ایران پرسمان - فرهیختگان / « هندسه گفتمانی خیزش دوم علمی و پیشرفت ایران » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم محمد مهدی طهرانچی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
چهارشنبه گذشته، پس از اجرای عملیات «وعده صادق2» رهبر عزیز انقلاب در شرایط خاص کشور، جلسه با نخبگان را بدون ایجاد وقفه در زمان مقرر برگزار و پیام مهمی را مطرح کردند. مخاطب اصلی آن پیام دانشگاهیان بودند و وظیفه واکاوی پیام برعهده آنهاست. سخنان ایشان در دیدار هفته گذشته یک عبارت مهم و کلیدی داشت؛ «خیزش جدید علمی». خیزش علمی، مسئولیت جدیدی است که باید نسبت به آن مسئولیتشناس بود. اگر میخواهیم در طرف درست تاریخ بایستیم، طرف درست تاریخ قدرتآفرینی، علمورزی و جهاد علمی است، اما حرکت در مدار علم نخست نیازمند شناخت کامل از جریان علمی و تحولات آن در سطح جهان است. آن را در چند مقدمه مرور میکنیم:
1- علم مدرن با تکیه بر میراث گذشتگان اروپا برمبنای نگاهی نو پدید آمد و پیشرفت نمود. دوره علم نظریهآفرین که فرانسه و انگلستان و آلمان را میتوان مرکز جغرافیایی آن معرفی کرد، نخستین پایه علم مدرن اروپاست که برخی در داخل هم هنوز با همین سبک فعالیت میکنند؛ دورانی که علم برای علم بود. این جریان با پایان جنگ جهانی و دوران جنگ سرد وارد دوره جدیدی با عنوان «علم فناور قدرتآفرین» شد که آمریکا با ساخت و بهکارگیری سلاح هستهای و شوروی با ساخت و بهکارگیری موشکهای فضاپیما نقاط اصلی تمرکز آن شدند. پس از آن هم دوره «علم نوآور» و پدیدارشدن یک دنیای چندقطبی فزاینده در علم و مهندسی آغاز شد که در آن حوزه، ابزار و دستاوردها و جغرافیای علم و فناوری به کلی تغییر کرد.
2- علم امروزی تحول یافته و حاصل تجربه سه دوره علمی است. دوره نخست علم برای علم دوران تلاش علمی دانشمندان برای شناخت انسان، طبیعت و اجتماع و پاسخدهی به سوالات جامعه علمی بود؛ دورهای که اساساً دانشمندان تعامل جدی با حاکمان نداشتند. دوره دوم، «علم برای توسعه» از قِبَل تلاش دانشمندان با سیاستمداران و حاکمان شکل گرفت، دورهای که دانشگاه به یکی از لوازم اصلی توسعه و پیشرفت بدل شد. همین محور زمینه ورود دانشگاه به ایران بود. اما امروزه «علم عین توسعه» محسوب میشود. دانشگاه در شرایط جدید نهاد توسعه و پیشرفت است اما نه برای توسعه. علم در این دوران حاصل هدایت جهتدهی سیاستمداران به دانشمندان در پاسخدهی به سوالات توسعه نظام سلطه است. سیاست دانشگاه را امروز سیاستمداران جهت میدهند. دانشگاه اساسا نهاد توسعه است و وقتی دانشگاه نهاد توسعه است که در ابعاد علمی، مهارتی، محیط زیست، سلامت، سیاست، اجتماع، فرهنگ، اقتصاد، فناوری موثر شود؛ بدان معنی که میزان پیشرفت دانشگاه را جامعهپردازی آن نشان میدهد. اگر ما در دانشگاه پیشرفت (اقتصادی) را تجربه کردیم و دانشگاه به نهاد توسعه (اقتصادی) تبدیل شد، مشکل تورم جامعه حل خواهد شد اما ما مشکل اقتصادی داریم چون دانشگاهمان نهاد پیشرفت در اقتصاد نیست. هر دولتی که میآید سوالش از دانشگاه این است که برای حل تورم چه باید کرد؟ تعدادی دانشمند جمع میکند اما با جمع شدن استاد و دانشمند مسئله حل نمیشود؛ راهحل تنها تبدیل دانشگاه به نهاد پیشرفت است. مسائل جدی داریم که باید دانشگاه به عنوان نهاد پیشرفت به آن فکر کند.
