ایران پرسمان

آخرين مطالب

همین رو کم داشتیم سیاست روز

همین رو کم داشتیم
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سیدمهدی طالبی| در روز‌های گذشته بار دیگر تنش‌ها میان پاکستان و طالبان افزایش‌ یافته و به درگیری نظامی منجر شده است. 
طالبان از شامگاه جمعه در پاسخ به بمباران مناطقی از خاک خود توسط نیروی هوایی پاکستان به مناطق مرزی این کشور حمله کرد. این درگیری‌ها که از جمعه آغاز شدند تا روز گذشته جریان داشتند. 
گفته می‌شود در این درگیری‌ها 19 نظامی پاکستان کشته شده‌اند. حمله هوایی پاکستان به افغانستان هم نزدیک به 50 کشته برجای گذاشته بود. 
عنایت‌الله خوارزمی، سخنگوی وزارت دفاع حکومت طالبان در بیانیه‌ای اعلام کرده حملات انتقام‌جویانه این گروه علیه مراکز ساماندهی حملات به افغانستان صورت گرفته است. 
پس از حمله هوایی پاکستان شهباز شریف، نخست‌وزیر این کشور تأکید کرده بود اسلام‌آباد دیگر تحمل فعالیت‌های گروه طالبان پاکستان از خاک افغانستان را ندارد. 
او هشدار داده بود که نهاد‌های نظامی و مجری قانون پاکستان به‌طور کامل برای مبارزه با تروریسم بسیج شده‌اند. 
نکات
درگیری‌ها میان طالبان و پاکستان متأثر از ریشه‌های تاریخی و همچنین برخی تحولات رخ داده در شرایط کنونی‌اند. در ادامه به نکاتی درباره این موارد پرداخته شده است. 
1- طالبان درحال حمایت از تی‌تی‌پی است و می‌توان گفت تفاوت چندانی میان این دو وجود ندارد. طالبان ادعا دارد در چهارچوب مرز‌های سرزمینی افغانستان فعالیت می‌کند، اما به‌تبع حضور دوسوم پشتون‌ها در پاکستان به دشواری می‌توان از نگاه این گروه به همسایه جنوبی خود جلوگیری کرد. 
درحالی‌که پشتون‌ها با حدود 20 میلیون نفر جمعیت بزرگ‌ترین قوم افغانستان به حساب می‌آیند، 40 میلیون پشتون در پاکستان و عمدتاً مناطق هم مرز با افغانستان زندگی می‌کنند. 
علاوه‌بر زندگی دوسوم پشتون‌ها در پاکستان، مقام‌ها و اعضای رده‌های مختلف این گروه چندین دهه در این کشور زندگی کرده‌اند. در دوران اشغالگری شوروی طی دهه 1980، اعضای طالبان در پاکستان فعالیت می‌کردند و در دهه 1990 به افغانستان بازگشتند. با اشغال افغانستان توسط غرب در سال 2001، طالبان بار دیگر در پاکستان پناه گرفت. 
درنتیجه این اتفاقات چند دهه‌ای، عملاً اعضای طالبان افغانستان وارد مسائل پاکستان هم شده‌اند. جداسازی طالبان از پاکستان امکان‌پذیر نیست. 
نحوه ورود طالبان به مسائل پاکستان می‌تواند برای دولت‌های میزبان مهاجران افغانی هراس‌آور باشد؛ اما باید به تفاوت‌ها هم توجه کرد. ورود طالبان به مسائل پاکستان ناشی از مسئله مهاجران نیست، بلکه براساس واقعیت‌های تاریخی صورت‌گرفته است. پشتون‌های پاکستان مهاجر نیستند، بلکه در سرزمین تاریخی خود زندگی می‌کنند. 
از این نظر تحولات پاکستان به‌خودی‌خود نشان‌دهنده تمایل طالبان برای استفاده از دیاسپورای افغانستانی نیست، اما درهرحال این گروه یک گام به این مسئله نزدیک‌تر شده است. 
