فارن پالیسی: چرا چین طرف ترامپ است؟
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
از دیدگاه بازی طولانی پکن در برابر غرب، بازگشت ترامپ به کاخ سفید میتواند دست کم به پنج دلیل در زمینۀ اقتصادی به نفع چین شود.
به یاد آوردن اینکه پیش از اینکه دونالد ترامپ در ژانویۀ 2017 رئیسجمهور ایالات متحده شود، جهان چه شکلی بود تصویر شگفتانگیزی را پیش روی آدم میگذارد. در آن زمان، این ایده که پکن خطری را متوجه امنیت جهانی میکند در واشنگتن چندان رایج نبود. وضع تعرفه بر واردات محصولات اروپایی قابل تصور نبود. و کنترل صادرات فناوری -که از پایان جنگ سرد به این سو خبری از آن نبود- جز در میان افراد بسیار پیگیر سیاست رواج نداشت.
به نوشته آگاتا دمارلز، در فارن پالیسی ، خوب یا بد، نمیشود منکر این شد که ترامپ جهان را تغییر داد، بهویژه در بحث ایالات متحده و چین.
با توجه به ادبیات آتشین ترامپ دربارۀ پکن -از جمله وعدهاش برای تشدید جنگ تجاری با چین- به سادگی میشود باور کرد که رهبران چین ریاستجمهوری جو بایدن را به ترامپ، کاندیدای احتمالی حزب جمهوریخواه، ترجیح میدهند.
اما احتمالاً چنین دیدگاهی کوتهبینانه باشد و در برابر تصویر بزرگتر رنگ میبازد. کاملاً محتمل است که چین ترامپ را ترجیح بدهد.
پکن میداند که هیچ امیدی برای بهبود روابط با واشنگتن وجود ندارد، چه با ترامپ، چه با بایدن یا هر کس دیگری که رئیسجمهور ایالات متحده شود. از دیدگاه بازی طولانی پکن در برابر غرب، بازگشت ترامپ به کاخ سفید میتواند به نفع چین شود، دست کم در زمینۀ اقتصادی. به این پنج دلیل:
1. ترامپ شکاف میان ایالات متحده و اروپا را افزایش خواهد داد.
«فکر میکنم اتحادیۀ اروپا دشمن ماست، با توجه به کاری که در تجارت با ما میکنند.» (ترامپ در ژوئیۀ 2018)
در دسامبر 2023، فایننشال تایمز گزارش داد سالهاست سرویسهای اطلاعاتی چین از فرانک کریلمان، سناتور سابق بلژیک، به سود منافع خودشان استفاده میکنند. کنترل کنندۀ چینیاش هدف این رابطه را بهدقت خلاصه کرد: «هدفمان ایجاد شکاف در رابطۀ ایالات متحده و اروپاست.»
استدلال پکن ساده است: تقویت بیاعتمادی میان ایالات متحده و اروپا بهترین راه جلوگیری از سیاستهای فراآتلانتیکِ مضر برای منافع چین است، مانند کنترل صادرات مشترک. از این منظر، ریاستجمهوری دوم ترامپ به سود چین خواهد بود. ترامپ در سال 2018 گفت «فکر میکنم اتحادیۀ اروپا دشمن ماست، با توجه به کاری که در تجارت با ما میکنند» و هیچ اثری وجود ندارد که نظرش را تغییر داده باشد.
احتمالاً ترامپ، در صورت انتخاب شدن نتواند در برابر میل آغاز مجدد جنگ تجاری با اروپا مقاومت کند -مثلاً با برآورده کردن وعدهاش مبنی بر وضع تعرفۀ 10 درصدی بر همه چیز. جنگ تجاری، به نوبۀ خود، احتمالاً همکاری ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا در زمینۀ اقدامات مضر برای منافع چین را متوقف کند. البته، وعدۀ اخیر ترامپ برای وضع تعرفۀ دست کم 60 درصدی بر واردات از چین هم برای پکن دردناک خواهد بود. اما در کل، پکن شاید تصور کند که اگر نتیجۀ بازگشت ترامپ شکاف میان ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا باشد، پرداخت چنین بهایی ارزشش را دارد.
2. ترامپ میتواند تحریمهای روسیه را بردارد.
«روسیه را تحریم کردهاند -بیایید ببینیم میشود با روسیه چند توافق خوب داشت یا خیر.» (ژانویۀ 2017)
علیرغم تمام غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ در زمینۀ سیاست خارجی، تنها مسئلۀ بدیهی، گرایشش به صمیمیت با رئیسجمهور ولادیمیر پوتین است. این مئسله بیش از هر جایی در نشست سران ایالات متحده و روسیه در سال 2018 در فنلاند معلوم بود، هنگامی که ترامپ گفت به پوتین بیش از سرویسهای امنیتی خودش اعتماد دارد. اگر ارادت ترامپ به پوتین ثابت مانده باشد، شاید به محض ورود به کاخ سفید تصمیم بگیرد تحریمهای روسیه را بردارد، اقدامی که حسابی باعث وحشت کشورهای اروپایی خواهد شد.