نهاد علم و نهاد دانایی را در 50 سال اخیر بیش از دانشمندان، سیاستمداران جلو بردند. آنها شکل علم را ترسیم کردند. چیزی که امروز با آن مواجهیم، سلاح سنگرشکنی که از اف35 رادارگریز پرتاب میشود و 10 متر در ساختمان نفوذ میکند و سپس منفجر میشود، همان علم و فناوری است که در دوره «توسعه علم بر محور امنیت» شکل گرفت. توسعه علم بر محور دفاع دانشبنیان از سال 1956 تا 1989 بود که فروپاشی و جنگ سرد اتفاق افتاد، پس از آن دوره میانی از سال 1989 تا 2001 بود. در این دوره جهانیسازی مطرح شد. اساسا آزمایشگاههای ملی آمریکاییها دیگر انگیزه نظامی نداشت و وارد اقتصاد شدند و مفاهیم اقتصاد دانشبنیان اینجا خلق شد. مراکز رشد و Silicon Valley برای این دوره است. آمریکاییها از سیلیکونولی عبور کردند اما هنوز ایدهآل برخیها همان دوره تا 2001 است. از سال 2001 توسعه «توسعه علم بر محور امنیت» و گذار از فیزیک به فناوری زیستی شکل گرفت. از سال 2019 به بعد نیز توسعه علم بر محور بلوکبندی جدیدی شکل گرفت. اتفاقات جدیدی در دنیای علم رقم خورده است؛ یکی از نشانههای آن پایان سیطره آمریکا بر مقالات دنیا و حضور چین بر قله تولیدات علمی جهان است. اتفاقی که ریشههای آن را باید در دهههای اخیر جستوجو کرد. این موضوع فقط محدود به مقالات نیست؛ در ثبت پتنتها نیز همین روند دنبال شده است. رقابتهای پیچیده کشورها در حال رقم زدن شرایط جدیدی است که بلوکهای علمی جدیدی را به دنبال داشته است. مرجعیت علمی امروز به کانون منازعه کشورها تبدیل شده است. به عبارتی دیگر، شاهد حرکت از سیاست تولید دانش گسترده با مشارکت عمومی به سمت سیاست کنترل اطلاعات و انحصار تولید دانش و فناوری در نظام سلطه به نحوی که دیگران صرفاً مصرفکننده آن باشند، هستیم. از همین رو مطالبه رهبر معظم انقلاب درخصوص جهش جدید علمی مطالبهای با مطالعه و زمینههای مشخص است و تاکید به برگزاری جلسه با نخبگان در فردای عملیات وعده صادق2، درک دقیق رهبری از اتفاقات جهانی را نشان میدهد.
