هسته سخت اصلاحات؛ خشمگین از نظام، ترسان از شکست
خبر خوب
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - مشرق /متن پیش رو در مشرق منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
اگر با "جریان تحریف" مقابله شود؛ این روند پیشرفت ایران است که مثل ققنوس از میانه آتش برآمده بر دستان حجاریان و هممسلکان او در چشم مردم قرار میگیرد.
سعید حجاریان، از تئوریسینهای اصلاحطلب به تازگی در یادداشتی با عنوان "خشمگین از امپریالیسم، ترسان از انقلاب" که در سایت مشق نو منتشر شد، به تشریح شرایط کشور در قالب یک متد سیاهنمایانه پرداخته است.
در یادداشت حجاریان که شرایطی از بنبست را پیرامون اوضاع ایران القا میکند؛ اما در خطوط پایانی میخوانیم:
"در این شرایط بهگمان من باید بهطور عاجل و در دو جبهه مذاکراتی صورت بگیرد. در الگوی مذاکره با خارج، ابتدا باید پذیرفت بر نفس مذاکره ایرادی مترتب نیست چه با جمهوریخواهان چه با دموکراتها، چه بیواسطه و چه با واسطه. مهم آن است که مذاکره شفاف باشد، پیششرطی از جانب غرب پذیرفته نشود و منافع ملی هم کاملاً لحاظ شود."
او همچنین میافزاید: در داخل نیز میبایست جمعی از اصلاحطلبان متشکل از کارشناسان اجرایی، سیاستمداران حرفهای و نخبگان آکادمیک مذاکره با رأس حاکمیت را در دستور کار قرار دهند و با بیانی منطقی و مبتنی بر دادههای کارشناسی مسائل را موشکافی کنند و راهبردهایی را برای اصلاح ذهینت تصمیمسازان و سپس بهبود وضعیت پیشنهاد دهند.
جنس این فعالیت از سنخ نامههای سرگشاده نخواهد بود اما ضرورت دارد با دقت و صراحت به قلب ماجرا وارد شد. بهعنوان مثال این جمع یک موضوع عاجل و استراتژیک را بررسی خواهد کرد، آسیبها و ضعفهایش را استخراج میکند و بسته خروج از بنبست را ارائه میدهد. اگر پذیرفته شد، گامی به سود کشور برداشته شده است و اگر نشد، لااقل میتوان فشارهای اخلاقی مبنی بر عدم اجرای مسئولیت ملی را از دوش اصلاحطلبان برداشت. "
*اظهارات حجاریان پیرامون تأکید بر مذاکره با خارج! یا همان آمریکا، برخی بدیهیات عقلانی مثل "تجربهها و عبرتها" را نادیده میگیرد.
آیا در نگاه به دشمن جرّاری که در صبح بیسابقهترین توافق یعنی برجام نیز ایران را تحریم کرد و اجازه نداد حتی از نمایی از نفحات توهّمی برجام نیز به دوستدارانش برسد؛ باید تجربه را کنار گذاشت!؟
آیا این عین کنار گذاشتن منافع ملی نیست!؟
دلیل دیگر عقلانی نبودن مذاکره بین ما و آمریکا در شرایط کنونی "خون شهید سلیمانی" است.
خونی که به دست شقیترین انسانها بر زمین ریخت اما همچنان جوشش دارد و انتقام سخت و عادلانه ما که منجر به خونبس بین ایران و آمریکا شود نیز همچنان در نوبت وقوع است. بدیهیست که در این شرایط نمیتوان مذاکره کرد.
دلیل دیگری هم مبنی بر لازم نبودن مذاکره وجود دارد که محاط بر دلایل قبلی است.
و آن اینکه اساساً مشکلات امروز کشور ایران اولا چندان حادّ نیستند و ثانیا راه حل آنها نیز در داخل کشور است نه در خارج.
آقای حجاریان حکما تجاهل کرده اگر نگفته که اثر تحریمها بر تمام اقتصاد ایران بیش از میانگین 30 درصد نیست. و همچنین اگر نمیگوید که گرانی عمده در بخشهای مربوط به مسکن به دلیل سیاستهای غلط فردی به نام "عباس آخوندی" بود نه به دلیل تحریمهای آمریکا!
