ایران پرسمان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی ملکی| اکتهای ایلان ماسک پس از پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا به گونهای است که هرکسی نداند فکر میکند خودش رئیسجمهور ایالات متحده شده. کسانی هم که میدانند، تصویر بالا و پایین پریدنهای ماسک روی استیج کمپینهای انتخاباتی در ذهنشان بازنمایی شده و علت رشد بیتکوین و شعف ماسک در روز گذشته برایشان توجیه میشود.
ماسک، ثروتمندترین مرد زمین از ماهها قبل با کمپین انتخاباتی ترامپ همراه شده و از هیچ تلاشی برای رئیسجمهور شدن او دریغ نکرد. تصاویر بالا و پایین پریدن و شور و شوقش هم به سرعت در رسانهها بازتاب پیدا کرد و چندروزی تصاویر و ویدئوهایش بین کاربران شبکههای اجتماعی دست به دست شد. حالا هم دونالد ترامپ 78ساله و ایلان ماسک 53ساله به آرزوهایشان رسیدند و در این همسفرگی هم ماسک به ترامپیسم خدمت کرد و هم قرار است ترامپیسم در خدمت ماسک باشد. در طرف دیگر انتخابات هم کامالا هریس هواداران بزرگی هم از جامعه پلتفرمی مثل بیلگیتس و هم از طرف سلبریتیهایی مثل تیلور سوییفت داشت اما نتوانست اولین رئیسجمهور زن ایالات متحده شود.
قدرت و شبکههای اجتماعی رفاقت یا رقابت؟
در روزگار کنونی نمیتوان نقش پلتفرمها و شبکههای اجتماعی را حتی در امور کلان سیاسی انکار کرد و بالعکس. قدرتهای سیاسی هم دوست دارند تأثیراتی که از شبکههای اجتماعی میگیرند به ضررشان نباشد و آنها را در خدمت خود بگیرند. همانطور که بسیاری از دموکراتها معتقد بودند ایلان ماسک در X محتواهایی را که بر ضد ترامپ هستند حذف میکند! از همین جهت نقش ایلان ماسک در حمایت از ترامپ یا دیگر چهرههای سیاسی میتواند نشاندهنده تأثیر بالای این فضاها بر شکلگیری و تقویت قدرت سیاسی باشد. همچنین روی کار آمدن مجدد ترامپ میتواند یک فرصت برای ماجراجوییهای بیشتر ماسک در زمینه پلتفرمها باشد. فقط چندساعت بعد از اعلام پیروزی ترامپ، ایلان ماسک اعلام کرد که اگر گوگل و اپل به سانسور اپلیکیشنها ادامه دهند، ممکن است خودش دست به کار شود و گوشی هوشمند بسازد. در روزهای اخیر و با نزدیک شدن به موعد انتخابات، ترافیک مصرفی شبکههای اجتماعی، از جمله پلتفرمهایی مانند توییتر که ماسک آن را خریداری کرد و نامش را به ایکس تغییر داد، بسیار بالا رفت و حتی خود ماسک هم در ایکس به این موضوع اشاره کرد که همزمان با شروع شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، رکورد استفاده از این شبکه اجتماعی در آمریکا شکسته شده است.
همه اینها اما درحالی است که طرف آبیرنگ انتخابات هم مورد حمایت بسیاری از سلبریتیهای آمریکایی و چهرههای مشهور ایالات متحده قرار گرفته بود اما در رسیدن به مقام اولین زن رئیسجمهور آمریکا بازماند. درنتیجه این موضوع میتواند مورد بررسی قرار گیرد که این شبکههای اجتماعی و پلتفرمها تا چه اندازه میتوانند بر قدرتهای سیاسی اثرگذار باشند و در مقابل آثاری نیز بپذیرند. به منظور پاسخ به این سوال با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا گفتوگو کردیم که مشروح آن را در ادامه از نظر میگذرانید.
