سرمقاله صبح نو/ خطایی که رویاهای ترامپ را به باد میدهد
اقتصاد روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - صبح نو / «خطایی که رویاهای ترامپ را به باد میدهد» عنوان یادداشت روز در روزنامه صبح نو به قلم محبوبه نیاورانی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
این روزها با دو گزاره «دیپلماسی» یا «رویارویی» میان ایران و آمریکا در دوران دونالد ترامپ روبهرو هستیم. گزارهای که طرفداران و مخالفانی دارند. مخالفان آن اکثر چهرههای دانشگاهی و دیپلماتهای آمریکایی و موافقان آن اپوزیسیونهای بیوطن و رژیم صهیونیستی هستند که رؤیای خود را در نابودی ایران جستوجو میکنند
کشورمان نیز آمادگی خود را برای مذاکره بر مبنای فرمول اعتمادسازی در مقابل رفع تحریمها اعلام و خود را برای تمام سناریوها آماده کرده است. همچنانکه آقای کمال خرازی گفته است «همزمان هم برای مذاکره و هم برای مقابله آمادگی داریم.» ایران در هر دو زمینه نیز پیش از این آمادگی خود را اثبات رسانده که نمونه گزینه مذاکره آن «برجام» و گزینه نظامی آن «وعده صادق 1و2» و یا حمله به «عین الاسد» است.
اما براساس واقعیات نظام بینالملل و اهداف دولت ترامپ، میتوان حدس زد که گزینه دیپلماتیک بسیار محتملتر از گزینه نظامی است؛ چرا که هم از توانمندی آمریکا به دور است و هم انتخاب مسیر اشتباه، ترامپ را از اهداف و چشمانداز خود که همانا «آمریکای برتر» است دور خواهد کرد. ترامپ تنها 4 سال فرصت دارد رویاهای خود را محقق سازد. ازاینرو گزینه حمله به سایتهای هستهای ایران آن هم در سال نخست دولت، همچون بمبی انتحاری است که رویاهای ترامپ را به باد خواهد داد
گرچه ترامپ در دولت اول خود تمامی خطوط قرمز مرتبط با ایران را نادیده گرفت؛ اما در دوره جدید او باید از خطای گذشته خود نسبت به ایران و خروج از برجام عبرت بگیرد و خطای گذشته را مجددا تکرار نکند. زمانی که آمریکا از برجام خارج شد، ایران دارای صنعت هستهای بود و امروز که مجددا ترامپ به قدرت بازگشته، کشورمان در آستانه هستهای شدن است. بنابراین عدم مذاکره نهتنها ایران را ضعیف نمیکند، بلکه عزم آن را برای احقاق حقوق خود بیشتر خواهد کرد.
ایران در 40 سال گذشته ثابت کرده بازدارندگی خود را براساس ظرفیتها و توانمندیهای داخلی تأمین کرده و در این زمینه نیازمند هیچ ائتلاف و پیماننامه و مذاکرهای نیست. جنگ تحمیلی به ایران آموخته است که به تنهایی نیازهای امنیتی خود را تأمین کند و بازدارندگی خود را بالا ببرد. امروز توانمندیهای نظامی آن با دهه 90 قابل مقایسه نیست.
نکته بعدی، اولویتهای امروز ترامپ است که هرگونه تنش با ایران ممکن است این کشور را سالها از آرزوهای خود دور کند و موقعیت آمریکا را بهویژه از لحاظ اقتصادی نسبت به چین کاهش دهد. به نظر میرسد ترامپ سعی دارد تا جای ممکن جنگهایی که در دوره بایدن به راه انداخته شده است را به سمت آتشبس و توقف درگیریها سوق دهد؛ چراکه هدف او افزایش برتری اقتصادی آمریکا بهویژه نسبت به چین است. همچنانکه در دولت خود تأکید کرده بود: «ما به دنبال تحمیل سبک زندگی خود به کسی نیستیم، بلکه میخواهیم بهعنوان یک نمونه بدرخشد.» ترامپ به خوبی میداند که آمریکا در موقعیت ماجراجویی در چندین جبهه نیست و البته که امکانات آن در این حوزه نیز به شدت محدود است. او در دوره اول دولت خود نیز از درگیری با ایران پرهیز کرده بود.
امروز تهدید حمله به ایران در کنار جنگ متحدان ایران با اسرائیل و تبادل آتش میان ایران و اسرائیل، کشورمان را بیش از گذشته به سمت بازدارندگی هستهای سوق خواهد داد. بنابراین با توجه به احتمال شکست بالای هرگونه اقدام نظامی علیه ایران و خطرات منطقهای و بینالمللی آن، دولت ترامپ باید با حسن نیت به میز مذاکره با ایران بیاید.
چهرههای دانشگاهی آمریکا هم با توجه به در جریان بودن دو جنگ اوکراین و غزه و وضعیت رقابت اقتصادی میان چین و آمریکا، به ترامپ بر ضرورت پرهیز از رویارویی نظامی با ایران بخصوص تحت فشار رژیم اسرائیل توصیه کردهاند. آنان بر این موضوع معترف هستند که ارتش ایالات متحده در حال حاضر برای درگیری چندمنطقهای آماده یا تجهیز نشده است. آخرین ارزیابیهای کارشناسان ساختار ارتش آمریکا نشان میدهند که واشنگتن برای درگیری احتمالی با چین به سرمایهگذاریهای جدید و البته در مقیاس بزرگ نیاز دارد
در همین زمینه «ریچارد نفیو» معمار تحریمهای ایران در دولت «باراک اوباما» در توصیهای به دولت ترامپ گفته است: «دلایل بسیار زیادی برای تلاش مجدد روی راهکار دیپلماتیک وجود دارد. مهمتر از هر چیزی، مقامات آمریکایی نمیدانند که آیا هرگونه حمله به تأسیسات هستهای ایران موفقیتآمیز خواهد بود یا خیر. آمریکا و متحدان آن (اسرائیل) از توانایی لازم برای نابودی کامل تأسیسات هستهای ایران برخوردار هستند؛ اما حتی چنین حملهای مانع تصمیم ایران برای هستهای شدن یا جابهجایی تأسیسات خود نخواهد شد. ایران میتواند سریعا پیش از حملات آمریکا، تأسیسات و ذخایر اورانیوم خود را به تأسیساتی محرمانه منتقل کند. از طرفی، پس از حمله کشوری هستهای همچون آمریکا، تهران میتواند بسیار راحتتر حمایت جامعه جهانی از هستهای شدن خود را جلب کند و با ذخایر اورانیوم منتقل شده خود چندین بمب هستهای بسازد.»
البته این موضوعی نیست که غرب از آن بیخبر باشد. اگر غرب میدانست تأسیسات هستهای ایران با یک حمله نظامی نابود میشود هیچگاه سالها وقت خود را پای میز مذاکره صرف نمیکرد. ازاینرو گزینه حمله به سایتهای هستهای ایران آن هم در سال نخست دولت ترامپ که قصد دارد آرزوهای نیمهکاره خود را تحقق بخشد، همچون بمب انتحاری در منطقه خواهد بود که اثرات انفجار آن تا کاخ سفید هم خواهد رسید.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1205135/