اگر نظام «جمهوری افغانستان» درصدد استفاده‌های نرم امنیتی از دیاسپورای افغانستانی بود، احتمال می‌رود طالبان در آینده به‌دنبال استفاده پررنگ‌تر باشد و شاید گام‌هایی به سمت نظامی کردن آن نیز بردارد. ایجاد دسته‌های شبه‌نظامی از این جمله‌اند. 
با این تفاصیل، قضیه درگیری طالبان با پاکستان تهدیدی از سوی این گروه علیه ایران نیست و شاید با توجه به دستان غرب در این ماجرا، کابل نزدیکی‌هایی به تهران داشته باشد، درهرحال باید برای احتمالات آتی آماده بود. 
2- التهابات میان افغانستان و پاکستان اگر به جنگ محدود هم تبدیل نشود، می‌تواند امواج جدیدی از مهاجرت را به سمت ایران ایجاد کند. پاکستان ماه‌هاست سیاست اخراج مهاجران افغانستانی را از خاک خود تشدید کرده است؛ مهاجرانی که از پاکستان به افغانستان اخراج می‌شوند، احتمال دارد در ناسازگاری با محیط این کشور، درصدد ورود به ایران برآیند. 
همچنین احتمال می‌رود افزایش جمعیت در محیط سرزمینی افغانستان با تشدید مشکلات اقتصادی، تمایل به مهاجرت را تقویت کند. 
3- پاکستان برای بازیگری امنیتی در افغانستان به‌دنبال استفاده از داعش علیه طالبان است. اخیراً ویدئویی از نشست تعدادی از فعالان سیاسی بلوچ پاکستان در فضای مجازی انتشار یافته که در آن فردی با نام صبیحه بلوچ که از چهره‌های شاخص بلوچستان پاکستان معرفی شده، از حرکت برنامه‌ریزی‌شده اسلام‌آباد برای تبدیل شهر مستونگ در ایالت بلوچستان به مرکز داعش خبر می‌دهد. 
استفاده پاکستان از گروه‌های تروریستی برای پیشبرد برنامه‌های خود همواره وجود داشته و اطلاعاتی درباره رابطه این کشور با داعش نیز وجود دارد. با واگرایی میان اسلام‌آباد و طالبان، پاکستانی‌ها به‌احتمال زیاد فعالیت‌های خود برای تقویت داعش را افزایش داده‌اند تا حکومت کابل را با چالش مواجه سازند. 
طالبان و داعش علاوه‌بر تفاوت‌های عمیق، در افغانستان رقیب یکدیگر به حساب می‌آیند. داعش اساساً با توجه به دیدگاه‌های تکفیری و ادعای تشکیل خلافت اسلامی به‌دنبال دستیابی به سرزمین‌های مختلف و کسب قدرت است و درنتیجه با طالبان نیز درگیر شده است. 
4- تصمیم عمران خان مبنی‌بر ورود طالبان پاکستانی به کابل باعث سقوط سریع و کامل نظام سیاسی افغانستان شد. این اقدام خشم آمریکایی‌ها را برانگیخت و درنهایت باعث ایفای نقش آشکار آن‌ها در سرنگونی عمران خان شد. 
به‌نظر می‌رسد پیوندی میان تیم عمران خان و طالبان وجود دارد و این گروه با سرنگونی عمران خان بنای ناسازگاری با اسلام‌آباد دارد. 
نخست‌وزیر سابق پاکستان اخیراً از بمباران خاک افغانستان توسط ارتش کشورش انتقاد کرده است. عمران خان، تیم او و طرفدارانش در درگیری‌های سختی با ارتش و طیف‌های سیاسی همراه شده با آن قرار دارند. 
