بزرگنمايي:
ایران پرسمان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
الهام قاسمی/ هرگاه سخن از سوریه و جنگ داعش به میان میآید، نام سردار شهید قاسم سلیمانی نهتنها در ذهنها زنده، بلکه به نوعی در تاریخ مقاومت ثبت شده است. مردی که در چهار سال مبارزه شبانهروزی خود در خاک سوریه، نهتنها در میدانهای جنگ، بلکه با درایت و شجاعت بینظیر خود به پایان رسیدن ماجرای داعش را رقم زد. سردار سلیمانی نهتنها یک فرمانده نظامی برجسته بود، بلکه انسانی با ویژگیهای منحصربهفردی بود که در روزهای پایانی زندگی خود به یک الگو و قهرمان معنوی تبدیل شد. در کتاب «عزیز زیبای من» به قلم زینب مولایی، روایتهایی مستند و خاطراتی از سه روز آخر زندگی حاج قاسم سلیمانی آمده است که به خواننده فرصتی میدهد تا در عمق احساسات، تصمیمات و آخرین لحظات این سردار بزرگ وارد شود و تصویری روشن از فردی که تاریخساز شد، به دست آورد.
هرگاه سخن از سوریه و جنگ داعش به میان میآید نام و خاطره مردی در ذهنها نه زنده، بلکه تکرار میشود که طی 4-5 سال تلاش و مجاهدتهای شبانهروزی به همراه درایت، هوشمندی و شجاعت ماجرای داعش را در خاک شام تمام کرد. روایت داستان زندگی مردی که سالهای سال چهره واقعی جنگ را دیده آن هم نه از پشت سر و از فاصلهای دور، بلکه رخ به رخ و چهره به چهره میتواند برای هر فردی درس و آموزهای از ایثار و مقاومت باشد. دانستن تمام لحظات زیستن فرمانده بزرگ مقاومت، حاج قاسم سلیمانی مردی که عزیز کرده دلها بود خواندنی است؛ اما اینکه سه روز آخر زندگی سردار بزرگ دلها چگونه گذشته و چطور با نزدیکانش خداحافظی کرده و به دیدار معشوق رفته، ماجرای شنیدنی دارد که زینب مولایی در سومین تجربه ادبی خود با نام «عزیزِ زیبای من» آورده است.
«عزیز زیبای من» روایتی مستند از سه روز پایانی زندگی حاج قاسم سلیمانی از زبان فرزندان، فرماندهان مقاومت و همرزمان قدیمی ایشان است که البته گاهی به خاطرات قدیمیتر هم گریزی میزند. وصف هفتاد و دو ساعت پایانی زندگی دنیایی حاج قاسم، از این نظر جذابیت مضاعف دارد که میفهمیم مردی چنین بزرگ، آخرین ساعتهای عمرش را به چه کارهایی اختصاص داده است. این کتاب علاوه بر نگرانیها و دغدغههای اطرافیان سردار در روزهای میانی دیماه 1398، به شرح روحیات و منش حاج قاسم پیش از شهادت نیز میپردازد.
کتاب با پیوست عکسهای مرتبط با متن خاطرات، مثل عکسهای خانوادگی، تصویری از دستنوشته شهید و نامه ایشان به همسرشان، مخاطب را با خود همراه میکند.
خطوط اصلی این کتاب از مستند «پرواز 1:20» به کارگردانی مهدی نقویان گرفته شده و نکات تکمیلی از طریق مصاحبههای بیشتر جمعآوری و تدوین شده است.
عنوان «عزیز زیبای من» اسم نامهای است بسیار جانسوز که حاج قاسم خطاب به شهادت برای دخترشان فاطمه خانم نوشته بودند. ایشان در نامه چنین میگویند:
«آه مرگ خونین من! عزیز من! زیبای من کجایی؟
مشتاق دیدارت هستم… وقتی بوسه انفجار تو، تمام وجود مرا در خود محو میکند، دود میکند و میسوزاند. چقدر این لحظه را دوست دارم.
آه… چقدر این منظره زیباست. چقدر این لحظه را دوست دارم. در راه عشق جان دادن خیلی زیباست... .»
یکی از نکاتی که در سراسر این اثر به چشم میآید عدم نامگذاری برای تمامی فصول است. انتخابی که نویسنده کتاب علت آن را اینگونه بیان میکند: «من از عمد عناوینی برای فصول انتخاب نکردم. به این خاطر که به عقیده بنده اسم گذاشتن روی فصول سبب میشود که ذهن مخاطب حول محور عناوین هر فصل بسته میشود. همچنین عناوین پیوستگی بین فصول را از بین میبرند. به همین خاطر ترجیح دادم که روند به اینگونه باشد که فصل دوم ادامه فصل یک، فصل سوم ادامه فصل دو ... باشد تا پیوستگی ذهن مخاطب از دست نرود و تقطیع نشود و ذهن مخاطب بتواند روند یک داستان را بهراحتی در ذهن خود پیش ببرد. چراکه این اثر دارد سه روز پایانی یک شخصیت را روایت میکند. به همین خاطر ترجیح دادم عناوین برای فصول تعیین نکنم.»
بنا بر اظهار نویسنده اثر، طرح جلد را خود انتشارات مکتب حاج قاسم انتخاب کردند که هم عنوان دستخط خود حاج قاسم است و هم خونی که روی صفحه پاشیده شده و انتهایش به صورت پرواز پرندهها درآمده است، نمادی است از خونی که به ناحق از حاج قاسم ریخته شده و باعث پرواز ایشان شده است.
این اثر علاوه بر اینکه در سال گذشته در بخش ویژه سردار شهید قاسم سلیمانی، برگزیده جایزه کتاب سال دفاع مقدس شد، جزو نامزدهای سومین دوره دوسالانه جایزه شهید همدانی هم قرار گرفت.
«عزیز زیبای من» در سال 1401 توسط انتشارات مکتب حاج قاسم در 176 صفحه و در قطعی رقعی روانه بازار چاپ شده است.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1203816/