ابوالفتح: فضای اجتماعی آمریکا به سمت ترامپ بود
ابوالفتح با اشاره به اینکه روند انتخابات آمریکا پیچیده است، درباره حضور غولهای تکنولوژی در کمپینهای این انتخابات گفت: «فقط ایلان ماسک بود که از ترامپ حمایت کرد اما میبینیم که غولهای فناوری مثل بیلگیتس از هریس حمایت کردند. مثلا ایلان ماسک توانسته آنقدر نفوذ داشته باشد و پایگاه رأی قوی داشته باشد و ترامپ را رئیس جمهور کند. چرا زاکربرگ و بیلگیتس نتوانستند؟ اکنون در دهه سوم قرن بیستم هستیم و شبکههای اجتماعی بسیار حائز اهمیتند. مردم اکثر اطلاعاتشان را از این شبکهها میگیرند و رسانههای سنتی از جمله رادیو و تلویزیون و روزنامهها و مجلات، واقعا فضا را به شبکههای اجتماعی باختهاند. همه جای دنیا همین است، به خصوص آمریکا که مهد شبکههای اجتماعی است. با اینکه خود آمریکا پلتفرمهای قدرتمندی دارد تیکتاک در فضای تولید محتوای تصویری حرف اول را میزند و همه نامزدها توجه پیدا کردهاند که از این ابزار استفاده کنند و برخی توانستند و برخی نتوانستند. مثلا در سال 2008 یکی از رازهای موفقیت اوباما این بود که جزء اولین کسانی بود که در کمپینش از این ابزار استفاده کرد و بعد هم دیگران استفاده کردند. دونالد ترامپ هم همینطور. البته این را باید در نظر بگیریم که ایلان ماسک شاید برای بخشهای دیگر شناختهشدهتر باشد. آن بخشهایی که مربوط به فناوری و علم و تسلا و استارلینک است، اما برای عموم مردم، توییتر خیلی موردپسند نیست. در خود آمریکا هم در رنکینگ بالا قرار نمیگیرد. برای نخبگان اما حائز اهمیت است. دیدگاهها و تفکرات سیاسی اجتماعی ایلان ماسک به دونالد ترامپ نزدیکتر است تا به جریان لیبرال و از او حمایت کرده است. این مهم بوده اما نمیشود گفت که خیلی تأثیر داشته است. در سخنرانیاش هم خیلی از دستاوردهای ایلان ماسک صحبت و تقدیر و تشکر کرد اما اگر ایلان ماسک هم نمیبود ترامپ قاعدتا پیروز انتخابات میشد، چون فضای اجتماعی و سیاسی آمریکا به آن سمت است. شبکههای اجتماعی به خصوص در کمپینهای انتخاباتی خیلی مهمند و برای اطلاعرسانی و بسیج افکار عمومی و هیجان دادن و سازماندهی کردن خیلی ارزان و دم دست و فراگیرند. نقش ایلان ماسک مهم بود اما خیلی نباید دربارهاش اغراق و بزرگنمایی شود که ایلان ماسک بود که تاج پادشاهی را به سر ترامپ گذاشت. بیاثر نبوده و حائز توجه بوده اما خیلی نمیشود دربارهاش بزرگنمایی کرد.»
