سرمقاله سیاست روز/ دیپلماسی صلح
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - سیاست روز / « دیپلماسی صلح » عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
افغانستان را که به صراحت میتوان آن را سرزمینی نامید که چندین دهه است که رنگ آرامش به خود ندیده است طی هفته های اخیر با درگیریهای خونین میان طالبان و دولت مرکزی مواجه شده است. روزهای خونینی که یادآور دوران جنگ داخلی در این کشور است. هر چند که در ظاهر عنوان میشود این بحران ناشی از خروج نیروهای آمریکایی و ناتو است که زمینه ساز خلاء قدرت و تقابل میان گروههای داخلی و دولت مرکزی این کشور شده اما نگاهی ریشهای به تحولات بیانگر حقیقتی ورای این ادعای رسانهای است. حقیقت امر آن است که از یک سو آمریکا و ناتو پس از گذشت 20 سال حضورشان در افغانستان به تعهدات خود برای تسلیح و آموزش نیروهای این کشور عمل نکردهاند که نتیجه آن ضعف اطلاعاتی و نظامی افغانستان است که با توجه به ساختار حاکم بر این کشور زمینه ساز نزاعهای داخلی بر سر کسب قدرت بیشتر شده است. از سوی دیگر آمریکا به تعهدات خود در قبال طالبان در دوحه عمل نکرده است در حالی که همزمان در روند مذاکرات میان دولت مرکزی و طالبان نیز کار شکنی کرده و مانع از توافق میان آنها شده که نتیجه آن درگیریهای خونین اخیر است. به عبارتی جنگ کنونی ماحصل رفتارهای آمریکا و ناتو است که سرنوشتی بحران زده را برای افغانستان رقم زده است. در این میان شرایط مذکور تهدید امنیتی بزرگی برای جمهوری اسلامی و کل منطقه قلمداد میشود بویژه اینکه سیاستهای آمریکا همواره بر اصل بحرانسازی برای گرفتار سازی کشورهای منطقه در بحران امنیتی و سایش توان نظامی آنها و در نهایت توجیه حضور اشغالگرایانه اش در کشورهای منطقه باشد. در باب نقش آفرینی سریع جمهوری اسلامی برای پایان دادن به بحران کنونی افغانستان در چند نکته قابل توجه است.
نخست آنکه جمهوری اسلامی ایران در چارچوب تحقق صلح و ثبات در افغانستان از یک سو روابط دوستانه ای با دولت مرکزی افغنستان دارد و از سوی دیگر مذاکراتی نیز با طالبان داشته و حتی هیاتهایی از طالبان به تهران سفر داشتهاند. هدف جمهوری اسلامی از این اقدامات نزدیک کردن دیدگان طالبان و دولت مرکزی افغانستان بوده چرا که بحران افغانستان نه با راهکار نظامی که با راهکار سیاسی قابل حل است. ظرفیت مذکور که برگرفته از اعتماد دولتمردان و گروهها و ملت افغانستان به صداقت میانجی گری ایران است، فرصتی است تا تهران بتواند در اسرع وقت برای پایان دادن به بحران امنیتی کنونی و پیامدهای احتمالی آن وارد میدان شود.
دوم آنکه جمهوری اسلامی ایران در تحولات سوریه تجربهای موفق را رقم زد و آن تشکیل مذاکرات سه جانبه ایران، ترکیه و روسیه موسوم به گروه آستانه بود که با محوریت حل بحران سوریه برگزار شد. گروهی که بدون دخالت کشورهای فرامنطقه تشکیل و به اذعان جهانیان گامهای موثری برای کاهش بحران سوریه برداشته شد. اکنون این تجربه در قبال افغانستان نیز میتواند تکرار شود و کشورهایی مانند ایران، پاکستان و روسیه که تاثیرگذارترین کشورها در صلح و امنیت منطقه هستند میتوانند گروه مذکور را برای کمک به روند صلح در افغانستان بدون دخالت کشورهای فرامنطقهای تشکیل دهند.
نکته مهم آن است که چشم انتظار سازمان ملل و یا قدرتهای بزرگ بودن، نمیتواند کمکی به حل بحران افغانستان داشته باشد چنانکه آمریکا و اروپا، بیست سال است که در افغانستان حضور دارند و سازمان ملل نیز پشتوانه آنها بوده است، اگر آنها واقعا به توان و یا ارادهای برای تحقق صلح در افغانستان را داشتند، تاکنون این کار انجام شده بود حال آنکه روند تحولات بیانگر عدم اراده آنها به تحقق صلح است؛ بگونهای که حتی آنها را میتوان ریشه بحران کنونی افغانستان دانست. نمود عینی رفتار آنها تشکیل ائتلاف ضد داعش است که نه تنها مبارزهای با آن نداشتهاند بلکه رسما به حمایت از داعش پرداخته اند.
به هر تقدیر با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که در مقطع کنونی دیپلماسی صلح با محوریت جمهوری اسلامی ایران، اصلی ترین مولفه برای پایان بحران کنونی افغانستان است که در کنار برقراری ثبات و امنیت در این کشور، از تهدیدات امنیتی آینده برای مرزهای شرقی ایران و کل منطقه که طراحی شده غرب برای استمرار بحران در منطقه است، جلوگیری خواهد کرد.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/301026/