مواجب بگیر بیبی سی در روزنامه اصلاحطلب: 28 مرداد کودتا نبود!
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - کیهان / متن پیش رو در کیهان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در ادامه پروژه تطهیر عناصر ضدانقلاب خارج نشین و قبح شکنی از فعالیت این افراد در رسانههای داخل کشور، به «مسعود بهنود» روزنامه نگار سلطنتطلب و فراری تریبون داده تا این مواجب بگیر شبکه سلطنتی انگلیس از کودتای 28 مرداد بنویسد! نکته قابل تامل اینکه بهنود در این یادداشت خوش خدمتی به ملکه انگلیس را کامل کرده و مینویسد: «این روز نه «کودتای خارجی به دست جاهلان و فواحش خیابانی» بوده است و نه «قیام ملی». در 28 مردادی که در آستانه 75 سالگیام، ظاهر شده دیگر نه آن 7 ساله هستم و نه آن 30 ساله. مجموع دانستههای تازه بدین جا میرساندمان که در تحولات سیاسی فرشته و دیوی در کار نیست.»
این روزنامه نگار فراری در ادامه برای اعتماد نوشته است: « دیگر آن احساساتیهای قصههای دیو و فرشته در صحنه نیستند. 67 سال بعد از آن 28 مرداد، اینک نسلی است که آزادی و استقلال میطلبد و کمتر فریب گرگهایی را میخورد که در نهایت منفعت خویش میجویند. درس مقاومت مصدق همین بود.»
گفتنی است مسعود بهنود که روزنامه اصلاحطلب اعتماد به آن تریبون داده از جمله افرادی است که طی سالهای گذشته در پوشش خبرنگار، مجری یا فعال رسانهای مهمترین نقش در اجرای پروژه جنگ روانی دشمن در ایران هراسی، هجمه به فرهنگ، هویت و اعتقادات مردم ایران و کودتای رنگی علیه نظام جمهوری اسلامی داشته است.
او همچنین مجری و کارشناس شبکه تلویزیونی و سایت «بی بیسی فارسی» است که ابزار دولت انگلیس برای تحقیر، توهین، تفرقه افکنی و مأیوس کردن مردم ایران است. این رسانه همانند دولت بدسابقه انگلیس نگاهی استعماری به مردم ایران دارد. از سوی دیگر بسیاری از صاحبنظران و تحلیل گران عرصه سیاست و رسانه یکی از دلایل اصلی شکل گیری شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی و صرف هزینههای هنگفت از سوی دولت انگلیس برای آن را، نقشآفرینی در فتنه 88 میدانند، شبکهای که با ردیف بودجه اختصاصی وزارت خارجه انگلیس راهاندازی شده است.
خبرسازی با هدف تحریم مردم ایران، حمایت ویژه از گروهکهای تروریستی تجزیهطلب، توهین به مقدسات، تشویق مردم به آشوب و آتش زدن و تخریب اماکن عمومی، تمسخر عقاید دینی مردم، تشویق زنان به کشف حجاب، کوچکنمایی نقاط پیشرفت، بزرگنمایی نقاط ضعف، بن بستنمایی وضعیت کشور و...از جمله کارویژههای بیبی سی فارسی است که بهنود سالها در قالب مجری و کارشناس در آن مشغول به فعالیت بوده است.
همچنین در سالهای گذشته تعدادی از فعالین رسانهای در داخل با خیانت به مردم کشورشان به استخدام بیبی سی فارسی درآمدند و در نقش پادوهای ملکه انگلیس، در این شبکه ضدایرانی مشغول به کار شدند که «دروازه ورود» این خبرنگاران تجدیدنظرطلب به شبکه رسانههای فارسی زبان بیگانه «بهنود» بوده است.
سالهاست که روزنامه کیهان سعی در آشکار نمودن «پیوند جریان رسانهای اصلاحطلب با ضدانقلاب خارج نشین» دارد که یادداشت دیروز بهنود در روزنامه اصلاحطلب اعتماد تنها نمونهای از مصادیق این پیوند است.
