ایران پرسمان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
داوود حشمتی| اگر در دولت روحانی نگاه جریان پاجوش به این بود که روحانی از طریق اقدام بالادستی برکنار شود تا آنها بتوانند به قدرت بازگردند، در دوره پزشکیان دو نقطه امید برای بازگشت به قدرت برای آنها وجود دارد. نقطه اول و قویتر از همه استیضاح در مجلس است. چشمانداز امید دوم آنها، «استعفای» خود پزشکیان است. از همین رو پروژه تلاش برای به «استعفا کشاندن» مسعود پزشکیان را آغاز کردهاند. پروژهای که برای آنها هزینهای در بر ندارد، اما اگر به مقصود میرسید، بازگشت آنها را به قدرت فراهم میکرد.
این پروژه اما نوزادی بود که زودتر از موعد متولد شد و در همان هنگام تولد از دنیا رفت. از همین رو بهسرعت پروژه توجیهی از سوی بخش دیگری از این جریان کلید خورد تا عنوان کنند این ما نیستیم که به دنبال استعفای رئیسجمهور هستیم، بلکه «بدخواهان برای «فرار از پاسخگویی، قطبیسازی جامعه و امتیازگیری» بحث استعفا و کنارهگیری رئیسجمهور را مطرح میکنند». اما واقعیت این است که پروژه آنها به چند دلیل نتوانست با موفقیت به پایان برسد. در اینجا توضیح میدهیم چرا این پروژه نارس متولد شد؟ چرا تیم قالیباف تلاش زیادی برای افشای این پروژه داشت؟ نقطه بعدی امید این جریان چیست؟ دلیل ما برای مرگ زودهنگام این پروژه چه واقعیتهایی است؟ و در نهایت اینکه شکست پروژه را چگونه توجیه کردند؟ در این میان نکتهای مهم وجود دارد که نباید از نظر دور داشت؛ نکتهای که خلاصه آن این است: حتی مخبر هم از آنها فاصله گرفت و در نقطه مقابل ایستاد.
تولد نوزاد زودرس
پروژه با تولید محتوای مجازی و توسط اکانتهای خاصی استارت خورد. این پروژه خصوصا ماهیتش را از ایکس (توییتر سابق) به سمت فضای اینستاگرام برد و در آنجا با تودههای مردم ارتباط برقرار کرد. تا حد زیادی هم توانست این باورپذیری را ایجاد کند که استعفای پزشکیان در حال نهاییشدن و تحقق است. بر اساس این پروژه، قرار بود جلیلی بهعنوان ناجی وضع موجود، در جایگاه ریاستجمهوری قرار بگیرد و مشکلات را حل کند. خبرهای غیررسمی اما فوری، در ایتا اینگونه آغاز شد: «غیررسمی: مسعود پزشکیان، میخواهد از سمت ریاستجمهوری استعفا دهد».
اکانتهایی نزدیک به یک مؤسسه که اسناد مالی تراکنش صدمیلیاردی آنها در سال گذشته افشا شده بود نیز وارد این پروژه شدند و نوشتند: «عدهای اعتراض میکنند که این قطعیها به خاطر دولت قبل است و به خاطر بیعرضگی دولت پزشکیان نیست. خب باشد. پس اگر نمیتوانید، با یک استعفا دل یک ملت را شاد کنید». جریان برانداز و منافقین هم بهسرعت با این پروژه همراه شدند. بهطور کاملا اتفاقی، یکی از کاربران پربازدید در فضای اینستاگرام به طنز و شوخی اعلام کرد: «زن پزشکیان اومده تو خوابم گفته به پزشکیان بگو استعفا بده». جریان آلبانینشین هم که بیثباتسازی کشور از گذشته در دستور کار آنها قرار داشت، وارد پروژه شدند. اما این تقویتهای بیرونی باعث شد پروژه به جای اینکه آرامآرام راه خود را در فضای سیاست و رسانه پی گرفته و به بلوغ برسد، ناگهان شکوفا شده و به نقطه نهایی جوش برسد.