چنین وضعیتی نه تنها باعث شادمانی مسکو میشود بلکه به نفع پکن هم خواهد بود. برخلاف بیانیههای دوستی نامحدود روسیه و چین، واقعیت این است که شرکتهای چینی در ارتباط با روسیه محتاط بودهاند. اگرچه صادرات چین به روسیه از سال 2022 افزایش چشمگیری داشته است، اما این افزایش از نقطۀ آغاز پایینی بود و مدارک اندکی وجود دارد که شرکتهای چینی مشتاق سرمایهگذاری در روسیهاند.
به دلیل نگرانی از اینکه واشنگتن ممکن است تحریمهای ثانویهای را بر مسکو وضع کند و شرکتهای سرتاسر جهان را مجبور کند بین مشتریان ایالات متحده و روسیه یکی را انتخاب کنند. اکثر شرکتهای چینی در چنین سناریویی بدون لحظهای تردید تصمیم به انتخاب بازار ایالات متحده میگیرند. در نتیجه، شرکتهای چینی علاقۀ چندانی به توسعۀ رابطه با کسبوکارهای روسی ندارند و شاید به زودی آنها را رها کنند. اگر ترامپ تحریمهای مسکو را بردارد، این مشکل برای شرکتهای چینی حل خواهد شد.
3. ترامپ چین را برای مکانیزمهای مالی جایگزین تقویت میکند.
«چین میخواهد یوان را جایگزین {دلار ایالات متحده} کند و با ما اصلاً نمیشد به چنین چیزی فکر کرد. نمیشد فکر کرد. هرگز اتفاق نمیافتاد. حالا بقیه دارند به این مسئله فکر میکنند.» (اوت 2023)
چین از مدتها قبل به دنبال واکسینه کردن خود در برابر تحریمهای ایالات متحده بوده است، چه از طریق دلارزدایی، ایجاد جایگزینهایی برای نظام بانکداری جهانی سوییفت تحت کنترل غرب، یا برنامههایی برای ایجاد یوان دیجیتال برای پرداختهای فرا مرزی. با این همه، چین به تنهایی نمیتواند به چنین چیزی دست بیابد: برای اینکه ساختارهای مالیاش جایگزین ساختارهای جا افتادۀ غربی شوند، شرکای پکن هم باید دنبال جایگزینهای غربی باشند. راه رسیدن به آنجا دشوار خواهد بود؛ اکثر شرکتها و بانکها دلیلی نمیبینند که بخواهند سوییفتی را دور بزنند که به خوبی کار میکند و سراغ جایگزین چینی کوچکتری بروند.
ریاست جمهوری مجدد ترامپ میتواند این استدلال را تغییر دهد. ماجرای روسال، تولید کنندۀ آلومینیوم روسی، در سال 2018 چرایی ماجرا را توضیح میدهد: پس از اینکه دولت ترامپ بدون هیچ گونه هشداری علیه این شرکت تحریم وضع کرد، ترامپ مجبور شد مسیر را برگردد و باعجله تحریمها را بردارد چرا که فهمید این اقدامات تأثیرات جهانی بسیاری دارد.
پیام اخلاقی این داستان روشن بود: در دورۀ ترامپ، هر چیزی میتواند اتفاق بیفتد -و هر کسی ممکن است بدون هشدار تحریم شود. در نتیجه، کشورهای بسیاری به دنبال این خواهد بود که به صورت پیشگیرانه از خود در برابر چنین اقداماتی در صورت بازگشت ترامپ به کاخ سفید محافظت کنند. در این مرحله، بهترین راه برای انجام این کار، رفتن سراغ سازوکار مالی جایگزین پکن است. این هم برد دیگری برای چین خواهد بود.
4. برد ترامپ سلطۀ چین بر مواد معدنی ضروری را که از کشورهای در حال ظهور میآیند افزایش میدهد.
«چرا این همه آدم از کشورهای چاه مستراحی اینجا میآیند؟» (ژانویۀّ 2018)
میان اقتصادهای غربی و چین نبردی جهانی برای تأثیرگذاری در جریان است تا بتوانند دسترسیشان را به مواد خامی تضمین کنند که برای انتقال انرژی سبز ضروری خواهد بود، از جمله کوبالت، مس، گرافیت، لیتیوم و نیکل. تا اینجای کار، این نبرد عمدتاً بر سر اقتصادهای در حال ظهور سرشار از منابع شکل گرفته است، مثلاً بولیوی، برزیل، جمهوری دموکراتیک کنگو، گینه و اندونزی. تا اینجا، چین با اختلاف برندۀ این مسابقه است و مثلاً حدود 50 الی 70 درصد پالایش منابع لیتیوم جهانی را تحت کنترل خود دارد.