5- بلوچ‌ها و پشتون‌های طالبان پاکستان بر شدت اقدامات خود علیه اسلام‌آباد افزوده‌اند. این گروه‌ها تحت‌حمایت هند قرار دارند. درحالی‌که تصور می‌شد روی کار آمدن طالبان در افغانستان به زیان هند تبدیل خواهد شد، رویکرد جدید این گروه، درگیری‌اش با اسلام‌آباد و همچنین نیاز‌های اقتصادی و لزوم شناسایی بین‌المللی باعث شد روی خوشی به دهلی‌نو نشان دهد. 
6-عدم حمایت طالبان افغانی از تی‌تی‌پی تبعاتی برای این گروه دارد. نخستین معضل، سرخوردگی طرف‌داران طالبان است. آن‌ها از گروه متبوع خود توقع دارند از همتایان پاکستانی‌شان حمایت کند. 
دومین تهدید، احتمال واگرایی میان طالبان با تی‌تی‌پی است که می‌تواند علاوه بر جدایی این دو، به تقویت شاخه پاکستانی در برابر شاخه افغانی منجر شود. بر این اساس نحوه تعامل و توازن میان این دو گروه اهمیت بالایی دارد. 
پس از بمباران خاک افغانستان توسط پاکستان، فعالان مجازی طالبان از عدم پاسخ فوری به این کشور ابراز نگرانی کرده بودند. 
7- فشار‌های پاکستان به طالبان هم‌زمان با افزایش فشار‌های آمریکا بر این گروه صورت می‌گیرد. با توجه به تهدیدات آمریکا علیه برنامه موشکی دوربرد پاکستان، به نظر می‌رسد واشنگتن درصدد سوق دادن اسلام‌آباد به بازیگری طبق دستورکار آمریکا در همسایه شمالی خود است. 
وزارت خارجه آمریکا 28 آذر اعلام کرد تحریم‌هایی را بر برنامه موشک‌های بالستیک پاکستان اعمال می‌کند. 
چندی قبل جان فاینر، معاون مشاور امنیت ملی آمریکا مدعی شد پاکستان در حال توسعه موشک‌های بالستیک دوربردی است که با آن می‌تواند به اهدافی در خارج از جنوب آسیا، از جمله در آمریکا حمله کند. او تأکید کرده بود تلاش‌های موشکی پاکستان برای ساخت موتور‌های موشکی بزرگ «چیزی جز تهدیدی در حال ظهور برای ایالات متحده» نیست. 
دست گذاشتن آمریکا روی سیستم بازدارندگی پاکستان تلاشی برای اعمال فشار سنگین بر این کشور ارزیابی می‌شود. واشنگتن با فشار بر سیستم بازدارندگی پاکستان به دنبال ابزارسازی علیه اسلام‌آباد است تا این کشور را به اجرای دستورکار‌های خود وادار کند. درصورتی‌که پاکستان با استدلال‌هایی مختلف مبتنی بر منافع ملی از اجرای دستورکار‌های آمریکا خودداری کند، آنگاه واشنگتن با اعمال تحریم بر صنعت موشکی پاکستان که معتبر‌ترین حمل‌کننده‌های سلاح هسته‌ای این کشور را تولید می‌کند، بخش دیگری از منافع ملی اسلام‌آباد را به چالش می‌کشد. 
8- پیش از اختلافات یکی دو سال اخیر میان طالبان و پاکستان روابط این دو بسیار نزدیک و در حد نیابتی تصور می‌شد. پس از سقوط کابل، ژنرال فیض حمید از نزدیک‌ترین متحدان عمران خان نخست‌وزیر وقت این کشور که در آن زمان ریاست «سازمان اطلاعات نظامی پاکستان» را برعهده داشت بلافاصله به کابل سفر کرد تا تسلط کشورش بر اوضاع را به رخ بکشد. 
