ایران پرسمان - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حمید شجاعی| «ظریف باید برود»، این دستور کار مشترک تمام جریانات و رسانههای تندرویی است که جملگی از یک آبشخور تغذیه میشوند و همه توان خود را برای به انجام رسیدن این مساله به کار گرفتهاند.
البته نه امروز و از زمان مخالفت مجلس با حضور ظریف در دولت؛ بلکه از همان زمان که ظریف پاشنه همت بر کشید و یک تنه با حمایت استان به استان از پزشکیان او را راهی پاستور کرد برنامه حذف او را از کنار پزشکیان کلید زدند. نگاهی به فعالیتهای ظریف طی 100 روز گذشته از حضور در نشستها و سخنرانیها گرفته تا ریاست شورای راهبری انتخابات وزرا نشان میدهد که هر زمان او لب به سخن گشوده تندروها و دلواپسان آتش توپخانه خود را علیه ظریف گشودهاند و حتی زمانیکه از سوی مسعود پزشکیان رسما به معاونت راهبردی رئیسجمهور و ریاست مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری منصوب شد نیز از آتش غیظ و خشم تندروها کم نشد و او را بارها مظان اتهامات و هجمههای مختلفی قرار دادند. حتی کار را به جایی رساندند که ظریف یکبار از سمت خود استعفا داد و با پیگیریهای رئیسجمهور در هماهنگی با مقامات عالیه نظام ظریف دوباره به مسند سابق خود بازگشت. اما همین مساله و اینکه رهبری بر لزوم همکاری با دولت تاکید داشتند و موفقیت دولت را موفقیت نظام قلمداد کردند؛ اما تندروها که همواره جلوتر از فرمایشات ایشان نیز قدم بر میدارند باز هم از پای ننشستند و باز هم تلاشهای خود را برای کنارزدن ظریف ادامه دادند. چه اینکه در آخرین اقدام قانون مشاغل حساس را پیش کشیده و با منطق خود ظریف را با این قانون منطبق کردند تا به خیال خود وی را به جهت تابعیت مضاعف فرزندانش گیر بیندازند و با فشار به رئیسجمهور ظریف را از دولت خارج کنند. اما غافل از این که نه مسعود پزشکیان و نه دولتش زیربار کنارگذاشتن ظریف نخواهند رفت. لذا دولت با ارائه لایحه اصلاحی قانون مشاغل حساس بهدنبال مواجه تعاملی و سازنده با دولت بود که با مخالفت قاطع بهارستاننشینان این پالس به دولت ارسال شد که وفاق ملی صرفا آن چیزی است که ما میخواهیم نه دولت. در نتیجه به نظر میرسد که تندروها به هر قیمتی که شده آن هم برای عقدهگشایی و تسویه حساب سیاسی خود با ظریف و اینکه نشان دهند قدرت را در اختیار دارند او را از دولت کنار بگذارند. چنانکه اخیرا حمید رسایی، عضو جبهه پایداری و نماینده تندرو تهران بهخاطر حذف ظریف جایگاه معاونت راهبردی رئیسجمهور را نیز غیرقانونی خوانده است.
تاثیر ظریف
اینکه چرا جریانات دلواپس و تندرو بهدنبال حذف ظریف هستند جدای از تسویه حساب سیاسی و قدرتنمایی؛ بحث نفوذ و تاثیرگذاری محمد جواد ظریف در دولت و جامعه است. در حالیکه بسیاری از چهرههای سیاسی مشهور و معروف هستند که کنشگری آنها در جامعه مورد توجه است اما کمتر کسی است که در حوزه سیاسی و دیپلماتیک بتواند به عنوان چهره مرجع و تاثیرگذار در جامعه باشد. از قضا دکتر ظریف یکی از همین چهرههایی است که در حوزه دیپلماسی، بینالمللی و حتی سیاست داخلی از چهرههای محبوب و مرجع جامعه به حساب میآید و به جرات میتوان گفت که کمتر سیاستمدار و دیپلماتی مثل ظریف آمده که این چنین هوشمندانه و هنرمندانه به کنشسیاسی مشغول باشد. نگاهی به عقبه عملکردی ظریف نشان میدهد که چیزی جز عزت و افتخار برای ایران نداشته و در زمان وزارت خارجه خود نیز حتی استراتژیستهای بینالمللی جایگاه وی را دبیر کلی سازمان میخواندند. لذا وجود چنین شخصیت تاثیرگذاری نه صرفا ایران بلکه در همه دولتها و کشورها مغتنم است. کسی که با هنر دیپلماسی خود از میانه تحریم به توافق میرسد. نکته مهم حضور چهرههای موثر در زمانهای موثر است. زمانهایی که شاید افراد عادی اقدامات عادی انجام دهند؛ اما افراد تاثیرگذار