تقلیل ظلم آمریکا به 3سال واندی؛ در سالگشت 28مرداد
روزنامه شرق در ادامه گزارشهای خود برای انتخابات قریب یکسال بعد ریاست جمهوری در شماره دیروز خود به ظریف پرداخته است. در این گزارش آمده: «حتی پس از خروج آمریکا از برجام، تیغ مخالفان داخلی برجام تیزتر شده و همه انتقادها بهجای آمریکا و اروپا متوجه محمدجواد ظریف شد؛ گویی مقصر خروج آمریکا از توافق هستهای و کمکاری اروپا در عمل به تعهداتش محمدجواد ظریف است. این در حالی است که ترامپ تقریبا از تمام پیماننامهها و معاهدات مهمی که آمریکا آنها را پذیرفته بود، در این چهار سال خارج شده و فقط برجام پرسروصداترین آنها بوده است.»
منتقدان برجام بهخاطر اعتماد بیدلیل دستگاه دیپلماسی به غرب از تیم مذاکرهکننده انتقاد میکردند. این روزنامه زنجیرهای معتقد است باید از آمریکا و اروپا انتقاد کرد! و این در حالی است که اگر باز هم شرایط مهیا شود این جماعت برای مذاکره (بخوانید اعتماد بیجا به غرب) پیشتاز هستند.
اما حیرت انگیزترین جای این گزارش آنجاست که میخوانیم: «همین مردم خسته از تحریمهای ظالمانه آمریکا که در سختترین روزهای زندگی خود قرار دارند، اگر ببینند جو بایدن رئیسجمهور آمریکا شده است[!!] و آمریکا که مسبب همه این سه سال و اندی[!!] درد و رنج ملت ایران است، متواضعانه[!!] به برجام بازگشته، آنهم توافقی که مرد شماره یک دیپلماسی ایران آن را چنان منعقد کرده که ترامپ را در شورای امنیت منزوی و سرافکنده کند، بازهم با صندوقها قهر خواهند کرد؟! بر اساس کدام منطق سکان اداره کشور را به دستان اصولگرایی تندرو که بر طبل جنگ و تحریم میکوبد، خواهند سپرد؟ وطنپرستی و ایراندوستی ملت را نباید نادیده گرفت. بههرحال انتخابات ریاستجمهوری آمریکا خواهناخواه تأثیر بسیاری بر آرایش انتخاباتی خواهد داشت و شاید اگر ترامپ بازنده آن رقابت باشد...»
نخست آنکه یک جریان سیاسی چقدر میتواند بیبرنامه و بیهویت باشد که تمام امیدش به انتخابات کشوری دیگر بسته باشد؟! آن هم کشوری که دشمن شماره یک ایران است.
دوم آنکه این روزنامه اصلاحطلب مدعی شده آمریکا مسبب درد و رنج همین سه سال و اندی کشور است!! و انگار نه انگار از همان روزهای پیروزی انقلاب و نه حتی بسیار قبلتر از آن آمریکا درد و رنجهای بسیاری به مردم ایران تحمیل کرده است. عجیب آنکه درست در سالگرد کودتای 28مرداد این روزنامه زنجیرهای چنین ادعایی کرده است.
سوم آنکه این طیف همواره با ترور شخصیت و ایجاد هراس در مردم از جریان رقیب خود به پیروزی در انتخابات دست یافتهاند. برای نمونه در انتخابات قبل میگفتند اگر رئیسی رئیس جمهور شود دلار 5000تومان خواهد شد! حالا هم مدعی شدهاند اصولگرایان حواهان جنگ و تحریم هستند. این در حالی است که اصولگرایان میگویند باید عزت و منافع ایران حفظ شود. در عین حال اصلاحطلبان میگویند باید همواره در برابر غرب سربه زیر باشیم. این طیف عزت خواهان را جنگ طلب و کسانی که میگویند نباید دستاوردهای جوانان ایران را به ثمن بخس به غرب واگذار نمود، خواهان تحریم مینامند.
ارگان دولت: روحانی رئیسجمهور خوششانسی نبود!
روزنامه دولتی ایران دیروز در گزارشی نوشت: «نگاهی به تاریخ تحولات سیاسی بهویژه در دو دهه اخیر حکایت از آن دارد که رؤسای جمهوری در سال پایانی دومین دوره کاری خود روزهای سختی را سپری کردهاند. زیرا ناکامی آنها در به ثمر رساندن اهداف و برنامههایی که در دو انتخابات رای اکثریت مردم را به خود اختصاص داده اگر چه اغلب ریشه در موانع ساختاری و محدود بودن اختیارات دولت و رئیسجمهوری در مواجهه با رای و اثر دیگر نهادهای حاکمیتی داشته اما از سوی جامعه به مثابه عهدشکنی و از سوی رقبای سیاسی بهعنوان پاشنه آشیل و هدف حملات انتقادی قلمداد شده است.»
