ایران پرسمان - آخرین خبر / این ضربالمثل در مورد افرادی به کار میرود که قدر هر چیزی را که دارند ندانسته، و هنگامی که مو ان را از دست بدهند و یا در خطر از دست دادنش قرار بگیرند، آنگاه متوجه ارزش آن دارایی میشوند. حال این دارایی ثروت باشد یا دوستان و نزدیکان ارزشمند و یا سلامتی و آرامش و ......تفاوتی نمیکند و نیز فرقی ندارد که مقدار آن چه میزان باشد.
ریشه ضربالمثل در این حکایت "سعدی" میباشد:
پادشاهی با غلامی عجمی در کشتی نشست و غلام، دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده. گریه و زاری درنهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندان که ملاطفت کردند آرام نمیگرفت و عیش ملک از او منغص بود. چاره ندانستند. حکیمی در آن کشتی بود، ملک را گفت: اگر فرمان دهی من او را به طریقی خامُش گردانم. گفت: غایت لطف و کرم باشد.
بفرمود تا غلام به دریا انداختند. باری چند غوطه خورد، مویش گرفتند و پیش کشتی آوردند. به دو دست در سکان کشتی آویخت. چون بر آمد به گوشهای بنشست و قرار یافت. ملک را عجب آمد. پرسید: در این چه حکمت بود؟ گفت: از اول محنت غرقه شدن نچشیده بود و قدر سلامت کشتی نمیدانست. همچنین: "قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید".
ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید
معشوق من است آن که به نزدیک تو زشت است
حوران بهشتی را، دوزخ بود اعراف
از دوزخیان پُرس که اعراف بهشت است
فرق است میان آن که یارش در بر
تا آن که دو چشم انتظارش بر در
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/1209999/ضرب-المثل--قدر-عافیت-کسی-داند-که-به-مصیبتی-گرفتار-آید