چرا به خیزش دوم علمی نیاز داریم؟
از سال 2001 ایران اسلامی حرکت مهمی را در حوزه علم شروع کرد. در فاصله سالهای 2001 تا 2019 همزمان با دوره چهارم انقلاب صنعتی روند تولیدات علمی کشور شیب خیرهکنندهای رقم زد و پیشتاز تولید علمی در منطقه بود. در این دوره ایران حتی در مقایسه با چین وضعیت بهتری داشت اما متاسفانه قدر ندانسته و به جای غنیسازی تولیدات، رقیقسازی کردیم! به جای اینکه فکر کنیم چگونه میشود با مقالات قوی در مسیر پاسخ به مسائل اجتماعی کشور جهت بدهیم، عالیترین مقام اجرایی کشور نسبت به فایده و استفاده مقالات تشکیک ایجاد کرد. به فضای علمی حمله کردند و علم عین توسعه دیده نشد. این روند در سال 2021 به نقطه حضیض خود رسید. در منطقه ما، عربستان سعودی دوره جدید علمی خود را از سال 2019 شروع کرده و به سرعت و حتی با بهرهگیری از دوپینگ علمی در حال پیشروی است و همسایه دیگر ما ترکیه امسال در روند تولیدات از ایران پیشی گرفته است. اهمیت توجه به خیزش جدید علمی درست از همین جا احساس میشود. ما نیازمند احیای رشد علمی هستیم که تعجب ناظران جهانی را برانگیخته بود، اما چگونه؟
دوره اول جهش علمی، دوره محوریت تحصیلات تکمیلی و مقاله است و متصل به جریان جهانی دانش بود. در دوره اول، صورتگرایی در علم تله مرگ ما بود. نظام سلطه با القای هنجارها و پارادایمهای نظام علمی تلاش داشت کشورها را به تسلط خود درآورد. نظام سلطه با بهرهگیری از فناوریهای نو در ارتباطات علمی، پایگاههای اطلاعاتی و شبکههای اطلاعرسانی و اعمال معیارهای علمسنجی جهانی، نقشآفرینی ناشران معدود بینالمللی در مدیریت دانش جهانی، دانشمندسازی، اعتباردهی کاذب و توسعه نگاه صرفاً کمی به بروندادهای علمی، رتبههای جهانی دانشگاهها، جهتگیری خاص را در همسو کردن سیاست های علمی در سطح جهان هدفگیری کرد. در این نگاه بهرهگیری از استعدادهای دیگر ملل صرفاً با مهاجرت نخبگان همراه نیست بلکه دانشگاهها در هر جایی از دنیا به خدمت نظام سلطه درمیآیند، تحقیقات اکتشافی و ناب در سلطه مولدان و پیشروان علم است و بقیه باید فعالان عرصه تحقیقات کاربردی و توسعهای باشند.
ساختن منحنی دوم؛ شرط صعود دوباره
چارلز هندی در کتاب «منحنی دوم» میگوید در نوسازی جامعه وقتی به اوج منحنی میرسید، پیش از سقوط عدهای باید خودشان را جدا کنند تا با نگاه جدید گام دوم را بسازند. ساختن منحنی دوم شرط صعود دوباره است؛ به بیان دیگر اگر ما به خیزش جدید علمی نرسیم وضعیت ما روزبهروز بدتر خواهد شد و همه این اتفاقهای خوبی که رقم زدیم در سیر سقوط میافتد. منحنی دوم باید پیش از آنکه منحنی نخست اوج گیرد، آغاز شود و فقط در این حالت است که هنوز منابع کافی، پول، زمان و انرژی برای پوشش فرود اولیه یعنی دوره سرمایهگذاری وجود دارد. درک این نکته کلید فهم رفتار رهبر انقلاب در برگزاری دیدار نخبگان با شرایط خاص اجرای عملیات وعده صادق و در ایام عزاداری شهادت سیدحسن نصرالله است. در چنین شرایطی رهبر انقلاب لزوم جهش جدید علمی را متذکر میشوند.