علی‌رغم این تلاش‌ها طالبان یک گروه نیابتی نبود و با قرار گرفتن در رأس حکومت با پاکستان به چالش خورد. باید توجه داشت که در اتفاقات افغانستان از گروه طالبان استفاده نیابتی شده یا به عبارتی دیگر در جنگ‌های نیابتی از آن بهره گرفته شده است اما به نظر می‌رسد این گروه نیابتی نیست. در اینجا باید میان «گروه‌های نیابتی» و «جنگ‌های نیابتی» تفاوت قائل شد. رژیم صدام حسین، در قالب کشور عراق از سال 1980 تا 1988 به نیابت از قدرت‌های جهانی جنگ بزرگی را بر ایران انقلابی تحمیل کرد اما کشور عراق عامل یا دولت نیابتی نبود بلکه صرفاً در یک جنگ نیابتی مورد استفاده قرار گرفت. 
در مقابل رژیم‌صهیونیستی که در منطقه به شکل مصنوعی ایجاد شده و یک دولت نیابتی است. تل‌آویو هم خود نیابتی است و هم در جنگ نیابتی مورد استفاده قرار می‌گیرد، اما دولت صدام نیابتی نبود اما در جنگ نیابتی مورد استفاده قرار گرفت. 
طالبان هم براساس تحولات درونی افغانستان و محیط منطقه‌ای این کشور ایجاد شده و گروهی مصنوعی نیست که بتوان آن را نیابتی دانست. در هرحال وقوع انقلاب اسلامی در ایران در محیط‌های مختلف بسامد‌ها و اثرات مختلفی داشت. در سایه رشد اسلام‌گرایی، گروه‌های اسلامگرا یا تولید شده یا در قالب‌های جدید بازتولید شدند. 
باید توجه داشت رقبای ایران و همچنین قدرت‌ها نیز تصمیم گرفتند بر این تحول بدل بزنند. ایجاد گروه‌های تروریستی و تکفیری تلاشی برای انحراف موج اسلامی ایجاد شده بود. غرب تلاش کرد اسلام‌خواهی را که می‌توانست به ضدیت با منافع غرب بپردازد به سمت درگیری‌های داخلی در جهان اسلام منحرف کند. با این وجود تمامی گروه‌ها منحرف نشدند. 
طالبان به‌طور خاص به دلیل تحولات دهه 1970 و 1980 در افغانستان شکل گرفت. در این دو دهه افغانستان با جمعیت مسلمان تحت تأثیر تفکرات مارکسیستی قرار داشت به‌گونه‌ای که دولت در اختیار پیروان این تفکر قرار گرفته بود. در ادامه با ناتوانی دولت مرکزی افغانستان و بنابر درخواست آن شوروی کشور را اشغال کرد. 
در نتیجه افغانی‌ها برای مقابله با این وضعیت به تفکرات اسلامی پناه بردند. انقلاب اسلامی در ایران هم با ایجاد موج عمومی اسلام‌گرایی و آزادی‌خواهی، بر این اتفاق اثرات تشدید‌کننده گذاشت. 
طالبان براساس چنین تحولاتی شکل گرفت هرچند حمایت‌های خارجی را هم پشت سر خود داشت ولی این حمایت‌ها باید براساس زمانه تحلیل شوند. در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، از غرب گرفته تا چین کمونیست و ایران انقلابی به مجاهدان افغان کمک می‌کردند. این کشور‌ها و مجموعه‌ها بسیار متضاد و دارای اختلافات عمیقی با یکدیگر بودند و حتی در مواردی کمک‌هایشان با یکدیگر هماهنگ نبود؛ درحالی‌که چین در همکاری با غرب و پاکستان به‌نوعی با آن‌ها هماهنگ شده بود، عملکرد ایران با آمریکا مجزا تلقی می‌شد. 
طالبان هم از کمک‌های عمومی به گروه‌های مبارز بهره می‌گرفت ولی بزرگ‌ترین گروه در دریافت کمک‌های مالی، تسلیحاتی و اطلاعاتی نبود. گفته می‌شود بیشترین کمک‌های خارجی به «حزب اسلامی» به رهبری «گلبدین حکمتیار» داده می‌شد. نقش این حزب در دریافت کمک‌ها به‌گونه‌ای بود که ضمن استفاده مستقیم، این گروه نقش واسطه‌ای برای ارائه کمک به گروه‌های دیگر را نیز ایفا می‌کرد. 
