سرمقاله سازندگی/ وزیر یا سرباز؟
اقتصاد روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - روزنامه سازندگی / «وزیر یا سرباز؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم جهانبخش خانجانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
اظهارات آقای کاظمی، وزیر آموزشوپرورش در توصیف خود به عنوان «سرباز سردار رادان» اگرچه در ظاهر، رنگوبوی قدردانی و همراهی دارد اما از منظر نهادگرایی، گفتمان سیاسی و منطق جایگاه نهادی، حرفهایی است که نباید به سادگی از کنار آن عبور کرد. وزیر آموزشوپرورش بالاترین مقام و سخنگوی مهمترین نهاد آموزشی، فرهنگی و تربیتی کشور است؛ نهادی که بار سنگین پرورش نسل آینده، آموزش تفکر انتقادی و ساختن ذهنهای مستقل را بر دوش دارد.
اینکه وزیر در یک نشست رسمی، خود را صراحتاً سرباز یک فرمانده نظامی معرفی میکند، آن هم با لحنی پر از احساس و تاکیدی که از چارچوب یک تعامل اداری یا نهادی فراتر میرود صرفاً یک تعارف شخصی نیست بلکه نشانهای از نوعی اختلاط گفتمانی است که میتواند، جایگاه مستقل نهاد آموزشوپرورش را تحتالشعاع قرار دهد.
این نوع سخن گفتن، ولو با نیت خیر، به شکل ناخواسته پیامهایی را القا میکند که با اصول تفکیک و استقلال نهادهای آموزشی و نظامی در تضاد است.
در جمهوری اسلامی، نقش معلم چیز دیگری است. معلم قرار نیست، فرمان ببرد یا سرباز باشد. معلمی، شغل انبیاء معرفی شده است. اساساً تربیت یعنی شکوفایی، خلاقیت و پرسشگری، نه اطاعت و فرمانبرداری از جمله رسالتهای اوست.
بازار ![]()
مدرسه هم باید جایی باشد که در آن کودکان و نوجوانان بیاموزند چگونه فکر کنند و زیست اجتماعی را تمرین کنند، نه اینکه از ابتدا با زبان سلسله مراتبی و فرماندهی خو بگیرند. وقتی وزیر آموزشوپرورش به جای تاکید بر شأن تربیتی و استقلال فرهنگی معلم، خودش را در مقام یک سرباز معرفی میکند، در واقع دارد ناخواسته همان تصویری را بازتولید میکند که سالهاست دلنگرانی بسیاری از دلسوزان تعلیم و تربیت بوده است، آن هم اینکه آموزشوپرورش، تابعی از نهادهای غیرمسئول در حوزه آموزشی و علمی شود.
همکاری میان نهادها البته لازم است، هیچکس مخالف همکاری آموزشوپرورش و نیروی انتظامی برای پیشگیری علمی از آسیبهای اجتماعی یا ارائه آموزشهای همگانی یا احترام و قدردانی نسبت به زحمات و تلاشهای نیروهای انتظامی نیست اما میان همکاری و اطاعت، تفاوت زیادی وجود دارد. جایی که وزیر میگوید «ما را سرباز خودتان بدانید، هر ماموریتی باشد، ما در خدمتیم» عملاً دارد به جای تعامل، اعلام تابعیت میکند. این لحن نه تنها استقلال آموزش را مخدوش میکند بلکه از نظر حقوقی و گفتمانی هم زیانبار است. آموزشوپرورش نهاد مرجع است، نه بازوی اجرایی دیگران.
نکته مهمتر در این میان، جایگاه دولت آقای پزشکیان است که از دو نیروی نظامی در کابینهاش استفاده کرده است. آقای پزشکیان باید به دولتمردان متذکر شود که همواره تلاش کنند، مرزهای نهادی را رعایت کنند و هم در بیان مواضع خود به این تعادل حساس وفادار بمانند. زبان سیاستورزان باید نماینده عقل حاکمیت باشد، نه بلندگوی عواطف شخصی.
در نهایت باید گفت که وزیری که قرار است در برابر چالشهایی چون کاهش منزلت معلم، افت کیفیت آموزش، بحران نیروی انسانی و انتظارات بالای جامعه بایستد باید خود را در جایگاه نهادی متناسب با این کارکردها ببیند. زبان و ادبیاتی که نهاد آموزش را به سربازی تقلیل میدهد، نه تنها کمکی به همدلی بین نهادها نمیکند بلکه این تصور نادرست را میسازد که استقلال فکری و فرهنگی در اولویت نیست. حفظ این استقلال اتفاقاً بیش از هر چیز از زبان آغاز میشود.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1245372/