ایران پرسمان - هم میهن / «تحلیلگران آفتابپرست» عنوان یادداشت روز در روزنامه هم میهن است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
وضعیت پیشآمده در سوریه طرفداران وضع موجود را بهکلی مغشوش کرده و چندان توجهی به آنچه در گذشته بوده و یا در پیش است، ندارند. یک روزنامه منسوب به برداران نظامی در واکنش به وقایع سوریه نوشته است که: «اصلاحطلبان میخواهند با بزرگنمایی اخبار سوریه، زمینه مذاکره ایران با غرب را فراهم کنند. بیش از 50درصد اخبار سوریه به صورت پیوست رسانهای و بر بستر عملیات روانی مهندسیشده منتشر میگردد.»
واقعیت این است که ما اندازه نگرفتهایم که بیش از 50درصد اخبار سوریه یا کمتر از 50درصد آن در بستر عملیات روانی منتشر میشوند؛ ولی همیشه این فرض را پذیرفتهایم که رسانههای جهانی هم مثل رسانههای رسمی ایران سیاست روایتمحوری را در پیش دارند.
هرچند رسانههای اصلی آنان خیلی زیرکانه و رقیقتر از رسانههای رسمی خودمان، دارای چنین رویکردی هستند. بنابراین، نیازی به این تذکر نیست. رسانههایی هم که اصولاً با حقیقت بیگانه باشند و روایت را اصل بدانند، نمیتوانند به این نوع خبررسانیها معترض شوند. ولی نکتهای که نباید فراموش کرد، وجود رگههایی پررنگ از حقیقت در مجموعهای از رسانههای گوناگون است و اگر خود را به رسانه حکومتی رسمی محدود نکنیم، میتوان حقیقت را تا حدود زیادی بهدست آورد.
از رسانهای باید پرهیز کرد که همزمان با سقوط اسد بزرگترین کارشناس آن معتقد است که بعید است دمشق و اسد سقوط کند و تاکید میکند که بعید است. حالا با وجود چنین رسانهای رسمی که در چند دقیقه تغییر فرمان میدهد و «تروریستها» را به «معارضان مشروع» ارتقای مقام میدهد، چگونه میتوان به رسانههای دیگر معترض بود؟
واقعیت این است که در حال حاضر نه اصلاحطلبان و نه هیچ گروه دیگری نمیتوانند شما را مجبور به کاری کنند. باید خودتان از این پیلههای تنیده دور خود بیرون آیید. سخت است؛ ولی شدنی است.
اگر فقط به سرنوشت مردم و فرزندان خود و انقلاب و اسلام و پیش از همه به ایران، اندکی حساسیت داشتید؛ بهجای پرداختن به اصلاحطلبان قدری به این کارنامه سراسر شکست نگاهی میکردید. بلکه تلنگری به وجدانتان میخورد و دستور ایست میدادید. حتی اگر میخواهید ادامه دهید هم قدری تأمل و صبر کنید.
انسان این گونه به مال خود آتش نمیزند که برخی به زندگی دیگران میزنند. کافی است نگاهی به این تحلیلگران خودتان بیاندازید تا ببینید چگونه در کوتاهترین زمان ممکن مثل آفتابپرست تغییر رنگ میدهند.
نگاهی به تندروهای کنونی بیاندازید. اغلب از جریان اصولگرا آمدهاند؛ چون زمین آنجا مستعد کاشتن بذرهای تلونمزاج است. این را از ما داشته باشید که همینها زودتر از منتقدان مشفق و خیرخواه شما بر سرتان آوار خواهند شد.
این جریان بهجای آنکه از این شکستهای گوناگون درس بگیرد، دست پیش گرفته که از پس نیفتد. غافل از اینکه این کار نوعی خودزنی است که بهجای نقد خویش به دیگران حمله کنید و آدرس اشتباه بدهید.
مسئله سوریه نیازی به بزرگنمایی ندارد؛ چون به اندازه کافی آنقدر بزرگ هست که همه را در لاک خود فرو برده و سکوت محض پیشه کردهاند. بهعلاوه، بزرگنمایی سوریه چه ربطی به مذاکره با غرب دارد؟ خوب مذاکره نکنید؛ ببینیم به کجا میرسید؟
همین نگاههای یکسویه و از موضع بالا و شاید هم ناشی از ترس بود که سیاستهای رسمی در سوریه را به اینجا رساند. غرب که بد است. مخالفین که همه تروریست هستند و پایگاهی ندارند. خدا هم که با ماست. کشورهای دیگر هم حق دخالت ندارند و خلاصه کار رسید به وضعیت کنونی.
حالا حمله به اصلاحطلبان را چند روز متوقف کنید! وقت برای حمله دارید. قدری به خود و اشتباههای فاحش آن بپردازید. به قول آقای پزشکیان «به پیر، به پیغمبر» زیان نمیکنید.