نبرد طالبان و القاعده به‌عنوان دو گروه نزدیک به یکدیگر علیه غرب نشان می‌دهد آن‌ها روابط ملتهبی را با حامیان پیشین خود تجربه کرده‌اند. این حمایت‌ها اما به معنای نیابتی بودن طالبان نبودند. 
نیابتی نبودن طالبان باعث شد تا این گروه هنگامی که در کابل نشست، به‌عنوان حاکم کشور وارد درگیری با پاکستان شود. برای فهم بهتر این موضوع می‌توان دست به مقایسه زد. 
به‌عنوان نمونه تحریرالشام مصداق یک گروه نیابتی است. این گروه به‌عنوان حاکم سوریه بر قدرت تکیه ‌زده است اما اعتراضی به پیشروی‌های ترکیه و رژیم‌صهیونیستی در خاک این کشور ندارد، حتی آنکارا و تل‌آویو آشکارا به این گروه دهن‌کجی می‌کنند. 
ترکیه برای مبارزه با کرد‌ها بر تعداد نیرو‌های خود در خاک سوریه افزوده و پراکندگی آنان را هم افزایش داده است. از سوی دیگر آنکارا در تحولات شمال شرق سوریه از گروه تروریستی موسوم به «ارتش ملی سوریه» استفاده می‌کند؛ اقدامی که به معنای به بازی نگرفتن تحریرالشام در قضایای بخش عمده‌ای از سوریه است. 
رژیم‌صهیونیستی هم سه اقدام علیه تحریرالشام صورت داده است. نخستین حرکت نابودی تسلیحات و دارایی‌های نظامی راهبردی سوریه بود تا آن‌ها به دست تحریرالشام نرسند. دومین قدم، پیشروی در جنوب سوریه بود. گفته می‌شود صهیونیست‌ها 95 درصد استان قنیطره سوریه را اشغال کرده و در جنوب دمشق در استان ریف دمشق مستقر شده‌اند. 
سومین حرکت عدم استقبال از مواضع سیاسی تحریرالشام بود. درحالی‌که استاندار دمشق در حکومت تحریرالشام با بیان اینکه گروه متبوعش مشکلی با رژیم‌صهیونیستی ندارد. گیدعون سائر، وزیرخارجه رژیم‌صهیونیستی این گروه را تروریستی نامید. 
تحریرالشام خود نیز می‌دانست اعلام مواضع مثبت درباره رژیم‌صهیونیستی انعکاس و تبعاتی منفی در سوریه و جهان اسلام برایش دارد و از این رو سعی کرد این موضع را توسط استاندار دمشق اعلام کند. با این‌حال صهیونیست‌ها در بالاترین سطح دیپلماتیک این تلاش‌ها را رد کردند. همچنین احتمال دارد تحریرالشام به این دلیل از استاندار دمشق استفاده کرده تا بتواند در موقعیتی مناسب، نظر صهیونیست‌ها را نسبت به خود بسنجد. 
از این روند می‌توان دریافت گروه طالبان نیابتی نیست هرچند در جنگ نیابتی به کار گرفته شده است اما در مقابل تحریرالشام گروهی نیابتی است. 
در تفاوت میان طالبان و تحریرالشام باید به دیدگاه‌ها هم توجه داشت. انحصارگری طالبان بر ضد دیگر اقوام ناشی از ریشه‌های پشتونی این گروه است و خشونتش هم متأثر از خشونت موجود در افغانستان، اما تحریرالشام اساساً گروهی قومی نیست و ذاتاً از دیدگاه‌های رادیکال رنج می‌برد؛ درحالی‌که طالبان با وجود به‌کارگیری خشونت آن را بر اساس تفکرات دینی تئوریزه نکرده است. 
همچنین تحریرالشام گروهی صرفاً سوری نیست و جنگجویانی از تونس و عربستان گرفته تا آسیای میانه در آن حضور دارند؛ ترکیبی از جنگجویان رادیکال عرب، ترک و حتی کردتبار. 
