بازوهای فشار تحریمی بودند، امروز فقدانشان موجب ضعیف‌تر شدن اراده فشار حداکثری فکت‌شیت ترامپ است. به یاد بیاورید که در اوج اغتشاشات 1401ش در حالی که آمریکا و اسرائیل در حال تلاش برای اجماع‌سازی بین‌المللی علیه ایران بودند ناگهان با وساطت چین، عربستان سعودی با ایران وارد گفت‎وگوهای تفاهم شد و سپس از درون آن گفت‎وگوها روابط دیپلماتیک این دو کشور از سر گرفته شد.
اما در داخل سه راهبرد از سوی رهبر انقلاب در حال پیگیری است. اول فعال‌سازی بخش خصوصی و دانش بنیان و دوم کنار زدن بوروکراسی دست‌وپاگیر دولتی و چابک‌سازی آن. این مهم را می‌توان در بیانات علنی ایشان و دیدارها و بازدیدهای نمایشگاهی ایشان با این گروه‌ها به وضوح یافت. در واقع رهبری از جنبه داخلی به مولدسازی و فعال‌سازی تولید متمرکز هستند و در خارج بر تضعیف نظام تحریمی. 
این قانون الهی است که دشمنان حق فَسَینْفِقُونَها ثُمَّ تَکونُ عَلَیهِمْ حَسْرَهً ثُمَّ یغْلَبُونَ از مال خود برای ضربه به اهل حق خرج می‌کنند اما جز ضرر چیزی عایدشان نمی‌شود و سرنوشت اقدامشان شکست است.

ایران پرسمان



http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/1230997/روزنامه-خراسان-نوشت--دو-روی-سکه-مذاکره-با-ترامپ
بستن   چاپ