یک نوع از «عصیان و خشم» در آمریکا وجود دارد
این کارشناس مسائل آمریکا معتقد است که مردم آمریکا از روی اعتراض به دونالد ترامپ رأی دادند و در حقیقت ترامپ رأی خشم مردم را به دست آورد و او و هوادارانش سمبل نارضایتی نسبت به سیستمند. او در این باره افزود: «حتی طرفداران دموکرات هم از وضع موجود ناراضیاند. میشود گفت که حال آمریکا خوب نیست؛ به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی، سیاست خارجی. همه ناراضیاند و تصور میکنند که رؤیای آمریکایی که برای دههها مثل فانوس دریایی مقابل چشم مردم آمریکا بود و آنها را به یک آینده سعادتبخش هدایت میکرد الان از بین رفته است. درباره این موضوع ادبیات زیادی تولید شده. تحلیلگران و جامعهشناسان آمریکایی مقالاتی نوشتهاند که چرا کار به اینجا رسیده و رویای آمریکایی چرا دارد از بین میرود؟ این شرایط خیلی دور از انتظار نبود. الان سه دوره است نمایندگان جریان وضع موجود در انتخابات آمریکا میبازند. هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه دولت وقت بود، ادامه دولت وقت بود، ادامه اوباما بود و در انتخابات شکست خورد. ترامپ ادامه خودش بود. رئیسجمهور بود و میخواست دوباره انتخاب شود، شکست خورد. کامالا هریس ادامه رئیسجمهور مستقر، معاون رئیسجمهور بود و او هم شکست خورد. شاید در سال 2028 هم باز نماینده حزب جمهوریخواه شکست بخورد چون مردم از چیزی که آمریکا الان هست خیلی ناراضیاند. این را نظرسنجیها نشان میدهد. در انتخابات نشان میدهد. وقتی صدایشان به جایی نرسد به خیابان میریزند و آشوب به پا میکنند و زد و خورد میکنند. قبل از جرج فلوید سیاهپوستان زیادی کشته شده بودند اما ماجرای فلوید مثل یک زودپز منفجر شد و همه به خیابان ریختند. از سوی دیگر شورش ژانویه. همه اینها نشان میدهد که یک نوع عصیان و خشم و سرخوردگی در جامعه آمریکا وجود دارد.»
ماسک روی اسب برنده شرطبندی کرد
ابوالفتح با تأکید بر اینکه دونالد ترامپ یک «بیزینسمن» است و ایلان ماسک هم ثروتمندترین مرد جهان است، ادامه داد: «اگر بیزینس بلد نبود و مشتری نمیشناخت به اینجا نمیرسید و کالاهایی که تولید میکند فروش نمیرفت. اینها چون شم اقتصادی قوی دارند میدانند مشتری چه میخواهد. حس مشتری را میگیرند و برایش کالا تولید میکنند. این کالا میتواند سیاسی یا معنوی باشد. ایلان ماسک میداند جامعه ملتهب است و به دنبال یک ابرمرد و سوپرمن میگردد. رفت و سوار بر آن احساس شد و خودش را کنار دونالد ترامپ گذاشت که به قول معروف روی اسب برنده شرطبندی کند. بقیه اعضای هایتک و سیلیکونولی شاید روی تعصبات و علایق شخصیشان سمت هریس رفتند. شاید به لحاظ اعتقادی و ایدئولوژیک به دموکراتها نزدیکتر بودند و پای کار آنها ایستادند. اما ایلان ماسک یک کاسب و بیزینسمن بود که منافع مالی برایش اهمیت دارد و آمد و روی ترامپ شرطبندی کرد. الان دیگر پایش به کاخ سفید باز شده و سمتی میگیرد و برندهایش معروف میشوند و از حمایتهای دولت برخوردار میشود. همین که ترامپ اینقدر روی استیج از ماسک تعریف کرد در بحث بیزینس و رقابت برایش مهم بود و کِردیتهایی برای ایلان ماسک به همراه داشت. شاید از این شم اقتصادی استفاده کرد و میدانست که برنده میشود، رفت روی اسب برنده شرطبندی کرد و اتفاقا درست هم برایش درآمد. الان اما سر کسانی مثل تیلور سویفت کلاه رفت. با آنهمه اعتباری که داشت سراغ هریس رفت و الان میگویند خیلی از طرفدارانش از او رویگردان شدهاند. قطعا به اعتبار افرادی مثل او ضربه میخورد. بالاخره اسم اینها با فرد برنده انتخابات گره میخورد و برندشان لطمه میخورد. اینجا اما ایلان ماسک توانست برندسازی کند و این برند در همه حوزهها چه روی ماهواره و چه روی تسلا و ایکس سود کند و ارزش سهامش بالا برود. بالاخره بیزینسمن است و بدون حساب و کتاب که نفر اول دنیا نشده است. البته فقط پول باعث نشده که ماسک از ترامپ حمایت کند، نگاه این آدم به آینده و بیزینس و جهان معنوی و دنیایی مؤثر است و اینگونه نیست که بگوییم ماسک فقط میخواسته شرطبندی کند.»