ریاستجمهوری مجدد ترامپ اقتصادهای در حال توسعه را -که ترامپ زمانی همهشان را جمعاً به عنوان «کشورهای چاه مستراحی» تحقیر کرد- قانع نمیکند که برای عرضۀ مواد معدنی خام ضروری با واشنگتن همکاری کنند. بسیاری از کشورهای غنی از منابع میترسند که وعدههای ترامپ ارزش چندانی نداشته باشند، چیزی که هنگام عقب کشیدنش از توافق هستهای سال 2018 با ایران شاهدش بودند.
به علاوه، حس تحقیری که ترامپ نسبت به اقتصادهای در حال توسعه دارد، کاهش احتمالی مهاجرت، و لفاظیهای تند علیه اسلام تأثیر خوبی در ایجاد رابطه با رهبران آفریقایی، جنوب شرق آسیا یا آمریکای جنوبی نخواهد داشت. چین با نشان دادن خودش به شکل فرد بالغ جمع -همکاری قابل اطمینان که کسبوکار و سیاست را با هم قاطی نمیکند- با خوشحالی منافعش را در اقتصادهای در حال توسعه به پیش میبرد.
5. چین از وضع کنترل صادرات ایالات متحده بر فناوری پاک سود میبرد.
«مفهوم گرمایش جهانی را چین درست کرده تا تولیدکنندههای ایالات متحده را غیررقابتی کند.» (نوامبر 2012)
محدودیت بر صادرات یکی از ابزارهای کلیدی واشنگتن برای اجرای راهبرد خطرزدایی اقتصادیِ متمرکز بر چین است. این اقدامات فناوریهایی را هدف قرار میدهد که کاربردهای دوگانه دارد، از جمله نیمههادیها، هوش مصنوعی و فناوری کوانتومی. تا به این جای کار، فناوری پاک از کنترل صادرات ایالات متحده در امان مانده است اما احتمالاً ریاستجمهوری ترامپ این مسئله را تغییر دهد. جمهوریخواهان به روشنی گفتهاند که دربارۀ چین موضع خصمانهتری اتخاذ خواهند کرد و به دنبال کنترل صادرات در بخشهای بیشتری هستند، احتمالاً از جمله انرژی پاک، مانند انرژیهای تجدیدپذیر و فناوری باتری.
از دید چین، کنترل صادرات ایالات متحده بر کالاهای سبز خبری عالی خواهد بود. در کوتاه و میان مدت، چنین اقداماتی آثار اندکی بر شرکتهای چینی خواهد داشت چرا که همین حالا هم رهبر بخشهایی مانند پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی و اتوموبیلهای برقیاند.
در بلند مدت، کسبوکارهای چینی میتوانند حتی از چنین کنترلهایی سود هم ببرند. اگر شرکتهای آمریکایی از دسترسی به بازارهای جهانی منع شوند، درآمد کمتری خواهند داشت و بالاجبار بودجههای تحقیق و توسعهشان را کم خواهند کرد. با کمک یارانههای عمومی سخاوتمندانه، کسبوکارهای چینی میتوانند تحقیقاتشان را با شدت بیشتری انجام دهند و با توسعۀ نسل بعدی تجهیزات فناوری پاک شرکتهای آمریکایی را پشت سر بگذارند. به علاوه، سناریوی تعدیل نیروی فناوری پاک در ایالات متحده به چین کمک میکند بر استانداردهای جهانی آینده برای کالاهای فناوری پاک اثر بگذارد و این امر به بردی همه جانبه برای پکن تبدیل خواهد شد.
در سال 2016، ترامپ در یکی از تجمعات کارزار انتخاباتیاش گفت «من عاشق چینم.» فارغ از اینکه این مسئله درست باشد یا نه، تصور پکن از ریاستجمهوری مجدد ترامپ بهتر از چیزی است که در نگاه اول به ذهن سایرین میآید. در حوزههای کلیدی اقتصادی مثل تجارت، تحریم، زیرساخت تأمین مالی، دسترسی به مواد خام معدنی و کنترل صادرات، سناریوی ترامپ 2 کاملاً به سود منافع بلند مدت چین خواهد بود.
البته حوزههایی جز اقتصاد هم وجود دارد. اما بیانیۀ اخیر ترامپ که تمایل چندانی به دفاع از تایوان ندارد -دیگر مسئلۀ مهم برای چین- هم پکن را خرسند خواهد کرد. از دید چین، برد ترامپ در نوامبر فرصتی کاملاً وسوسه کننده برای بهرهبرداری از آشوب و تفرقه و ضربهای است که به وجهۀ ایالات متحده وارد خواهد شد.
بازار
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/1093980/