خیزش جدید علمی را چگونه شروع کنیم؟
در دوره جدید باید دقت داشته باشیم تا از صورتگرایی بپرهیزیم و از سوی دیگر باید خیزش را نهادینهسازی کنیم. پیشزمینه حرکت در مسیر نهادینهسازی بازسازی جریان علم و جهاد مستمر علمی با هدف کسب مرجعیت علمی و فناوری در جهان تا تمدن نوین اسلامی است. در ابتدای این مسیر، «رستاخیز علمی» به معنی کسب شتاب برتر در تولید بروندادهای علمی و کسب جایگاه علمی شایسته و همچنین نهضت پاسخ به سوالات نظری و عملی جامعه در مصاف با نیازها و چالشهای جدید مقدمه شکلگیری «انقلاب علمی» به عنوان مرحله دوم سیر بازسازی است. در مرحله دوم، بیدار کردن عقل جمعی در فضای انتقادی سالم همراه با آزادی بیان و گفتوگوی آزاد، مناظره همراه با چالش با مکاتب و تمدنهای دیگر اولویت پیدا میکند. تحقق فضای آزاداندیشی زمینه ورود به مرحله سوم یعنی «تولید نظریه و فکر» است؛ دوران ایجاد جریان خلاقیت و تولید مبتنی بر نظریهپردازی روشمند در قلمروهای گوناگون عقلی، نظری و عملی و در کلیه قلمروهای علمی دانشگاه. در چنین صورتی است که میتوان در گام چهارم امیدوار به کسب «مرجعیت علمی»، عبور از مرزهای کنونی دانش و کسب جایگاه برتر تولید علم و داشتن نظریه در اغلب جبهههای دانش مبتنی بر رویکرد تمدن اسلامی بود و در مرحله پنجم به «رهبری علم جهانی» و الهامبخشی به جامعه جهانی در مسیر رسیدن به حیات طیبه رسید تا درنهایت هدف نهایی یعنی دستیابی به «تمدن نوین اسلامی» و تأمین حیات طیبه برای بشریت با پیشرانی در علم و تمدن جهانی در جهت شکلگیری جامعه آرمانی اسلام ممکن شود. پیششرط حرکت در این سیر نهادینهسازی خیزش علمی است.
الزامات دوره دوم خیزش علمی
خیزش جدید علمی مبتکرانه نیازمند تغییرات جدی در رویکردهای قدیمی است. موضوعی که در سند تحول و تعالی دانشگاه آزاد به عنوان برنامه عملیاتی 5 سال مورد توجه قرار گرفته است. دانشگاه آزاد در مسیر اجرای سند، از عرضهمحوری مقالهگرا و غیرهدفمند در پژوهش و تولید دانش و فناوری به تقاضامحوری و پاسخگویی اثربخش به نیازهای علمی – تربیتی محلی و ملی متاثر از چالشهای آمایشمحور و تحولات سریع اجتماعی و فناورانه کوچ میکند. با عنایت به ضرورت این تغییر رویکرد در یک نگاه کلی میتوان چند ویژگی و شاخص را به عنوان ویژگیهای دور دوم خیزش علمی در نظر گرفت.
1- در خیز دوم مقالهمحوری صرف جای خود را به حل مسئله پروژهمحور میدهد. دانشکدههای موضوعی و فناوری در بستر دانشگاه آزاد با عنایت به همین موضوع و کاملا مطابق با خیزش دوم طراحی شدند؛ چراکه حل مسئله گروهی نیازمند ساختار است و ساختار قدیمی نمیتواند بستر پاسخگویی به مسائل روز باشد. گروهها و دانشکدههای منفک از هم نمیتوانند پاسخگویی مناسبی داشته باشند؛ چراکه با فناوریهای زیست اجتماعی طرفیم.
2- خروجی دانشگاه در این دوران باید دانش فنی و آفرینش فناوری در شرکتهای دانشبنیان باشد.
3- خلقکننده جریان ملی دانش مقوم جریان جهانی باشد؛ اکنون در بستر دانشگاه آزاد «سند» به عنوان سامانه یکپارچه نشریات دانشگاه و OICC Press به عنوان سامانه نشر دانش جهانی دانشگاه شروع به کار کرده است.
خیزش دوم زمینهساز توفق علمی
رهبر انقلاب در دیدار اخیر نخبگان بر اهمیت توفق علمی تاکید کردند و غلبه ایران بر رویارویی جهانی را برمبنای توفق علمی و فناوری معرفی کردند. رشد و پیشرفت ایران امروز به پیشرفت علم و فناوری آن گره خورده است؛ طبیعی است که برای پیشرفت کشور باید مسیر منحنی در حال سقوط تولیدات علمی را پیش از آنکه دیر شود، تغییر داد. خیزش جدید علمی کشور زمینهساز ایجاد بازدارندگی و دست برتر در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و حتی نظامی و امنیتی است که باید به دست نخبگان و اساتید دانشگاه رقم بخورد.
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/1172965/سرمقاله-فرهیختگان--هندسه-گفتمانی-خیزش-دوم-علمی-و-پیشرفت-ایران