تقابل دوباره پاجوشها و چنارها
اما اجرای این پروژه، بار دیگر شکاف مهمی را در درون جریان اصولگرایی فعال کرد. شکافی که ما آن را شکاف میان پاجوشها و چنارهای سیاست اصولگرایی میشناسیم. این دو گروه در جریان انتخابات اخیر مجلس، در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند. حدادعادل و قالیباف خود را چنارهای سیاست میدانستند که کسانی همچون رسایی و لیستهای نزدیک به دولت قبل، مانند «پاجوش» در کنار آنها روییدهاند. در وقایع اخیر، جریان قالیباف قبل از اینکه حتی دولت و حامیان آن وارد پاسخگویی و حمایت شوند، خط این جریان را افشا کردند. آنها البته از گذشته هم یک پروژه دیگر این گروه را افشا کرده بودند که طی آن قرار بود «پزشکیان برف زمستان امسال را در پایتخت نبیند». سؤال مهم این است که چرا چنارها و تیم قالیباف با این پروژه پاجوشها همراهی نکردند؟
واضح است که تیم پاجوشها از سقوط دولت و بیثباتی کشور سود میبرد؛ اما تیم قالیباف و برخی دیگر از جریانهای سیاسی که چنارهای سیاست اصولگرایی نام دارند، از این وضعیت هیچ سودی نخواهند برد. بنابراین برخلاف دوران روحانی که تلاش میکردند به هر نحو ممکن بعد از روی کار آمدن ترامپ او را حذف کنند، امروز حذف پزشکیان را مطلوب نمیدانند و این تحلیل بهدرستی در میان آنها وجود دارد و تاکنون به آن پایبند بودهاند. در نتیجه، پروژه پاجوشها با افشاگری بخش رسانهای منتسب به چنارها در ایکس و حمایت حامیان رئیسجمهور در فضای مجازی افشا شد و حمایت مهم دیگری را رقم زد. در این پروژه، پاجوشهای مجلس، حامیان جلیلی در انتخابات و اعضای ستاد جلیلی که از دولت رئیسی آمده بودند، بی اثر نبودند؛ اما محمد مخبر بهعنوان معاون اول دولت رئیسی، فاصلهگذاری مهمی با آنها انجام داد. او با بیان اینکه «تضعیف دولت و رئیسجمهوری نهتنها به نفع کشور نیست، بلکه دقیقا خواست دشمنان انقلاب اسلامی است»، گفت: «همه به دشمنان نشان دهیم خوابهای آشفته آنان در شرایط حساس کنونی تعبیر نخواهد شد». مخبر با این موضعگیری، عامدانه با تیم آنها فاصلهگذاری کرد. به عبارت روشنتر، میتوان گفت وضعیت افرادی که این پروژه را کلید زدند، آنقدر وخیم بود که از سوی آنها احساس خطر میشد و کسی مثل مخبر هم سعی کرد صف خودش را از آنها جدا کند.
درک درست از شرایط پیش رو
دلیل اینکه این مجموعه چنین ارزیابی و تحلیلی دارند، این است که بهدرستی میدانند با ورود ترامپ به کاخ سفید، کشور با چه مشکلاتی روبهرو خواهد شد. این مشکلات بیش از آنکه گریبان دولت پزشکیان را بگیرد، کل حاکمیت را با چالش روبهرو خواهد کرد. به عبارت سادهتر، پزشکیان میتواند با یک نامه خداحافظی کند و از قدرت کنار برود، اما مشکلات برای آنها که قبل از پزشکیان هم در قدرت بودند و بعد از او هم خواهند ماند، همچنان پابرجا باقی میماند. بنابراین آنها امروز با عقلانیت تلاش میکنند در سمت پاجوشها نایستند. از سوی دیگر، به نظر میرسد هشدارهایی که اخیرا نسبت به چرخش قالیباف به سمت پاجوشها داده شده بود نیز در این مسیر بیتأثیر نبود (پیشتر «شرق» در گزارشی با عنوان «کمک کنید قالیباف برگردد»، در شماره روز 26 آذر 1403 به این موضوع پرداخت بود). آنها حالا متوجه شدهاند با چه وضعیت خطیری روبهرو هستیم.
بااینحال، فاز بعدی این پروژه، این خواهد بود که شرایط را به سمت استیضاح رئیسجمهور و برکناری و طرح عدم کفایت او در مجلس پیش ببرند. این از همان روز اول رأیآوردن مسعود پزشکیان برای تیم پاجوشها یک نقطه امید بود. آنها فکر میکردند با در اختیار داشتن مجلس، میتوانند دست به استیضاح و برکناری او بزنند. اما واقعیت این است که تا وقتی مطمئن نشوند توان این را دارند که رأی کامل از مجلس برای عدم کفایت رئیسجمهور دریافت کنند، وارد چنین بازیای نخواهند شد. اگر تا امروز اقدام به این کار نکردهاند، دقیقا به همین دلیل است. طبیعتا آنها میدانند مجموعهای که قالیباف آنها را در مجلس اداره میکند، گوش به فرمان پاجوشها نیستند. قالیباف هم بهتر از همه ما میداند که حتی در صورت حذف پزشکیان، پاجوشها به او اجازه رسیدن به قدرت را نمیدهند. بنابراین مطلوب او هم وجود دولتی مثل پزشکیان در شرایط حاضر است.
دوربرگردان پاجوشها
در نهایت جریان پاجوشها و حامیان جلیلی و دولت قبل شکست زودهنگام این پروژه را اعلام کردند. در حالی که یک روز قبل رجانیوز مرتب از استعفای دوم و سوم در دولت خبر میداد، ناگهان با افشاگریهای صورتگرفته درباره این پروژه، یکی از نزدیکترین افراد به حلقه اصلی تیم رئیسی در توییتی عملیاتی چرخش کرد و و به کسانی که احساس میشود به آنها نزدیک هستند، هشدار داد: «بگذارید دولت کارش را بکند و در پازل «بیثباتی سیاسی» که دشمن برای کشور ترسیم کرده است، ایفای نقش نکنید». تلاش آنها این بود که شکست پروژه را با توجیه جدید جبران کنند. اما طبیعتا آنها که این وضعیت را از ابتدا رصد کرده و دنبال میکردند، میدانند که این جریان از سر ناچاری چنین موضعی گرفت.