و ایضا آیا او حاضر است به این حقیقت تن در دهد که اگر و فقط اگر اعتقاد غلط دولت آقای روحانی برای "عدم نظارت بر قیمتها" نبود و کالاها شاهد گرانی لجام گسیخته نمیشدند؛ امروز هیچ بازاری برای سیاهنمایی علیه کشور یا شعار مذاکرهخواهی وجود نداشت!؟
در عین حال باید دانست که نظام جمهوری اسلامی ایران همواره و در هر مقطعی به محض رؤیت نشانههای عقلانیت در طرف مقابل (اعم از آمریکا یا هر کشور دیگری غیر از اسرائیل) از مذاکره عقلانی دور نیست.
اما فعلا و بلکه تا سالها بنا به دلایلی هرگز چنین نشانههایی در آمریکا رؤیت نخواهد شد.
حرفهای حجاریان پیرامون مذاکره داخلی اصلاحطلبان با رأس حاکمیت و ارائه راه حل برای مسائل کلان کشور نیز به یک تئاتر روحوضی بیشتر شبیه است تا به یک راهبرد استراتژیک!
چه اینکه اصلاحطلبان در طول 2 دولت گذشته و فعلی و به بیان دیگر طی 7 سال اخیر در تمامیت قدرت قوه مجریه که صاحباختیار بیش از 95 درصد از بودجه و اختیارات کشور است حضور داشتهاند و بصورت مطلقالعنان، هرچه خواستهاند، کردهاند.
ضمن اینکه در شورای شهر و مجلس دهم نیز همراه با دوستان اعتدالیشان در اکثریت مطلق بودهاند.
شرایط امروز کشور آیا چیزی جز همان خواستههای اصلاحطلبان است!؟
آیا اینکه برجام منعقد شد، سیاستهای اقتصاد لیبرالی بر بازار ایران حاکم شد، بازداشتیها و مظنونین فتنه 88 به مصادر امور رسیدند، شاهد مخالفت با گشت ارشاد بودیم، انتخابات تحریم شد و حتی یک پالس از دولت اصلاحطلبان در جهت حمایت کامل و چشمگیر از "محور مقاومت" هم دیده نشد؛ تماماً چیزی جز خواستههای اصلاحطلبان و مانیفست فکری آنها بوده است؟
اکنون حجاریان باید از بابت وضع موجود توضیحاتی را ارائه کند نه اینکه مدعی راه حل باشد. چه اینکه باید پذیرفت اصلاحطلبان در وضع موجود کشور، خود بخشی از مشکل هستند نه راه حل!
آشکار است که آقای حجاریان پس از عمل به این گزاره منطقی و توضیح یا احیانا عذرخواهی پیرامون وضعی که ایشان و دوستانشان در دامن رأی مردم گذاشتهاند؛ دیگر نگران "عدم اجرای مسئولیت ملی" هم نخواهند بود.
چون مسئولیت ملی در حال حاضر، همان "مسئولیتپذیری در قبال وضع موجود" است نه ارائه راهکار از سوی "بانیان وضع موجود" و کسانی که تمامیت مشکلات فعلی کشور ثمره اجرایی شدن تفکرات آنهاست.
آنچه که حجاریان گفته است و بنبستنمایی او از شرایط کشور البته باید در کنار تأکیدات علیالدوام حجاریان بر "عامالبلوی" بودن جامعه و دعوتهای زیر پوستیاش برای اغتشاش دیده شود...
دقت شود که گراف رسم شده از سوی حجاریان، ایران را کشوری فروافتاده در بنبست را تصویر میکند که در دوراهی مذاکره یا انقلابی با مزاج فتنه اقتصادی قرار دارد. اما اگر خواص کشور وارد فرایند روشنگری شوند و با "جریان تحریف" مقابله کنند؛ این روند پیشرفت کشور است که مثل ققنوس از میانه آتش برآمده بر دستان حجاریان و هممسلکان او در چشم مردم قرار میگیرد.
به تازگی و در کنار حجاریان، حسین مرعشی، دیگر فعال اصلاحطلب نیز طی اظهاراتی در خبرگزاری دولتی ایرنا تأکید کرده است که: "به گفتوگو با آمریکا تمایل داریم"...
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/175753/