ارگان دولت افزود: «چنین وضعیتی برای دولت دوازدهم و ریاست جمهوری حسن روحانی بنا بر عواملی پیدا و پنهان نه از دوازده ماه مانده به اتمام مسئولیت که تنها از شش ماه پس از آغاز دور دوم ریاست جمهوری با اعتراضات دی ماه 96 آغاز شد و به تناسب قطار رویدادهای واپسینی همچون خروج آمریکا از برجام و تحریمهای بیسابقه اعمال شده از سوی دولت ترامپ تا آخرین آنها یعنی همهگیری گسترده بیماری کووید 19 مشهور به کرونا روزبهروز بر پیچیدگی وضعیت پیش روی دولت افزود و او و دولتش را سیبل سنگینترین انتقادات کرد. در فاصله دی ماه 96 تا به امروز فهرست بلندبالایی از مصایب؛ از رخ دادن حوادث غیرمترقبهای همچون زلزله و سیل تا مشکلات ناشی از تصمیمگیریها و رویدادهای ناگزیر سیاسی و اقتصادی چنان ردیف شده که برخی ناظران حسن روحانی را به عنوان «بدشانسترین رئیسجمهوری» معرفی میکنند.»
روزنامه ایران مدعی شد: «روحانی رئیسجمهوری خوش شانسی نبوده است اما دولتش همچنان برای بر پا نگاه داشتن خیمه امید کار میکند.»
با وصف فوق، خوشبینانهترین تحلیل، نازل و بیمایه بودن ادراک جریان غربگرا و حامی دولت از عرصه تمشیت و سیاست و سامانبخشی امور کشور است. اما تحلیل واقعبینانهتر، واجد مفهوم دیگری است؛ اینها که با عواملی نظیر شانس و اقبال و کمبود اختیارات، عملکرد دولت را بررسی میکنند، همان طیفی هستند که دولت را رحم اجارهای، روحانی را نامزد اجارهای و خود را تضمین روحانی اعلام کردند. همچنین روشن است که عامل اصلی ایجاد برخی معضلات فوق، بیتدبیریها و سوءمدیریت دولت بوده است. از این رو، وضع موجود دستپخت این طیف (مدعیان اصلاحات) است اما از فرط بیمسئولیتی و بیکفایتی و فقدان فرهنگ پاسخگویی، فرار به جلو و فرافکنی میکنند و بینش و آگاهی مردم را به تمسخر میگیرند. این طیف به جای این رویه پلشت، باید پاسخگوی فجایع سنگین تحمیل کرده به مردم و کشور باشد.
تقلای مدعیان اصلاحات برای جداکردن سفره خود از دولت
رسول منتجب نیا، فعال سیاسی مدعی اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«من عقیده دارم ما نباید سرنوشت خود را به دولت گره بزنیم. روحانی بهعنوان منتخب اصلاحطلبها در دو دوره مشکلات و ضعفهایی داشته و دارد و نمیتوان با چشم بسته از دولت و رئیس جمهور و سیاستهای آن انتقاد کنیم. همانطور که نمیشود با چشم بسته موافقت کرد. هر دو غیرواقعبینانه و غیرمنصفانه است. در دو دوره اصلاحطلبان مصلحت دیدند تا از کاندیدایی نیابتی حمایت کنند، شعارهای آقای روحانی اصلاحطلبانه بود و مردم به این شعارها رای دادند. ولی در عمل مشاهده شد کارها با مطالبات مردم مطابقت لازم را ندارد».
با نزدیک شدن به موعد انتخابات ریاست جمهوری 1400، تحریکات مدعیان اصلاحات برای جداکردن سفره خود از دولت شدت بیشتری به خود گرفته است.
این طیف با کلیدواژههایی همچون «کاندیدای اجاره ای» و «کاندیدای نیابتی» در پی آن هستند تا اینگونه وانمود کنند که روحانی، نامزد مدعیان اصلاحات نبوده است. این در حالی است که تنها در یک نمونه، محمدرضا خاتمی در سال 96 گفته بود «ما اصلاحطلبان تضمین روحانی هستیم».
اکثریت مطلق دولت روحانی در اختیار مدعیان اصلاحات است. این طیف بانی اصلی وضع موجود اقتصادی است اما با بیمسئولیتی در پی شانه خالی کردن از پاسخگویی است.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/177345/