9- غرب و آمریکا از تحولات سوریه انگیزه گرفته‌اند. این انگیزه گرفتن شاخص‌هایی دارد. آن‌ها هم‌زمان در عراق، یمن و افغانستان بر شدت تهدیدات و تحرکات خود افزوده‌اند. در همین حال واشنگتن تهدیداتی نیز علیه تهران و اسلام‌آباد مطرح کرده‌ است. 
درخواست از عراق برای توقف حملات گروه‌های مقاومت به سرزمین‌های اشغالی، جلوگیری از ورود این گروه‌ها به درگیری‌های سوریه و همچنین منزوی کردن حشدالشعبی مهم‌ترین درخواست‌های مجدد مطرح شده آمریکایی‌ها هستند. 
علیه ایران نیز تهدیداتی مبنی‌بر حمله رژیم‌صهیونیستی به تأسیسات هسته‌ای یا اقتصادی وجود دارد. درخصوص افغانستان، بهانه آمریکایی‌ها اثرگذاری بر نظام سیاسی این کشور است. 
10- خط موسوم به «دیورند» عمده مناطق پشتون‌نشین افغانستان را از این کشور جدا و در اختیار پاکستان قرار داده است. ریشه این خط به دوران تسلط انگلیس بر شبه قاره هند باز می‌گردد. منطقه‌ای که این خط از افغانستان جدا کرده، برای دو کشور اهمیت بالایی دارد. بدون این خط، پاکستان در برابر هند، اصلی‌ترین دشمن خود فاقد عمق راهبردی خواهد بود. بخش اعظم جمعیت و شهر‌های مهم پاکستان فاصله اندکی از مرز‌های هند دارند. در مقابل افغانستان هم بدون خط دیورند قسمت مهمی از جمعیت خود را از دست داده و فاقد دسترسی به دریاست. کابل‌نشینان امیدوارند از طریق مناطق بلوچ‌نشین پاکستان به دریا دسترسی یابند. اهمیت این مناقشه میان دو کشور بسیار بالاست و هیچ‌کدام حاضر به گذشت از منافع خود نیستند. 
از این رو به‌زعم اسلام‌آباد هیچ‌گاه نباید حکومتی در افغانستان بتواند به طور کامل جاگیر شود، زیرا بلافاصله پس از آن تلاش برای اعاده حاکمیت بر خط دیورند را آغاز خواهد کرد. 
حکومت جدید طالبان اما در دوره جدید با اصلاح و ارتقای نگاه خود موفق شده به شکل قدرتمندتری قدرت را در افغانستان در اختیار بگیرد. در دوره قبلی افغانستان کشوری ویران شده بر اثر جنگ با شوروی و جنگ داخلی بود. طالبان پس از آنکه گروه‌های مجاهدین به شدت یکدیگر را تضعیف کرده و مردم هم از این درگیری‌ها خسته بودند، از مرز‌های پاکستان و درون این کشور به افغانستان حمله کرده و قدرت را قبضه کردند. در دوره کنونی اما طالبان نظام سیاسی بدون منازع افغانستان را در شرایطی دچار فروپاشی کرد که هزاران نیروی آمریکایی همچنان در این کشور حضور داشتند. 
در نتیجه طی دوره کنونی طالبان قدرتمندتر از دوره قبل عمل کرده، از پاکستان استقلال داشته و دشمن قوی‌تری را از پای درآورده است. حاصل این روند ایجاد دولتی قوی‌تر در کابل بوده است که با حکومت پیشین طالبان تفاوت بسیار زیادی دارد. 
حضور قدرتمند طالبان در کابل طبیعتاً حکومت مرکزی افغانستان را به پیگیری منافع ملی خود در آن سوی دیورند سوق داده است. 
11- پاکستان ارتش قدرتمندی دارد اما فاقد تسلیحات دقیق برای ضربه به طالبان است. اگر ضربات هوایی بر طالبان مؤثر بودند، حملات ناتو علیه این گروه می‌توانست باعث توقف و تضعیف نهایی آن‌ها شود.