با اظهارات و اقدامات خود به نحوی کار را پیش میبرند که سرنوشت و سرانجام کاری را مشخص میکنند یا تغییر میدهند. چنانکه اخیرا دکتر محمدجواد ظریف معاون راهبردی رئیسجمهور در نشست رونمایی از کتاب «توئیتریشدن سیاست» گفت: «زمانیکه پهپاد آمریکایی را در آبهای خلیجفارس در مرز خودمان منهدم کردیم آمریکا ادعا کرد که این اتفاق در آبهای بینالمللی رخ داده است و من در توئیتر با انتشار تصویر نقشهای که بهصورت دستی طراحی شده بود، هجمه آمریکا را خنثی کردم. اقدامیکه آقای پمپئو را آنقدر عصبانی که و اظهارکرد که ظریف نقاشی بچهها را توئیت میکند ولی همان نقشه بچگانه جلوی بروز یک جنگ را گرفت.» اما در ادوار دیگر نیز دیدیم همانهایی که امروز به ظریف هجمه میکنند آورده خودشان برای کشور جز تحریم چیز دیگری نبوده است. لذا در شرایطی که دولت جدید آمریکا با تمام امکانات از جمله در فضای رسانهای و مجازی از هر جهت بهدنبال تحدید و فشار بر ایران است باید بتوان با آنها مقابله به مثل کرد. چنانکه ظریف بیان داشت: در چهارسال آینده توئیت درباره رابطه ایران و آمریکا از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا زیاد خواهید دید. البته نمیدانم چه کسی قرار است اینجا به آنها جواب دهد؛ بنده که قرار است حذف شوم!» حال کدام عقل سلیمی میپذیرد که کشور از وجود چنین چهره ثاثیرگذاری محروم شود؟
تندروها عقدهگشایی میکنند
یک فعال سیاسی اصولگرا در خصوص هجمهها برای کنارگذاشتن محمد جواد ظریف از دولت اظهار داشت: حضور آقای ظریف در دولت آقای پزشکیان چیزی به آقای ظریف اضافه نکرده و در واقع آقای ظریف یک دیپلمات برجسته، مشهور و در تراز بینالملل است و اصلا نیازی نداشت که با گرفتن پست در دولت آقای پزشکیان اعتباری پیدا کند و اگر اعتباری وجود دارد معکوس است. لذا این دولت آقای پزشکیان است که از حضور آقای ظریف در دولت به خود اعتبار میبخشد. محمد مهاجری به «آرمان ملی» گفت: جریان تندرو پایداریچیها به نظر میرسد این روزها حسادتهای قبلی خودشان را عقدهگشایی میکنند. در طول تاریخ 50 ساله ایران هیچکسی به اندازه ظریف قابلیت مذاکرهکنندگی نداشته است. همین اندازه که او توانسته در یک فرآیندی به نام برجام بهعنوان یک مذاکرهکننده عالی و برنده در کل مذاکرات حضور پیدا کند طبیعی است که این عملکرد موجب حسادت پایداریچیها شود. وی افزود: آقای جلیلی با وجود اینکه چند سالی در دولت آقای احمدینژاد مسئول تیم مذاکره بود نه تنها هیچ گامی به جلو بر نداشت که کشور را به لحاظ دیپلماتیک دهها سال به عقب برد و این را هیچکس بهتر از آقای جلیلی و طرفدارانش نمیدانند. به همین دلیل طبیعی است که حسادت داشته باشند و الان موقع عقدهگشایی آن حسادتها است. این فعال رسانهای بیان کرد: قانون مجلس که واقعا یکی از رسواترین قوانینی بود که در کشور ما تصوییب شده و نه تنها قانون نیست؛ بلکه مینگذاری بر سر راه دولتهای توانمند است. برخی میگویند آقای ظریف تابعیت فرزندان خود را لغو کند. پرسش این است که همان آدمها جرات دارند به فرزندان خود بگویند که از همسرشان جدا شوند؟ این ورود به زندگی شخصی افراد است. به همین دلیل مضحک بودن این قانون کاملا مشخص است و من اگر جای نمایندگان مجلس بودم اصلا بدون اینکه نام آقای ظریف بیاید این قانون را کلا ابطال میکردم و حتی از بایگانی مجلس هم خارج میکردم که آبروریزی آن برای تاریخ پارلمان ایران نماند. مهاجری تصریح کرد: آنها که با آقای ظریف مشکل دارند آقای ظریف در دل مردم و تاریخ ایران جا دارد. یا بروند تکلیف خود را با تاریخ روشن کنند یا مردم را از تاریخ حذف کنند که رابطه دوسویه ظریف و مردم تماما حذف شود. لذا چون نمیتوانند خودشان را به آقای ظریف برسانند و به اندازه آقای ظریف توانمندی داشته باشند میخواهند آقای ظریف را پایین بکشند.