12- تحولات سه سال اخیر باعث شده آنچه آمریکا از سیاست «غیاب استراتژیک» توقع داشت، به دست نیاید. آمریکا با مجبور شدن به خروج از افغانستان درصدد ایجاد التهابات سنگین در منطقه بود اما در سایه تعاملات شکل گرفته در محیط منطقه‌ای، اوضاع به سمت تشنج سوق نیافت. 
بر این اساس واشنگتن با اعمال فشار بر اسلام‌آباد به دنبال تحریک فضای‌های مربوط به غیاب استراتژیک است. آمریکا می‌خواهد افکار عمومی و دولت‌های منطقه به این ارزیابی برسند که حضور این کشور در افغانستان برای آن‌ها سودمندتر از خروجش بوده است. یک ضلع مهم در این سیاست آمریکا، خروج از افغانستان به نحوی بود که امواج مهاجرتی از این کشور به ایران زیان برساند. 
13- احتمال دارد ارتش و دستگاه امنیتی پاکستان به دنبال ایجاد بحران و هل دادن آن به سمت ایران باشد؛ به این معنا که از درگیری‌های مرزی با طالبان برای هراس در تهران و افکار عمومی ایران بهره گیرد. 
اهداف عمومی طالبان از درگیری‌های مرزی
مقامات طالبان از ایجاد ناآرامی‌های مرزی در کشور‌های همسایه، به دنبال اهدافی هستند. آن‌ها چندین دور درگیری مرزی نیز با ایران داشته‌اند. 
نمی‌توان تمام تحولات مرزی را ناشی از اهداف طالبان دانست، چه اینکه در دوره اخیر پاکستان به احتمال فراوان با دستورکار‌های غربی وارد چالش با این گروه شده است، اما حکومت کابل به طور عمومی اهدافی از درگیری‌های مرزی دارد که به شرح ذیل‌اند: 
1- ملی نشان دادن خود
 طالبان می‌کوشد خود را حکومتی ملی نشان دهد و از درگیری‌های مرزی برای پررنگ‌تر کردن این موضوع و تبلیغات داخلی بهره می‌گیرد. نباید از یاد برد طالبان ضدیت با خارجی‌ها را یکی از عناصر اصلی هویتی خود می‌داند و پس از خروج آمریکا به دنبال استمرار آن با درگیری‌های دوره‌ای با همسایگان است. 
2- بهانه برای افزایش استقرار مرزی
طالبان از درگیری‌ها به عنوان بهانه‌ای برای استقرار در مرز‌ها استفاده می‌کند. طالبان درصدد انسداد مرز‌ها برای قطع ارتباطات جناح‌های داخلی افغانستان با جهان بیرون و خفه کردن آن‌ها در داخل است. 
3- ابزارسازی معامله‌ای
طالبان با درگیری‌های مرزی و برخی تنش‌آفرینی‌ها می‌کوشد وزن خود را به همسایگان اثبات کرده و آن‌ها را وادار به معاملات سطح بالاتر با خود سازد. به زعم مقامات این گروه، درگیری‌های مرزی باعث اولویت یافتن پرونده این کشور در پایتخت کشور همسایه شده و دولت آن کشور برای حل و فصل موضوع وارد مناسبات بالاتری با طالبان می‌شود. 
4- فعال کردن دیاسپورا
طالبان با درگیری‌های مرزی احتمالاً درصدد به راه‌اندازی یک بازی امنیتی است. به زعم مقامات این گروه، التهابات مرزی با ایران و پاکستان می‌تواند به افزایش فشار بر دیاسپورای افغانستانی در این دو کشور منجر شود که فضا را برای بهره‌گیری امنیتی طالبان از آن‌ها مساعدتر می‌سازد.

لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1202702/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

عامل اختلاف قیمت سکه‌ها با تاریخ ضرب متفاوت

ماجرای کاهش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی

روند نزولی تورم اجاره‌بها در 3 ماهه اخیر

حمله نهنگ به یک قایق شخصی و سرنگون کردن آن

اولین برف زمستانی اصفهان

جشن آغاز سال نو میلادی 2025 در سیدنی

مادری که بدون دست 7 بچه را بزرگ کرد

گوناگون/ شیخ علی؛ روحانی که در دوران قاجار یک ساعت هوشمند اختراع کرد!

4 گوشه دنیا/ 10 خانواده ثروتمند جهان چه کسانی هستند و ثروت آنها از کجا آمده است؟

پرتاب کردن جالب زباله فضایی

شعری از افشین علاء و بازتابی از درد، تأمل و جست‌وجوی حقیقت در میان گذر زمان و سختی‌ها

وزیر دفاع: شهید سلیمانی استاد تبدیل تفکر راهبردی به اقدام تاکتیکی بود

افشای برنامه بلندمدت اسراییل علیه ایران و حوثی‌های یمن توسط ژنرال برجسته اسرائیلی

پزشکیان: آن چیزی که می‌خواهیم باید در عمل باشد نه در زبانمان

ادعای اسرائیل درباره انجام یک عملیات سری در خاک سوریه مرتبط با ایران

معاریو: ناکامی اسراییل در کسب اهداف راهبردی در غزه، پس از 453 روز

هشدار «میدل ایست‌آی» به تبعات تداوم حملات اسراییل علیه سوریه

قیمت سکه به سرازیری افتاد؛ کاهش اندک قیمت طلا

انتقاد مدیرعامل فولاد مکران از هزینه 850 میلیون دلاری ساخت دیوار مرزی در سیستان و بلوچستان

احیای شورای عالی صادرات غیرنفتی پس از 4 سال

سالاری: در دولت رئیسی یک میلیون به بازنشسته‌های تامین اجتماعی اضافه شدند

«او» فرمانده سایه‌ها

یک آزمایش ساده اما جذاب و هیجان انگیز!

نگهداری از تخم پرنده و آزاد کردنش

بازگشت دو بوستر فضاپیمای Falcon heavy و فرودی زیبا

قدر خودمون رو بدونیم!

سخنگوی جبهه اصلاحات: لازم باشد از پزشکیان انتقاد هم می کنیم

سفیر عربستان احضار شد/ اعتراض شدید به دلیل اجرای احکام اعدام چند تبعه ایران

دفتر خدمات پژوهشی کنگره آمریکا: ایران به‌ دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نیست

رئیس‌جمهور پاناما پاسخ ترامپ را داد

شهادت 29 فلسطینی در اولین روز سال 2025

ترامپ حادثه نیواورلئان را به مهاجران نسبت داد

طالبان کار کردن زنان در این سازمان‌ها را ممنوع کرد

زمستان گرم؟

ایده «تیر چر‌اغ‌ برق» ر‌ها‌یشان نمی‌کند!

دسترسی به خدمات مالی جهانی بدون FATF ممکن نیست

دنده معکوس بورس در هفته دوم دی 1403

سیاست های ارزی بودجه 1404 اصلاح می‌شود

قیمت سکه به سرازیری افتاد؛ بازار طلا کرکره را پایین کشید

شگفتی‌های چین تمومی ندارد!

استوری/ ولادت با سعادت امام باقر علیه‌السلام مبارک

لحظه تحویل سال نو میلادی در حرم امام حسین(ع)

استوری/ امام من حجت خداست

لحظه آغاز سال 2025 در نقاط مختلف جهان

مرور سال 2024 ایران از نگاه هوش مصنوعی

بزرگترین حسرت و مصیبت چیست؟

یک زوم به قلب سحابی Carina

شعر انتخابی محمدتقی عزیزیان در مرحله ششم رقابت شاعران

سفیر ایران در بغداد: الحشد الشعبی قدرت خود را از مرجعیت دینی به رهبری آیت‌الله سیستانی می‌گیرد

عراقچی: سردار سلیمانی میدان و دیپلماسی را یکسان و به‌موازات هم می‌دید